هوش مصنوعی و خلاقیت محصلان ایرانی؛ حل مشکلات انبارداری با پروژه دانشآموزی «انباردار هوشمند»
تهران (پانا) - «انباردار هوشمند» عنوان پروژهای دانشآموزی برای هوشمندسازی بخشهای مختلف یک انبار است که در آن هوش مصنوعی میتواند جای انسان را بگیرد. طرحی دانشآموزی که در صورت حمایت از سوی مسئولان و نهادهای مختلف میتواند باعث تحول در این حوزه شود.
مسئله اصلی در بخش انبارداری همیشه کمبود فضا و نیرو است. پروژه «انبادار هوشمند» یک ایده دانشآموزی در راستای حل این مشکلات است. محصولی کارآمد که باتوجه به هوشمندسازی بخشهای مختلف انبار، میتواند در زمان، نیرو و هزینه صرفهجویی کند. به این صورت که انباردار با استفاده از اپلیکیشن به رباتی که روی انبار متصل شده است، دسترسی کامل دارد و میتواند محصولات را جابهجا یا انبارگردانی کند. علاوه بر این مکانیزم بخش دوربین هوشمند متصل در انبار، ورود و خروج تمامی اسامی در حال رفتوآمد در انبار را ثبت و گزارش میکند.
این پروژه از چندین بخش مانند ربات، اپلیکیشن و دوربین تشکیل شده است. ربات روی قفسه انبار متصل میشود، از طرفی اپلیکیشن ویندوزی تهیه شده است برای دسترسی کامل به انبار و ربات؛ و دوربین هوشمندی که در آن مطالبی مانند زمان استفاده همه اشخاصی که به اپلیکیشن دسترسی دارند، ثبت میشود. بررسی موجودی انبار، دستهبندی آنها، کنترل کامل روی ربات، جابهجایی محصولات، مرتبسازی هوشمند زمان ورود و خروج هر شخصی که در انبار رفت و آمد داشته است، تشخیص چهره هوشمند از قابلیتهای مهم این طرح است.
ربات و اپلیکیشن قابلیت سازگاری با هر نوع انباری را دارند؛ مثل انباری که محصولات آن باز و بدون جعبه هستند (شناسایی با استفاده از هوشمصنوعی)، انباری که محصولات آنها درون جعبهاند و روی جعبه بارکد یا کیوآرکد زده شده است (اسکن با اسکنر روی ربات و تشخیص چندگانه با هوشمصنوعی) و انباری که محصولات آن با استفاده از تگهای RFID و یا NFC جداسازی شدهاند (شناسایی با استفاده از ریدر روی بات) و در آخر آنالیز دیتاها و محصولات با استفاده از هوشمصنوعی در اپلیکیشن انجام و دستورات لازم به ربات ارسال میشود.
طراح این پروژه مهم اما یک دانشآموز است؛ احسان جلیلی که هماکنون در مدرسه علامه حلی در تهران تحصیل میکند. او در گفتوگو با پانا درباره پروژه انباردار هوشمند، گفت: «سال گذشته که پایه دهم بودم، طرح انباردار هوشمند را ارائه دادیم و در نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی سمپاد در اردیبهشت ۱۴۰۳ به نمایش گذاشته شد؛ در مدرسه علامه حلی تهران درس میخوانم و ساکن منطقه ۵ تهران هستم. ما یک تیم سه نفره بودیم، خودم که احسان جلیلی هستم و محمدطاها مجیدی و در ادامه نیز محمدایلیا بخششی به تیم ما اضافه شد.»
وی ادامه داد: «طرح ما بهصورت کلی برای این بود که سیستم انبارداری بهصورت کامل هوشمند شود؛ یعنی بدون نیاز به متصدی و انباردار، کار کند. ما با هوش مصنوعی و رباتهای مخصوص یک مکانیزمی را ایجاد کردیم که شمارش تعداد موجودیها، جابهجایی کالاها همه بهصورت اتوماتیک انجام شود و حالا با یک اپلیکیشن مخصوص که خودمان طراحی کردیم این کار را انجام میدهیم.»
احسان جلیلی درباره نحوه کارکرد این انباردار هوشمند بیان کرد: «ایده اصلی ایدهای بود که حالا نمیتوانستیم به عنوان یک پروژه دانشآموزی آن را برعهده بگیریم، چون هزینه زیادی داشت. سیستم آن بهصورت کلی به این شکل بود که یک قفسهای وجود داشت که باتوجه به این قفسه، رباتی را داخل آن کار گذاشتیم و با استفاده از دوربین هوشمند متصل در انبار و اپلیکیشنی که خودمان برای اندورید طراحی کردیم، تکتک محصولات را اسکن و برای هوش مصنوعی ارسال میکرد؛ هوش مصنوعی کالاها را تشخیص و آنها را دستهبندی میکرد مثلا اگر محتوای محصول خوراکی یا آب بود، آنها را در دسته غذا و نوشیدنی قرار میداد.
