نویسندگانی که در کتاب های درسی جایی ندارند
محمدرضا یوسفی معتقد است، کتاب های درسی ادبیات از سوی متخصصان تدوین نمی شود و جای بسیاری از نویسندگان مطرح در این کتاب ها خالی است.
او می گوید، این کتاب ها نتوانسته اند آبشخور فرهنگی بچه های ما باشند و آن ها را با فرهنگ ایرانی آشنا کنند.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره کتاب های درسی ادبیات گفت: در هیأت تحریریه این کتاب ها نویسندگان حرفه یی حضور ندارند. آموزش و پرورش این کتاب ها را به گروهی سفارش می دهد و بعد این گروه کار خودش را می کند و آن را به تصویب می رساند.
او افزود: کتاب های درسی در هر کشوری ستون فقرات همه چیز است. بسیاری از مردم تنها کتابی که در عمرشان می خوانند، همین کتاب های درسی است و هرچه آموزش و پرورش در کتاب ها یاد بدهد، یاد داده است و این آموزش مبنای قضاوت بسیاری تا پایان عمر می شود. حتا دانشجو ها و تحصیل کرده های ما هم تنها کتاب های درسی شان را ادامه می دهند و درصد کمی هستند که مطالعه را ادامه می دهند؛ بنابراین تدوین کتاب های درسی باید مهم ترین کار آموزش و پرورش باشد. اما مشخص است کتاب های درسی در کشور ما از سوی کسانی تدوین می شود که تخصص کافی ندارند.
یوسفی خاطرنشان کرد: من یادم هست سال ها قبل که کتاب های «بخوانیم و بنویسیم» تدوین می شد، این کتاب ها را برای ما فرستادند. بخش های داستان این کتاب ها اشکالات زیادی داشت که من این اشکالات را به آن ها گوش زد کردم و به آن ها گفتم که در هیأت تحریریه شما باید نویسنده ها حضور داشته باشند؛ زیرا بسیاری از داستان های این کتاب ها اصلا داستان نیست و گزارش و مقاله است. کسانی این داستان ها را انتخاب می کنند که شناختی از کودکان و ادبیات کودک ندارند. وقتی مخاطب ما میلیون ها دانش آموز هستند، نمی شود سهل انگارانه برخورد کرد. اما وقتی از آن ها انتقاد می شود، می گویند بودجه و پول نداریم؛ درحالی که با آوردن نیروهای متخصص مشکل حل می شود. در مجلات رشد نوآموز با آمدن چند نویسنده و شاعر که مسأله شان شعر و ادبیات بود، همه چیز تغییر کرد.
این نویسنده با اشاره به غایب بودن آثاری از چهره های مطرح ادبیات کودک در این کتاب ها گفت: در این کتاب ها آثار تنها از یک طیف خاص انتخاب شده اند و درصد ضعیفی از ادبیات ما را نشان می دهند. ادبیات کودک و نوجوان بسیار سرشارتر از چیزی است که در این کتاب ها هست و این آثار نماد ادبیات ما نیستند. تنها گروه اندکی امکان ورود به این کتاب ها را دارند و بسیاری از چهره های ادبیات کودک ما در این کتاب ها غایب اند.
یوسفی در ادامه با اشاره به کتاب های درسی در ارمنستان گفت: یکی از داستان های من جزو متون کتاب های ارمنستان شده بود و برای همین به ارمنستان دعوت شدم. آن ها علاوه بر کتاب هایی که برای آموزش زبان و ادبیات داشتند، کتاب هایی هم به عنوان ادبیات کودک جهان داشتند که در کنار آموزش خواندن و نوشتن، این کتاب ها را هم می خواندند. در این کتاب ها مجموعه ای از ادبیات کودک جهان گرد آمده بود و در واقع تیمی ادبیات جهان را بررسی و یک سری از آثار را انتخاب کرده بود و این می توانست بچه ها را با ادبیات واقعی آشنا کند؛ اما چنین فضایی در آموزش و پرورش ما وجود ندارد و هر کس با تیم مؤلفان کتاب های درسی پیوند بخورد، کارش به این کتاب ها می آید.
این نویسنده همچنین خاطر نشان کرد: 50 سال دیگر همه ما مرده ایم و این آثار است که قضاوت می شود. ادبیات از فردیت هنرمند جداست. اما آن ها به دنبال آدم های خوب هستند؛ نه کتاب های خوب. اول آدم ها را انتخاب می کنند و بعد سعی می کنند از میان آثار این آدم ها، اثری را برای کتاب های درسی انتخاب کنند. این شیوه، شیوه درستی نیست. اثری که از ده ها فیلتر عبور کند ، هنر نیست.
یوسفی تأکید کرد: نتیجه این موضوع این است که بچه های ما از نشانه های فرهنگی خود بی اطلاع هستند. آبشخور آن ها کتاب های شان نیست. حتا تلویزیون کشور خودشان هم نیست. آن ها نمادهای غربی را می شناسند. اگرچه باید این نمادها را بشناسند و با ادبیات جهان آشنا باشند، اما هر کشوری با بیرق فرهنگی خودش در جهان مطرح می شود. در کشور ما کودکان ایرانی رستم را نمی شناسند؛ اما زورو را می شناسند. اگرچه شاهنامه در کنار ایلیاد و اودیسه بزرگ ترین اثر حماسی جهان است، اما در کتاب درسی نمودش صفر است. وقتی هم از شاهنامه می گویند، فرزندکشی را به یاد می آورند. محصول این روند، نسلی است که از فرهنگ ملی خود خالی الذهن است.