بزرگانی که بر چسب تنبلی خوردند
دانش آموزان حواس پرت و دارای اختلالات یادگیری می توانند موفق باشند در صورتی که معلمان درک کنند که چگونه آن ها را در جهت مثبت یاری دهند تا بر مشکلات و محدودیتهایشان غلبه کنند.
با وجود افزایش تحصیلات معلمان و آموزش های فراوانی که در زمینه شیوه های تربیتی و
برخورد با کودکان به آنان داده می شود هستند هنوز معلمانی که بدون در نظر گرفتن
تفاوتهای فردی انواع برچسب ها از تنبلی تا کودن و از تنبیه تا اخراج را به کودکان
می زنند و غافل از آنند که هر یک از آنان می توانند به عنوان فزدی فرهیخته درجهان
مطرح شوند.
انیشتن:
تا چهار سالگی
توان حرف زدن نداشت و تا سن هفت سالگی نمی توانست بخواند او برای بیان هر جمله حتی
جملات ساده، ابتدا باید به کلمات آن جمله فکر می کرد از نظر معلمان او کند ذهن، غیر
اجتماعی و غرق در رویاهای احمقانه بود و از مدرسه عالی پلی تکنیک زوریخ اخراج
شد.
توماس ادیشن:
در دوران کودکی اش
غیر طبیعی گیج و ناقص العقل معرفی شد، پدرش به او برچسب احمق می زد و معلمان وی
معتقد بودند که او احمق تر از آنست که بتواند چیزی یاد بگیرد.
وی در خاطراتش
نوشته است: از جمله نفرات آخر کلاس بوده است.
آگوست رودین:
مجسمه ساز بزرگ فرانسه به عنوان
بدترین دانش آموز مدرسه اش شناخته شده بود و معلمش او را کودکی آموزش ناپذیر تشخیص
داد و به والدینش توصیه کرد او را به دنبال کار بفرستند، والدین وی معتقد بودند
خداوند یک پسر ابله نصیب آنان کرده و حتی تردید داشتند که قادر به انجام کاری ساده
باشد.
لئو تولستوی:
او را با این
جمله توصیف می کردند نه می تواند چیزی یاد بگیرد و نه می خواهد.
بتهون:
معلم موسیقی وی اعتقاد داشت که از او
هیچ چیزی نمی شود ساخت.
وودرو ویلسون:
بیست و هشتمین رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا، تا 9 سالگی نتوانست حروف را یاد
بگیرید و تا 11 سالگی خواندن را یاد نگرفته بود، خویشاوندان او برای خانواده او به
خاطر نادانی و عقب ماندگیش ابزار تاسف می کردند.
گفتنی است: مهم نیست که کودک
زود می آموزد یا دیر مهم آن است که بدانیم وظیفه ما فقط بر چسب زدن است، یا هدایت و
باور کنیم که هر یک از این کودکان می توانند در آینده ای نه چندان دور، انیشتن و یا
بتهون زمانه ی خود باشند.