وی اضافه کرد: «پس از اینکه محصولات داخل هوشمصنوعی دستهبندی شدند، وارد اپلیکیشن ویندوز میشدند. لازم به ذکر است که این اپلیکیشن ویندوز را هم خودمان طراحی کردیم که در آنجا مرتب و دستهبندی میشدند و به ما نشان میداد که ما چه محصولاتی داریم و هرکدام از آنها کجا قرار دارد. بهصورت کلی ایده طرح این بود که به جای دوربین، ما یک وسیلهای قرار بدهیم که بتواند محصولات را جابهجا کند، در این صورت ما میتوانستیم هم مرتبسازی را انجام بدهیم یعنی مثلا برنامهریزی کنیم که طبقه اول فقط محصولات مثلا تکنولوژی و طبقه دوم فقط مختص پوشاک باشد. اینجوری میتوانست کالا را هم جابهجا کند یا حتی به سایت خرید و فروش و سفارشی که ثبت میشود، وصل شود. در این روش دیگر نیازی به متصدی نیست، خود ربات محصول را برمیدارد، بستهبندی میکند و آن را در جایگاه مشخص خود قرار میدهد. این پروژه سبب میشود که هم تعداد متصدیها کمتر شود، هم دقت کار بالا رود و در زمان نیز صرفهجویی شود.»
این پژوهشگر اظهار کرد: «پدرم در این راستا مشوق اصلی بنده بود، از مرحله اول که این ایده از کجا آمد و تا مراحل پایانی کار من را حمایت کرد. من از کلاس هفتم در این پروژه بهصورت تحقیقاتی کار میکردم که علاوه بر پدرم دبیرهای مدرسه نیز من را راهنمایی میکردند. یکی از آنها دبیر الکترونیک بنده آقای هاشمی که سال هفتم و هشتم با او کلاس داشتم و سال دهم که پروژه مراحل نهایی خود را طی میکرد آقای نیکنژاد دبیر هوشمصنوعی نیز به ما یاری میرساند. پدرم چون تولیدی کارت هوشمند دارد از محیط کارشان برای پروژه خیلی استفاده کردیم. با پدرم درخصوص ایده کار بسیار صحبت میکردم و راهحلهای بسیار خوبی را نیز به من میگفتند؛ یکی از راهحلهای پدرم کار کردن با سیستم RFID بود. کار مراحل بسیار سختی داشت و من نمیتوانستم دست تنها کار را جلو ببرم.»
وی افزود: «ما یک کار سخت و زمانبری را شروع کرده بودیم. قطعا و خیلی زیاد در این مسیر شکست خوردیم. ابتدا ما یک تیم دو نفره بودیم و در مراحل کار یک نفر دیگر نیز به گروه ما اضافه شد و کار را سه نفره جلو بردیم. ما حتی به یک جایی رسیدیم که در مراحل پایانی کار نیز نمیخواستیم که این پروژه را انجام بدهیم و قصد داشتیم سراغ پروژه دیگری برویم. چون کار ما بیشتر درخصوص هوشمصنوعی بود با سختیهای زیادی نظیر تحریم و امکانات روبهرو بودیم که به لطف خانواده و مشورت دبیرهای مدرسه از این بحرانها عبور کردیم. یقینا انسان در هر کاری که بخواهد آغاز کند یک سنگی جلوی پای او هست که مانع ادامه دادن او میشود و ممکن است که یک لحظه ناامید شود ولی باید این ایمان را نسبت به کاری که میخواهد انجام دهد داشته باشد و دیگران نیز برای او یک تکیهگاهی شوند.»
احسان جلیلی در ادامه عنوان کرد: «اگر بخواهم به صورت دقیق بگویم که ۸ ماه مراحل ساخت این پروژه طول کشید ولی با تحقیقات حدود ۲ سال زمان برد. این طرحی که ما ارائه دادیم یک مشکل اساسی در کشور نبود که در درس خواندن یا روند زندگی با آن روبهرو باشیم، بیشتر از لحاظ صنعتی اهمیت داشت. درصد زیادی از مردم جامعه خرید آنلاین انجام میدهند و برای من نیز خیلی پیش آمده که یا اشتباهی محصولی برای من ارسال شود یا مدت زمان زیادی طول بکشد تا محصول به دست بنده برسد. در واقع ایده اصلی ما به این شکل آغاز شد که ما یک آگهی را تحت عنوان نیازمندی برای انباردار دیجیکالا دیدیم که یک شخصی را استخدام کند، با خودم گفتم که چرا این کار را اتومات انجام دهیم. هم در زمان و انرژی صرفهجویی میشود و هم امنیت کار بالا میرود.»
این دانشآموز نخبه گفت: «این کار ما حدود ۷ میلیون هزینه داشت ولی شاید در پایان از لحاظ مادی این هزینهها جبران نشد اما مزیتهای زیادی را برای ما به همراه داش. یکی از این مزیتها این بود که چند نفر به ما پیشنهاد کار دادند که یکی از این افراد آقای میوهفروشی بود که گفتند این مکانیزم را برای من اجرا کنید، در واقع من این طرح را از شما میخرم. اما بهخاطر مشکلاتی که در درس و دغدغههای مدرسه بود نتوانستیم این کار را به اجرایی برسانیم. البته به طور غیرمستقیم نیز پیشنهادهایی به بنده شد. خود مدرسه نیز قرار گذاشته بود اگر بابت خریدهایی که انجام میدهیم فاکتور داشته باشیم یک مقداری از هزینهها به ما برگردانده میشود.»
وی در پایان درباره به تولید انبوه رساندن این طرح اظهار کرد: «در واقع قصد داریم که این طرح را به تولید انبوه برسانیم ولی نظر خانواده بر این است که ابتدا درس خود را به اتمام برسانم و پس از کنکور اقدام کنم.»