پروفسور حسابی، پدر فیزیک ایران
پروفسور محمود حسابی پدر علم فیزیک ایران و دانشمند برجسته معاصر این مرز و بوم خدمات علمی بی شماری در طول ۷ دهه زندگی پربارش از خود بر جای گذاشت.
پروفسور محمود حسابی یکی از نوابغ قرن بیست هستند .
ایشان دومین نفری هستند که به مقام کْرس اینشتین رسیدند. (اولین نفری که به این
مقام رسید آلبرت اینشتین بود) و یادبود این مقام را آلبرت اینشتین به ایشان اهدا
کردند.
در کودکی به لبنان رفتند زیرا پدر ایشان ، معزالسلطنه (عباس حسابی) ،به
عنوان سر قنسولگری (سفارت) ایران در آنجا برگزیده شد. پدر وی پس از چند سال برای
کسب منافع بیش تر به تهران بازگشت و پس از مدتی با یک زن که می توانست منافع ایشان
را در دربار تأمین کند ازدواج کرد. همسر جدید به علت حسودی به گوهرشاد خانم (مادر
دکتر حسابی) معزالسلطنه را مجبور کرد تا آن ها را از بین ببرد. تا پیش از این یک
خانه از طرف قنسولگری در اختیار گوهرشاد خانم و دوپسرش قرار داشت ولی بعد از
ازدواج معزالسلطنه خانه را از آن ها گرفتند و مقرری آن ها را نیز قطع کردند و عباس
خان حسابی دوبار به لبنان بازگشت تا زن و دو فرزند خود را از بین ببرد ولی به لطف
خدا آن ها زنده ماندند.
بعد از آن اوضاع زندگی محمود و خانواده اش خیلی بد شد تا
این که او وبرادرش ،محمد، مجبور به باربری در خیابانهای بیروت شدند تا زندگی
بگذرانند.
با این همه پروفسور حسابی توانستند در رشته های ادیات ، برق ، مهندسی
معدن ، پزشکی ، فیزیک محض و ... تحصیلات عالی داشته باشند. نکته جالب این جا است که
ایشان پایان نامه دکترای خود را در سن بیست و پنج سالگی ارائه کردند.
برخی افتخارات ایشان :
اثبات نظریه بی نهایت بودن
ذرات
تأسیس دانشگاه تهران
طراحی اولین نقشه راهی ایران (جالب است بدانید این
نقشه با عکسهای ماهوارهای که بعدا گرفته شد کامل مطابقت دارد)
راه اندازی
اولین رادیو ایران
دریافت اولین نشان اوفیسیه دو لالوژیون دو نور
دریافت
بالاترین (دومین) نشان کوماندور دو لالوژیون دو نور
و ...
این تنها بخشی از
زندگی پرفراز و نشیب این استاد بزرگوار است. حقیقت این است که زندگی ایشان در یک
پست در یک وبلاگ کوچک هرگز جا نخواهد گرفت.
برای مطالعه بیشتر به زندگی نامه
ایشان، تحت عنوان استاد عشق مراجعه شود.
وی در سال 1281 ه.ش در تفرش متولد شد و
در 12 شهریور 1371 ه.ش در بیمارستان دانشگاه ژنو به هنگام معالجه قلبی درگذشت. بنا
به وصیت پروفسور مزار ایشان در شهر دانشگاهی تفرش قرار دارد.
مقام معظم رهبری در سال ۱۳۶۶ زمانی که در کسوت
ریاست جمهوری بودند، طی پیامی به مراسم بزرگداشت پروفسور حسابی با عنوان «۶۰ سال
فیزیک ایران» در توصیف شخصیت پروفسور حسابی عنوان داشتند: «خدمتی که دکتر محمود
حسابی به فرهنگ ایران نمودند کمتر از خدمتی نیست که ایشان به علم فیزیک
کردند».
سیدمحمود حسابی در سال ۱۲۸۱ ه.ش از پدر و مادری تفرشی در تهران
متولد شد. پایه گذاری علوم نوین و تاسیس دانشسرای عالی، دانشکده های فنی و علوم
دانشگاه تهران، نگارش ده ها کتاب و جزوه و راه اندازی و پایه گذاری فیزیک و مهندسی
نوین، ایشان را به پدر علم فیزیک و مهندسی نوین و به عبارتی اینشتین ایران معروف
کرد. حدود ۷۰ سال خدمت علمی در گسترش علوم مختلف و نیز پایه گذاری مراکز آموزشی،
پژوهشی، تخصصی، علمی و... از جمله اقدامات ارزشمند استاد به شمار می رود. این
دانشمند بزرگ فیزیک سرانجام پس از ۷۰ سال تلاش و ممارست در راه علم و دانش در
12شهریور ۱۳۷۱ در بیمارستان قلب ژنو بدرود حیات گفت.
