فرصت وفاق ملی برای ایران، برای مدرسه
تمام صاحبنظران بر این مهم تاکید میکنند که آموزشوپرورش باید طوری باشد که از درون آن انسانی توانمند و کارساز خلق شود که «معلمان» عنصر اصلی این هدف هستند. اذعان دارند به نقش حیاتی آموزشوپرورش در ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور، به اهمیت نظام آموزشی در پیشرفت جامعه، توسعه و امنیت پایدار. همه اینها، این واقعیت را روشن میسازد که «آموزشوپرورش امروز» تصویرگر افقهای روشن هر جامعه است.
چالشهای بنیادین آموزش و پرورش که همیشه مطالبه فرهنگیان و دانشآموزان بوده، سالهای سال است نُقل محافل شده و هر وزیری که سکان هدایت این وزارتخانه حساس را به دست میگیرد برای رفع آنها تلاشی شایسته قدردانی داشته اما او رفته است و چالشها ماندهاند. چرا چالشها ماندند؟ چرا وزیر نتوانست کاری کند؟ سوالهای بیپاسخ پُرتکرار این خانواده بزرگ پس از پایان هر دولتی است. اما با معرفی کابینه دولت وفاق ملی انگار نسیم تازهای در حال وزیدن است، انگار قرار است اتفاقات بهتری رخ دهد، حال معلمان خوب است، حمایت میکنند، حال وکلای ملت هم خوب است، حمایت میکنند، دانشآموزان، نخبگان، معلمان، تشکلهای فرهنگیان، همه و همه، خانواده 50 میلیونی آموزش و پرورش، انگار «گمشده» خود را پیدا کرده است.
رئیسجمهور پزشکیان در ایام تبلیغات انتخاباتی به کرات در سخنرانیهای خود از «وفاق» گفت، برای ایران؛ از معلمان گفت و دانشآموزان، از پهن کردن سفره عدالت برای تمام خانواده؛ او انگار درد این خانواده را خوب شناخته است که علیرغم گمانهزنیهای مختلف و مطرحشدن گزینههای مختلف سفارشی و سیاسی اما بر شعار خود ماند و یک شخصیت از صفر تا صد «معلم» را برگزید، وزیری برای معلمان، برای دانشآموزان، برای خانوادهها، کارآزموده، مدیر و مدبر، پدر دلسوز آموزش و پرورش؛ وزیری که در صحبتهای یکهفته اخیر خود نشان داده است که وزیری برای مدرسه خواهد بود، برای معلمان نه لزوما یک کارگزار اداری اجرایی در وزارتخانه آموزش و پرورش.
همگان با سوابق و تجربیات، با نحوه مدیریت و اقداماتش، از تایباد تا تهران آشنا هستند و تشریح آن، در این مجال کاری دشوار است و شاید فقط میتوان اظهارات منحصر به فرد و کمسابقه ایشان در مجلس شورای اسلامی را مرور کرد. «علیرضا کاظمی» امروز بهعنوان یک معلم در محضر ملت ایران برای خدمت به فرزندان، معلمان، خانوادهها حاضر شده است، برنامههای دولت وفاق ملی برای وزارت آموزش و پرورش را به گوش همگان رسانده است، برنامهای برای «تمام» آموزش و پرورش، از دانشآموزان گرفته تا معلمان، برنامهای برای مدرسه، برنامهای که همه دردها را برشمرده و درمان نوشته است، بههمین خاطر است که وقتی این برنامهها را به وکلای ملت ارائه داد، «مخالف» نداشت. به او اعتماد کردند و میدان را به او سپردند.
علیرضا کاظمی تمام عمر خود را در آموزش و پرورش گذرانده است، چالشها و هم فرصتها را میشناسد، ریز و درشت مشکلات نظام تعلیم و تربیت را میداند. واکاوی نطق دور روز پیش ایشان نشان میدهد که او به تمام معنا «معلم» است. کاظمی ابتدا از وزرای سابق آموزش و پرورش تشکر کرد، تلاشهای آنها را مورد قدردانی قرار داد، اما بهعنوان یک معلم از چالشهایی سخن گفت که هنوز بر دوش آموزش و پرورش سنگینی میکند. مشکلات را متوجه هیچکس ندانست و خطاب به تمام ایران، حل مشکلات نظام تعلیم و تربیت را نیازمند یک «مشارکت همهجانبه» عنوان کرد. بهخاطر معلمان، برای مدرسه، برای فرزندان خانوادههای ایران «عاجزانه و ملتمسانه» از نمایندگان مردم خواست «برای یک بار هم که شده این آرزو را محقق کنند و آموزش و پرورش را بر صدر بنشانند و از اولویتهای اول کشور قرار دهند تا پیشرفت و توسعه همهجانبه کشور با شتاب مورد انتظار به حرکت درآید.»
او آمده است تا معلم را به جایگاه مرجعیت و منزلت خود بهعنوان مقام پیشران تحول برساند. کاظمی معتقد است برای ایجاد هرگونه تحول و ارتقای کیفیت فرآیندهای تربیتی و آموزشی، باید نقش بیبدیل معلمان در کانون توجه قرار گیرد. او همگان را به بیان دقیق رهبر معظم انقلاب در مورد تکریم معلمان هدایت میکند، آنجا که حکیم فرزانه انقلاب، معلمان را «افسران سپاه پیشرفت کشور» مینامند. معتقد است که همه ملت و یکایک مردم در سراسر کشور در هر رتبه و در هر شغلی باید از معلمان تشکر کنند، همچنان که مقام معظم رهبری میفرمایند «همه ما زیر بار منت معلمان هستیم.»
