ترک عادات با ساده ترین روش
عادت ها سلسله رفتارهایی را شامل می شوند که به ما کمک کنند تا کمتر بیندیشیم و فعالیت های روزانه مان را سریعا انجام دهیم...
ناخن جویدن، مکیدن انگشت،جنجال به پا کردن و پرخاشگری،پرخوری،سیگار کشیدن و ... از جمله عادات و اختلالات رفتاری هستند که غالبا فرد برای کاهش استرس و عدم امنیت خویش بدانها متوسل می شود. لذت حاصله از انجام آن رفتارها ، باعث می شود که فرد از آن رفتار ،به عنوان یک ابزار ایمنی بخش، در مواقع استرس و آشفتگی های فکری و دورنی استفاده نماید و بدین سان است که این روش ها به تدریج به موارد دیگر زندگی تعمیم یافته و تبدیل به عادت می شوند.اگر فرد در این مرحله،به عادت خود نا آگاه باشد ، خود و یا با کمک درمانگر درصدد کاهش یا از بین بردن آن نباشد تبدیل به اختلال شده و آن عادت به گونه ای با زندگی فرد عجین می شود که با تمامی عملکردهای او در زندگی شخصی،خانوادگی،شغلی و... تداخل کرده و ایجاد اختلال می کند و تبدیل به وسواس می شود.
همیشه عادت ها به این شکل هایی که می شناسیم، نیستند. عاداتی به ظاهر ساده وجود دارند که به قدری در برخی از ابعاد زندگی ما رسوخ کرده اند که ما دیگر آنها را به عنوان عادت نمی شناسیم و از همه مهتر آن که از وجودشان نا آگاه و بی اطلاعیم.
به مثال های ذیل توجه کنید:
مادری که هر روز تا ساعت مشخصی باید بخوابد و گرنه سردرد می شود، مردی که به جای حرف زدن و حل مشکلات خانوادگی قهر می کند، پسری که برای تماشای تلویزیون باید در جای مخصوصی بنشیند و گرنه جنجال می شود، دختری که در بحث های خانوادگی فقط گریه می کند و ...
روان شناسان می گویند: عادت ها سلسله رفتارهایی را شامل می شوند که به ما کمک کنند تا کمتر بیندیشیم و فعالیت های روزانه مان را سریعا انجام دهیم و فرصت های زمانی بیشتری را در اختیار داشته باشیم . اما از دگر سو آنان معتقدند که عادت ،فعالیت تکرار شوند ه ای است که وابسته به هیچ منطقی نیست.
افرادی که گرفتار عادت شده اند افراد فاقد خلاقیت و پیش بینی شده ای هستند که با نظم خاصی زندگی می کنند، غذا می خورند، تفریح می کنند، کار می کنند، و... حتی گاها این عادات سیر منفی را طی نموده و تا سطحی عمیق تر از شخصیت انسان ریشه دوانیده و موجب بسیاری از مسائل اخلاقی همچون دروغگویی، غیبت،سخن چینی، بدون تحقیق قضاوت کردن،و... می شود.
عادت ها می توانند تجارب ناخوشایند اما گریز ماپذیری برای برخی از ما باشند. بعضی وقت ها سعی می کنیم این عادات را کنار بگذاریم اما در اندک زمانی پس از مقابله،دوباره به همان نقطه اول بر می گردیم؛مانند فردی که می خواهد سیگار کشیدن را ترک کند اما بیشتر از 2-3 روز نمی تواند در برابر میل سیگار کشیدن مقاومت کند و دوباره شروع به کشیدن می کند.
ساکنان ساحل ،پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند، چه تلخ است قصه عادت
مبارزه و مقابله با این عادات و رفتارهای منفی، کارسهلی نیست اما غیر ممکن هم نمی باشد. اگر ما باور داشته باشیم "آن روز که تغییر نکنیم مُرده ایم"، خواهیم توانست بر مقاومت های شدید عادت ها بر تصمیم هایمان فائق آئیم و کنارشان بگذاریم. موج مقاومت عادت های نهادینه و تثبیت شده، بسیار است اما اگر فرد تصمیم به ترک و غلبه بر عادت گرفته باشد خواهد توانست روز به روز بر این موج منفی چیره شده و با گذر زمان رفتار منفی اش را کنار بگذارد. اما باید بگوئیم:افراد نمی خواهند و مایل نیستند دست از عادات خود بر دارند، چون که راحتند حاضر نیستند خود را به زحمت انداخته و در مورد کارها و اعمال خود اندیشه و تامل کنند . به مرور زمان،همین عادات با زندگی شان عجین می شود و شخصیتشان همان عادات می شوند.آنها نمی دانند که افکارشان ،گفتارشان را می سازد و گفتارشان،رفتارشان را می آفریند، و رفتارشان ،شخصیتشان را می سازد و شخصیتشان، سرنوشتشان را رقم می زند. پس اگر نگران سرنوشت خود هستید ، مراقب افکارتان باشید.
