در حال بارگذاری ...
    
  • گم شدن بازی های قدیمی در پس کوچه های کودکی...

    اضطراب را می توان در چهره تک تک بچه ها دید، گونه ها قرمز شده، هر دو گروه در دو طرف راهرویی ایجاد کرده اند و یکی از بازیکنان توپ ماهوتی را با طمانینه به هوا می اندازد و می گیرد و در یک غافلگیری به سمت هفت سنگ چیده شده گوشه کوچه پرتاب می کند و یارانش به اطراف پراکنده می شوند.

    بازی های کودکانه دیروز، بازی های مفرح و شاد و پر انرژی و بسیار ارزانی بودند، بازی هایی که بازیگران آن همواره انرژیک بودند، شاد و بدون خمودگی، بازی هایی که بچه های نوجوان را ساعت ها سرگرم می کرد، بی آنکه سدی باشد مقابل خلاقیت، سدی که ایستایی بیاورد و افسردگی، بازی هایی که هیچ نگرانی جز بردن و باختن همراه نداشت.

    هر بازی گروه سنی خاصی را به خود مشغول کرده و ویژه سنین خاص و گروه جنسی خاصی بود، بازی هایی که همراه با ورزش بود، هیجان داشت و بازیگر را خلاق و ورزیده بار می آورد، اما امروز چه، آیا آن بازی ها به فراموشی سپرده خواهند شد، آیا توسعه عمودی شهرها بهانه خوبی برای فراموشی داشته های گذشته است؟

    نفری از تیم مقابل توپ ماهوتی را بر می داشت و با راهنمایی سرگروه، یک به یک بازیکنان تیم حریف را هدف قرار می داد، هر کس توپ بدنش را لمس می کرد دیگر نمی توانست به بازی ادامه دهد و در این میان اگر یکی از یاران می توانست هفت سنگ را روی هم بچیند، تیم برنده بازی بود و چه هیجانی داشت چیدن هفت سنگ روی هم! در حالی که هر آن ممکن بود توپ ماهوتی تن تو را لمس کند، با ضربه ای سنگین!! البته اگر می توانست از سد یارانت عبور کند.


    بازیهای گذشته را بازیابیم

    آفتاب که غروب می کرد، بازی هم تمام بود، همه بچه ها، در هر گروهی بازی می کردند، دست در گردن یکدیگر، به سمت خانه می رفتند و تنها با یاد بازی شان، خاطراتشان را به ذهن می سپردند تا فردایی دوباره و هفت سنگی دوباره، هرچند کُر کُری خواندن و رجزخوانی کردن، عنصری بود برای تحریک کردن دیگران به تلاش بیشتر، همین...

    بازی های کودکانه و شاد سه دهه قبل، بازی هایی که با استفاده از ساده ترین و در دسترس ترین ابزار، قابل اجرا بود و توپ، معمولا گرانترین و دور از دسترس ترین ابزار در بعضی از آنها بود، امروز دیگر جایی در میان کودکان ندارد، امروز بچه ها هفت سنگ نمی دانند، گرگم به هوا را کمتر بازی می کنند و "چلک مسه" برایشان واژه ای نامفهوم است و خرپلیس و آفتاب -مهتاب و یه قل دو قل! واژه ای غربی است با گوش ها و ذهن هایشان.

    کنار گروه هفت سنگ بازها، بچه های بزرگ تر، در میدانی وسیع تر، چلک مسه بازی می کردند، مهارت، دید خوب، راهبری مناسب و توان و قدرت بدنی، از عوامل مهم در این بازی بود، چلک چوب کوچکتر که روی دو تکه سنگ یا آجر قرار می گرفت و مسه، که چوبی بلند تر بود و برای زدن ضربه به چلک استفاده می شد.

    انتخاب زننده ضربه بسیار مهم است، باید بداند چگونه به چلک ضربه بزند که در هوا معلق شود و بتواند با ضرب دوم آن را تا دورترین نقطه ممکن پرتاب کند و فرصتی برای رسیدن خود و یارانش به نقطه پایان فراهم شود، اما این فرصت تا زمانی بود که یاران حریف چلک را به جای اول باز می گرداندند.

    بازی هایی نظیر خر پلیس، یکی از بازی های مورد علاقه نوجوانان محسوب می شد، این بازی که با هیجانی خاص همراه بود، همواره در صدر بازی های پرطرفدار قرار داشت، اگرچه این بازی نیازمند قدرت بدنی خوب و توانی زیاد بود و شاید در حین آن، آسیب هایی هم، به طرفین وارد می شد، اما در نهایت آنچه باقی می گذاشت، تفریحی بود که منجر به شادابی می شد.

    دو نفر از بچه ها که باهوش تر، بزرگتر(از نظر سن یا هیکل) بودند یار کشی کرده و هرکدام به نوبت افراد گروه شان را مشخص می کردند و سپس با برانداختن یا گردو شکستم، یا تر و خشک، بازی شروع می شد.