کاظمی درد معلمان را با همه ایران در میان میگذارد، درد تبعیض در پرداختهای رفاهی و مزایای جمعی و در مقابل این قشر زحمتکش وعده میدهد: برای «ایجاد یک نظام پرداخت مستقل، شایسته و فراگیر و عادلانه متناسب با جایگاه بلند معلمان». از دیگر نکات حائز اهمیت در نطق وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش این بود که کاظمی فقط نمایندگان را مورد خطاب قرار نداد. او با ذینفعان در جمع وکلای ملت نیز سخن گفت. برای اولین بار است که وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در جلسه دفاع از برنامههای خود و در آستانه گرفتن رای اعتماد از نمایندگان، «صدای معلمان» میشود و در جمع وکلای ملت به آنها تعهد میدهد. آنجا که گفت: «بهعنوان نماینده شما در دولت چهاردهم به نمایندگان شریف ملت ایران این تعهد را میدهم که صدای شما خواهم بود، بنابراین بنده با تمام وجودم در تلاش هستم فضای امن و آرام برای کنشگری مسئولانه و البته قانونی شما را فراهم کنم و از هیچ تلاشی برای حمایت از ساحت معلمی و تضمین امنیت فرهنگی و آرامش شما فروگذار نخواهم کرد. به عنوان یک معلم مشکلات معیشتی و چالشهای زندگی روزمره معلمان نجیب و بازنشسته را درک میکنم.»
شایستهتر اینکه این معلم در آن جایگاه، هم به خود، هم به تمام مردم، اهمیت جایگاه بازنشستگان را هم یادآور شد و گفت: «شما پیشکسوتان گرانمایه آموزش و پرورش سالها در تربیت نسلی از آیندهسازان این سرزمین تلاش کردهاید و تأثیر تربیتی شما محدود به کلاسهای درس نیست بلکه برای همیشه در ذهن و جان دانشآموزان ماندگار است لذا ما به وسعت ایران مدیون شما هستیم، با عزم و اراده جدی بهبود شرایط شما را پیگیری خواهیم کرد.» دوباره به کف مدارس برمیگردد و پیش پای باباهای مدرسه مینشیند و پیگیری مشکلات معیشتی خدمتگزاران شریف و نجیب مدارس را هم تعهد میکند.
تمرکز بر ذینفعان و مخاطب قراردادن آنها در آستانه شروع ماموریت، تاکنون سابقه نداشته است. او «صدای دانشآموزان» نیز بود، وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش با شعار «برای ایران، برای مدرسه» فرزندان ایران، دختران و پسران ایران زمین را خطاب قرار داد و گفت «من برای فراهم ساختن زمینههای لازم جهت افزایش مشارکت و نقشآفرینی شما در فرایندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری آموزش و پرورش و همچنین فعالیتهای شما در مجلس دانشآموزی و سایر تشکلهای داوطلبانه تلاش خواهم کرد. بنده امروز صدای شما را میشنوم و صدای شما را شنیدم و حتما نگرانیهای شما را به طور دقیق بررسی خواهم کرد».
یکجای دیگر او «صدای والدین دانشآموزان» است و به آنها اطمینان میدهد، «در تمام فعالیتها و سیاستهای خود نظر و نیازهای خانوادهها را مدنظر قرار دهد». تفاوت این معلم متعهد با دیگران در این است که خود را «مسئول» میداند هم در «تربیت فرزندان این مرز و بوم» هم در «پاسخگویی». علیرضا کاظمی اکنون عزم خود را جزم کرده است برای تحقق آنچه برنامه دارد؛ از اقدامات فوری کوتاهمدت برای حل چالشهای فوری و اقدامات بلندمدت برای مسائل مزمن و اساسی.
خلاصه میگویم، وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش خیلی با قاطعیت خود را بهعنوان وزیر معلمان و مدرسهها نشان داد. در نقش یک صدای معلم برای اولین بار ظاهر شد. او برای اولین بار با معلمان و دانشآموزان هم سخن گفت. توجهی که کاظمی به ذینفعان آموزش و پرورش داشت، معلمان، خانوادهها و دانشآموزان «نو» بود. فقط در نقش اداری ظاهر نشد، نقش یک راهبر تربیتی آموزشی داشت که میخواهد با ذینفعان مشارکت کند. به معلمان اطمینان خاطر داد که از ساحت آنها دفاع میکند. گفت صدای دانشآموزان را میشنود و فرصت را برای مشارکت بیشتر آنها و توجه به خواستهها و نیازهای آنها فراهم میکند. او همه اینها را گفت؛ حرفهای دل تمام معلمان و دانشآموزان از آموزش و پرورشی که مدتهاست به صدای ذینفعان هیچ توجهی ندارد، دانشآموزان را در برنامهریزیها لحاظ نکرده و معلمان را درگیر نمیکند.
آموزشوپرورش جمهوری اسلامی ایران با وجود یک میلیون پرسنل و 16 میلیون دانشآموز بزرگترین وزارتخانه و تاثیرگذارترین دستگاه دولتی است که با نزدیک به 50 میلیون مخاطب ارتباط مستقیم دارد، بالاترین فصل مشترک ملت و حاکمیت است و اکنون در یک نقطه عطف تاریخی ایستاده است، همراه با معلمی که همه دردها را میداند و برای درمان، دست یاری به سوی ایران دراز کرده است و چه خوب است که همگان با او همراه شوند، برای ایران، برای مدرسه...