برای رهایی شما ازعادت پیشنهاد می کنیم:
به شناخت برسید
اولین و مهمترین کار برای تغییر یک رفتار و یا یک عادت ،خودآگاهی است. به این مثال توجه کنید:اگر شما در مورد چکه کردن شیر آب اطلاعی نداشته باشید، بی تردید تمایلی هم برای محکم بستن آن نخواهید داشت و متعاقب همین عدم آگاهی و حتی شاید بی توجهی شما به خراب بودن شیر آب و درست نکردن آن ، ممکن است یک چکه کردن کوچک تبدیل به یک جریان بیشتر و قوی تر شود. عادت رفتاری ما نیز چنین حالتی دارند ،اگر ما از عادت های آموخته شده خود،بی اطلاع باشیم انگیزه ای هم برای ترک این عادت ها نخواهیم داشت. عادت های رفتاری نیزهمچون نشتی شیر آب هستند و اگر نادیده گرفته شوند مطمئنا به جریانی قوی تبدیل خواهند شد.
بدین سان است که ، روان شناسان معتقدند: آگاهی عامل بسیار مهمی در فرآیند ترک عادت است و یک رفتار را نمی توان تغییر داد مگر آن که درباره ی آن به آگاهی و شناخت برسیم. بهتر است بدانید که عادت ها به تدریج و تقریبا نا آگاهانه شکل می گیرند،ترک آنها هم باید آرام و به تدریج اما آگاهانه انجام پذیرد. یک شبه انتظار تغییر و تحول از خود نداشته باشید. پس از خود آگاهی از عادت ، بهتر است محرک اصلی بر انگیزاننده یک عادت را جستجو کنید و در یابید چه چیز،چه کس و یا چه موقعیتی منجر به بروز این رفتار خاص در شما می شود (روان شناسان این عمل را تحت عنوان شناسایی محرک می شناسند)، سپس به زنجیره ی رفتار و عواملی که منجر به بروز یک عادت در شما می شود توجه کنید(شکل دهی رفتار) ؛ با این علم، در مرحله ی بعدی شما خواهید توانست از ارائه پاسخ و تکرار عادت پیشگیری کنید.
(پیشگیری از پاسخ) بعد از بیندیشید که چه رفتار سازنده و مقبول تری را می توانید جایگزین آن عادت کنید(پاسخ جایگزین). به شما توصیه می کنیم به هر گونه شناخت و تغییری، از عادتتان دست می یابید آن را یادداشت کنید و هر از چندگاهی به سیر درمان و چگونگی تغییرات خود نظارت داشته باشید.
نکته: یادآور می شویم که شناسایی محرک، شکل دهی رفتار، پیشگیری از پاسخ، پاسخ جایگزین و نظارت از دیگر تکنیک های تغییر رفتار و ترک عادت می باشند که بر شرح مفصل آن در این مقاله مجال نیست ، و استفاده صحیح از این تکنیک های رفتاری نیازمند وجود یک رفتار درمانگر است. غرض از بیان ، افزایش آگاهی شما از اهمیت خود آگاهی است.
تصمیم قاطعانه ای برای ترک عادت بگیرید
تا خود فرد نخواهد هیچ وقت تغییر و تحول رخ نخواهد داد. اگر از عادت رفتاریتان خسته شده اید و تاب تحمل آن را ندارید، آستین همتتان را بالا ببرید و تصمیمی راسخ، بر ترک همیشگی آن بگیرید. بی تردید اهمیت این مولفه کمتر از خود آگاهی نیست. باید بدانید تا شما نخواهید نمی شود که نمی شود.
برای خود آگاهی از تکنیک" توقف " مدد بگیرید
وقتی رانندگی می کنید ، در برابر تابلوها و چراغ های ایست ، توقف می کنید ، توجه به این علامت ها باعث خواهد شد که شما به آسانی و سلامت به مقصد برسید. حال از شما می خواهیم این رفتار را در طول روز چند بار ،آن هم به مدت چند دقیقه ،انجام دهید. چند دقیقه بایستید و ببینید چه می کنید؟به آن چه فکر می کنید و یا انجام می دهید بنگرید و خود را محاسبه کنید. هر چند این کار عجیب به نظر می رسد که ما فقط در یک توقف کوتاه ،می توانیم به آن چه انجام می دهیم، بیندیشیم و به سوال های خود پاسخ دهیم.
در درون هر یک از ما مرکزی وجود دارد که می داند چه چیز برایمان خوب است و چه چیز بد. گماشتن یک نگهبان خودی برای مراقبت از اعمال و رفتارهایمان ،باعث خواهد شد نیک و بد کارها نمایان شود و پایان کارها نیکو شود
ولی بهتر است بدانید که اغلب در همین فرصت های کوتاه است که می توان راه بهبود فکر یا اندیشه ای را که در آن لحظه درگیرش هستیم، بیابیم. همین اندک توقف و تامل به ما کمک خواهد کرد تا به سر انجام کارها بیندیشیم و این چیزی نیست جز مراقبت و نظارت بر اعمال خود.
در درون هر یک از ما مرکزی وجود دارد که می داند چه چیز برایمان خوب است و چه چیز بد. گماشتن یک نگهبان خودی برای مراقبت از اعمال و رفتارهایمان ،باعث خواهد شد نیک و بد کارها نمایان شود و پایان کارها نیکو شود ؛همچنین ما را آماده می سازد تا به اصلاح نقایص پرداخته و فکر و اندیشه مان را به کار گرفته و نتیجه بهتری را بدست آوریم.