    عده ای درون یک دایره قرار می گرفتند و سرگروه از آنان مراقبت می کرد و گروه دوم با هدایت سرگروه خود، سعی می کرد بدون آنکه سرگروه حریف پای او را بزند، سوار یکی از بازیکنان درون دایره شود، اینگونه امتیازها مشخص می شد و جای گروه ها تغییر می کرد و ... ساعت ها سرگرمی و تفریح که گاه بزرگترها را هم به کوچه و تماشای بازی بچه ها می کشاند.

    به گزارش ایسنا، امروز دیگر این بازی ها را در هیچ کجای ایران نمی بینی، اگرچه می توان زمینه ای فراهم کرد تا بچه ها ضمن انجام بازی هایی مانند هفت سنگ، هم ورزش کنند، هم با آنچه در دوران کودکی و نوجوانی و جوانی پدران و مادرانشان می گذشته آشنا شوند.


    بازیهای گذشته را بازیابیم

    بچه ها به ردیف می ایستادند، مهم نبود که چه کسی با چه لباسی هست، لوازم زیادی لازم نیست، یعنی اصلا لوازمی نمی خواهد، فقط انگیزه، حوصله و فضای مناسب برای دویدن، برای فریاد زدن و خندیدن!!

    یک نفر شروع می کنه به شمارش، ده، بیست، سی، چهل، هفتاد، هشتاد، نود، صد... و صد همان کسی است که باید بچه ها را دنبال کند، بازی داور ندارد، داور خود بچه ها هستند، تایم اوت و وقت استراحت را هم قراردادی تعیین کرده اند، اگر یکی دست زمین بگذارد و بگوید به خاک مرتضی علی، بازی متوقف می شود اما کسی که خواهان توقف شده باید توضیح مناسبی داشته باشد، وگرنه او به خاطر قسمی که خورده، بازنده خواهد بود!!

    اما بازی از این قرار است که گرگ به دنبال گله می دود، هر کس نتواند بلندی مناسبی پیدا کرده و روی آن قرار بگیرد، گرگ او را خواهد گرفت و اولین نفری را که گرگ بگیرد، جای گرگ را خواهد گرفت، حالا تا هرچه قدر نفس داشته باشی، این بازی ادامه دارد...

    بچه های سه دهه قبل خسته نمی شدند، بلکه شب با تاریکی هوا، از هوش می رفتند، تمام انرژی شان بیرون از خانه، برای ورزش و شادی صرف می شد، چشم ها قوی تر بود، ذهن ها فعال تر، هوشیارتر بودند و از دوران بچگی در میان بچه ها، از هر کس چیزی می آموختند و می اندوختند، همه در آموختن و آموزش دادن، حریص بودند و تمایل به حرکت، همواره وجود داشت، جاری بود، اگرچه نان میان سفره ها، کم بود، اگرچه سفره ها شاید هفته ای یک بار برنج به خود می دید، اگرچه هیچ انباری پراز خوار و بار نبود و ... اما هرچه بود، صفا بود، صمیمیت و دوستی!!

    معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری شیراز به خبرنگار ایسنا گفت: مدتی است که به فکر زنده کردن بازی های محله ای قدیمی افتاده ایم و این فکر را عملیاتی کرده ایم.

    حمید فرخزاده با اشاره به برگزاری یک دوره مسابقه بازی های محله در شیراز، افزود: با تشکیل یک کمیته، 24 بازی قدیمی شیراز را شناسایی کرده و تمام آنچه در مورد این بازی ها وجود داشت را گردآوری کرده ایم.

    او با بیان اینکه برای شناسایی بازی های محله ای به سراغ کانون جهاندیدگان شیراز رفته اند، خاطرنشان کرد: با استفاده از خاطرات اعضای این کانون و با مصاحبه هایی که انجام شد، اشعار، شیوه بازی، لوازم مورد نیاز، تفاوت ها و هر آنچه در مورد بازی های قدیمی شیراز وجود داشت را ثبت و ضبط کرده و مجموعه ای ارزشمند تهیه کرده ایم.

    فرخزاده وعده داد که جشنواره ورزشی تفریحی بازی های محله ای قدیمی شیراز، به صورت برنامه ریزی شده و دوره ای در محلات مختلف برگزار شده و در نهایت به صورت بین محله ای و در سطح وسیع تر برگزار خواهد شد.


    بازیهای گذشته را بازیابیم

    رییس آموزش و پرورش اوز از توابع لارستان استان فارس نیز گفت: براساس برنامه ریزی های انجام شده، سعی داریم بعضی از بازی های کودکانه قدیمی و پر طرفدار را مانند هفت سنگ، در میان دانش آموزان رواج دهیم.

    بهرام زمانی افزود: تلاش برای جذب دانش آموزان دبستان به ورزش یک اقدام زیربنایی است که باید محور کار مربیان تربیت بدنی قرار گیرد.