زندگی نامه و جریان فعالیت های این دانشمند بلند آوازه در ادامه از زبان فرزندش از نظرتان می گذرد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پروفسور حسابی همواره این نکته را عنوان می کردند که به دلیل وجود ۴ ویژگی و خصوصیت بارز در شخصیت امام خمینی (ره)، یعنی صبر، محبت ،احترام و راستگویی، ایشان تا این اندازه در قلب مردم و به ویژه جوانان جای داشتند.
دستاوردهای علمی
پروفسور حسابی در زمان حیات و درطول عمر
پربار خویش دستاوردها و خدمات علمی و فرهنگی شایان توجهی ارائه کردند که ما دراین
جا به بخشی از آن ها اشاره می کنیم. فعالیت در ۳ نسل کاری و آموزش ۷ نسل استاد و
دانشجو از خدمات ارزنده پروفسور حسابی به شمار می رود، ضمن آن که پروفسور حسابی در
تاسیس بسیاری از مراکز علمی و پژوهشی نیز نقش داشت و پست های مهم بسیاری را نیز
برعهده داشت که ازجمله آن ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد: تاسیس مدرسه مهندسی
وزارت راه درسال ۱۳۰۷، ساخت اولین رادیو در کشور درسال ۱۳۰۷، ایجاد اولین ایستگاه
هواشناسی در ایران (۱۳۱۰)، نصب و راه اندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران
(۱۳۱۰)، تعیین ساعت ایران در سال ۱۳۱۱، تاسیس مرکز عدسی سازی دیدگانی-اپتیک کاربردی
در دانشکده علوم دانشگاه تهران، اولین رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت
ایران، وزیر فرهنگ در دولت دکتر مصدق در سال ۱۳۳۰، مخالفت با طرح قرارداد ننگین
کنسرسیوم و کاپیتولاسیون در مجلس، پایه گذاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران (۱۳۳۰)،
پایه گذاری مرکز تحقیقات و راکتور اتمی دانشگاه تهران، تاسیس سازمان انرژی اتمی و
عضو هیئت دائمی کمیته بین المللی هسته ای (۱۳۳۰)، تدوین قانون استاندارد و تاسیس
موسسه استاندارد ایران (۱۳۳۳)، تاسیس اولین رصدخانه نوین در ایران، تشکیل و به عهده
گرفتن ریاست کمیته پژوهشی فضایی ایران و تاسیس انجمن موسیقی ایران. پروفسور حسابی
آثار تالیفی متعددی نیز از خود برجای گذاشته است.
اعتقادات مذهبی و باورهای دینی
اعتقادات مذهبی پروفسور حسابی،
ریشه هایی عمیق داشت. وی در دوران طفولیت حافظ قرآن کریم شد. استاد اعتقاد داشت که
طبیعت تحت آهنگ موزون و عرفانی خود درحال نیایش است و همچنین تئوری بی نهایت بودن
ذرات را با وحدت وجود مرتبط می دانستند.وی فرزندان خود را از کودکی ملزم به فراگیری
و انجام فرایض دینی می کرد و در زمان اداره اولین بیمارستان خصوصی در ایران
(بیمارستان گوهرشاد، سال ۱۳۱۲ه. ش) باوجود جو حاکم، کارکنان خانم ملزم به رعایت
حجاب کامل بودند که این موضوع نشانگر پای بندی استاد به مبانی و اصول اعتقادی بود.
دیدار با اینشتین
استاد درباره نظریه «بی نهایت بودن ذرات» با چندین
دانشمند اروپایی مکاتبه و ملاقات می کند و همه آنان توصیه می کنند که وی بهتر است
به طور مستقیم با دفتر پروفسور اینشتین تماس بگیرد. پروفسور حسابی جریان این ملاقات
را چنین نقل می کند: وقتی برای اولین بار با بزرگ ترین دانشمند فیزیک جهان «آلبرت
اینشتین» روبه رو شدم، ایشان را بی اندازه ساده، آرام و متواضع یافتم. نظریه خود را
برایش توضیح دادم. بعد از این که نگاهی به برگه های محاسباتی من انداخت، گفت که یک
ماه دیگر باهم ملاقات می کنیم. یک ماه بعد وقتی دوباره به ملاقات اینشتین رفتم، به
من گفت: من به عنوان کسی که در فیزیک تجربه ای دارم، می توانم به جرات بگویم نظریه
شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیک را متحول خواهد کرد اما باید روی نظریه
خود بیشتر کار کنید. من به دستیارم خواهم گفت که همه امکانات لازم را دراختیار شما
بگذارد. اولین روزی که کارم را در آزمایشگاه شروع کردم، متوجه شدم یک دسته چک سفید
که تمام برگه های آن امضا شده بود، داخل یکی از کشوها جا مانده است. به سرعت آن را
نزد رئیس آزمایشگاه بردم و مسئله را توضیح دادم که رئیس دانشگاه گفت: این دسته چک
متعلق به شماست که لوازم و تجهیزات تحقیقاتی موردنیاز خود را بدون تشریفات اداری
تهیه کنید. این امکان برای تمام پژوهشگران این آزمایشگاه فراهم شده است.گفتم اما با
این روش امکان سوء استفاده وجود دارد، او درپاسخ گفت: این اقدام درصد پیشرفت های
علمی را به حدی بالا می برد که تاثیر خطاهای احتمالی همکاران دراین مقوله بسیار
ناچیز است.پس از مدت ها تحقیق، سرانجام نظریه ام آماده شد و درخواست جلسه دفاعیه را
به دانشگاه پرینستون فرستادم و روز دفاع مشخص شد. دراین روز در بدو ورود به سالن،
اینشتین درمقابل من ایستاد و ابراز احترام کرد و به دنبال او دیگر استادان و
دانشمندان هم برخاستند. سپس پای تخته رفتم و سعی کردم با عجله نظراتم را بگویم که
پروفسور اینشتین من را صدا کرد و گفت: چرا این همه با عجله؟ گفتم: نمی خواهم وقت
شما و استادان را بگیرم ولی ایشان با محبت گفتند: شما الان پروفسور حسابی هستید و
من و دیگران دانشجوی شما، بنابراین وقت ما کاملا دراختیار شماست. آن جلسه دفاعیه
یکی از شیرین ترین و آموزنده ترین لحظات زندگی ام بود. من بزرگ ترین درس زندگی ام
را نیز آن جا آموختم که هرچه انسانی وجود ارزشمندتری دارد، به همان اندازه متواضع
تر و مودب تراست.
دیدار با امام خمینی (ره)
پس از انقلاب، دکتر حسابی با امام
خمینی (ره) دیداری داشتند که زمانی که امام(ره) به اتاقی که مدعوین نشسته بودند،
وارد شدندابتدا به سمت پروفسور حسابی آمدند و وی را دعوت به نشستن کردند و سپس
فرمودند: شما ۷ نسل خدمت ارزنده به این مرز و بوم داشته اید و ۷ نسل استاد و دانشجو
برای کشور تربیت کرده اید و صلاح نیست که من پیش از شما بنشینم. این حرکت امام(ره)
باید الگویی باشد برای همه مسئولان ما که با حمایت از نخبگان جامعه، زمینه ای فراهم
کنند که این قشر بدون هیچ دغدغه ای در کشور فعالیت کنند.
الگوی توسعه مد نظر پروفسور حسابی
استاد همیشه به شاگردانش می
گفت: «زندگی یعنی پژوهش و فهمیدن چیزی جدید». پروفسور حسابی معتقد بود که وقت را
نباید تلف کرد و ما باید از همه فرصت ها برای پیشرفت و توسعه کشور استفاده کنیم. وی
همچنین معتقد بود:« ایران جزیره هوش و ذکاوت است اگر کار کنیم، زحمت بکشیم، از
سرمایه چیزی کم نداریم». دکتر حسابی همواره یک جمله را تکرار می کردند که جوانان
ایرانی برپایه 4 ویژگی که در امام خمینی (ره) می دیدند یعنی «صبر ،محبت، احترام و
راستگویی» انقلاب کردند. بدیهی است که اگر می خواهیم این انقلاب را حفظ کنیم باید
این 4 اصل از سوی همه مدیران ما رعایت شود.پروفسور حسابی در آخرین لحظات حیات خود
نیز به چیزی جز مطالعه و افزایش دانش خویش نمی اندیشید و درحالی که روی تخت
بیمارستان دانشگاه ژنو واپسین ساعات عمر خود را سپری می کرد، در کمال حیرت متخصصان
و پزشکان بیمارستان ،حتی یک لحظه مطالعه را کنار نگذاشت.