    وی خاطر نشان کرد: نظر به علاقه مندی دانش آموزان مدارس ابتدایی به ورزش محلی هفت سنگ، این ورزش پویا، پرتکاپو و جذاب می تواند الگویی برای تمام دبستانی ها باشد.

    به گفته زمانی، تهذیب نفس، ورزش و تقویت روحیه مذهبی و دینی از جمله اصول معنوی است که دانش آموزان می توانند معلمان خود را الگو و اسوه قرار دهند.

    به گزارش ایسنا، مدارس شاید بهترین نقاط برای انجام بازی هایی مانند هفت سنگ، وسطو، چلک مسه، گرگم به هوا، تورونه و ... باشد، بازی هایی که نه نیازمند وسایل چندان گران قیمتی است نه انجام آن زیاد دشوار است، تنها همتی می خواهد و چوبی و سنگی و توپی ماهوتی یا پلاستیکی، بازی هایی که در کنار بازی بود، ورزش است.

    امروز اگر یکی از دغدغه های مهم اولیاء در آموزش و پرورش، گرایش شدید دانش آموزان به بازی های رایانه ای و ایستا، کاهش تحرک جسمانی و افزایش تعداد دانش آموزان چاق و کم تحرک و خصوصا فراموش شدن فرهنگ و پیشینه ملی و ایرانی مان است، می توان با کمترین هزینه، گامی در جهت رفع تمام این دغدغه ها برداشت.

    به گزارش ایسنا، چرا همیشه برگزاری مسابقه های فوتبال و فوتسال و ... یا کامپیوتر و .. در اولویت کاری مدارس قرار دارد، چرا در کنار این بازی ها، هفت سنگ یا چلک مسه را به صورت مسابقه ای جمعی، محله ای و حتی استانی و ملی برگزار نمی کنیم.

    چرا همواره نگرانی در خصوص تهیه لوازم ورزشی به عنوان یکی از دغدغه های مهم خصوصا در مدارس باشد، چرا همواره به فکر تور والیبال هستیم اما به فکر احیای آنچه به عنوان ورزش در دوران کودکی بسیاری از اولیاء مدرسه و پدر و مادر کودکان وجود داشته و جزو خاطرات آنان ماندگار شده است، نیستیم.

    مدرسه شاید بهترین فضا برای احیای این بازی های ورزشی باشد، بازی هایی که جزو ریشه های این ملت است و نشان می دهد که در ایران بازی های گروهی نیز همچون بازی ها و ورزش های فردی، جایگاهی ویژه داشته و دارد، چرا ما نباید بازی و ورزشی مانند چلک مسه را که در هر شهر و دیاری بوده و تنها شاید نامی متفاوت داشته باشد، ثبت کنیم و به اجرای آن و حتی جهانی کردنش بیندیشم.

    در سراسر کشور اسلامی ایران، می توان با جست و جو در فرهنگ غنی مردمانش، بازی های شاد و مفرحی را یافت که هم ورزش است و نشاط آفرین، هم رقابت برانگیز و خلاقانه و در کنار ایجاد حس پویایی، زمینه ای را برای احیای فرهنگی که به سمت فراموشی سیر می کند، فراهم خواهد کرد.




    مطالب مرتبط

    چگونه اضطراب کلاس اولی‌ها را از بین ببریم

    چگونه اضطراب کلاس اولی‌ها را از بین ببریم

    تهران (پانا) - فصل بازگشایی مدارس برای برخی از کودکان با کابوس وحشتناک جدایی از خانواده همراه است. داشتن کمی اضطراب در روزهای ابتدایی طبیعی است اما اگر تبدیل به رفتاری ناهنجار و یک اختلال روانی شود مشکل ساز خواهد بود.

    |

    اسباب بازی مناسب بچه های پیش دبستانی

    اسباب بازی مناسب بچه های پیش دبستانی

    بازی و اسباب بازی برای کودکان بسیار مهم می باشد. به طوری که آنها بیشترین ساعات بیداری خود را به بازی و فعالیت می پردازند. کودکان زمان بازی را بسیار دوست داشته و این زمان را ...

    |

    9 راهکار بی نظیر برای از بین بردن استرس

    9 راهکار بی نظیر برای از بین بردن استرس

    استرس بیماری است که این روزها اکثریت مردم به آن دچار شده اند. این مشکل از کار زیاد و اضطراب های شهری به وجود می آید و باید با راهکارهای ساده و غیر دارویی جلوی آن را گرفت. گسترش این بیماری در انسان می تواند عواقب بدی به همراه داشته باشد از این رو 9 راهکار برای شما آماده کرده ایم که ...

    |

    بازی آشنایی با حیوانات

    بازی آشنایی با حیوانات

    آشنایی با حیوانات ،بازی های پیش دبستانی ، رعایت حقوق دیگران ، قدرت انتخاب و تمرکز از مشخصات این بازی است.

    |

    نظرات کاربران