تدابیر بحرانزدای دولت سیزدهم؛ کلاس آموزشی «رفع ناترازی نیروی انسانی»
مردان وزارت آموزشوپرورش دولت سیزدهم آستین همت را بالا زدهاند تا شروع مهری دیگر با کسری معلم مواجه نشود
تهران (پانا) - موضوع کمبود معلم و ناترازی نزدیک به 100 هزار دانشجومعلم، اصلیترین چالشی بود که وزارت آموزش و پرورش در آغاز سال تحصیلی جدید با آن روبهرو بود، موضوعی که با عدم توجه به دانشگاه فرهنگیان بهعنوان مهمترین مرکز تربیت معلم در کشور شروع شد و پس از آن کمکاری و اهمال در روند جذب دانشجومعلم آن را تشدید کرد و تبدیل به میراثی شد برای وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم.
براساس آمار اعلامشده از سوی مسئولان فعلی وزارت آموزش و پرورش ناترازی موجود از سال 1394 آغاز شده است و به تدریج در سالهای پس از آن نیز ادامه یافت، به نحوی که روند جذب از سالانه 25 هزار دانشجومعلم ورودی جدید به سالانه 3 تا 4 هزار دانشجومعلم رسید. هنگامی که چنین اتفاقی رخ میدهد اولین ضربه را وزارت آموزش و پرورش در رابطه با تامین معلم برای کلاسهای درس میخورد و نتجیه آن میشود مهرماه 1402 که آموزش و پرورش باید با حدود 200 هزار نفری کسری معلم سال تجصیلی جدید را شروع کند.
علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در این رابطه اظهار کرد: «حالت استاندارد این است که معلمان همه شاغل باشند و موظفی خود را تدریس کنند و در وقت مازاد نیز به مطالعه بپردازند اما به واسطه مواردی که در رابطه با کمبود معلم مطرح شده است و در برههای آموزش و پرورش از مسیر جذب دانشجومعلم منحرف شد، یعنی از سال ۹۳ به بعد، دانشگاه فرهنگیان به جای ۲۵هزار نفر، سالانه سه هزار نفر دانشجومعلم جذب کرد و کسری معلم امسال به وجود آمد.»
وی ادامه داد: «آسیب در این رابطه به نوعی بود که مقام معظم رهبری تشخیص دادند تا به دانشگاه فرهنگیان تشریف ببرند و از اهمیت این دانشگاه و دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی بگویند. امسال ما با حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر ناترازی روبهرو بودیم و نتیجه آن شد شروع مهر با کسری معلم. همچنین در اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ تعداد زیادی معلم جذب شده بودند که وقت بازنشستگی آنها هم فرارسیده بود در نتیجه در بالاترین سطح بازنشستگی و کمترین سطح جذب معلم قرار گرفتیم.»
با توجه به این اظهارات سخنگوی وزارت آموزش و پرورش میتوان گفت در زمانی که وزارت آموزش و پرورش باید در صدر مینشست و از لحاظ نیروی انسانی با توجه به میزان بازنشستگیهایی که وجود داشت باید تقویت میشد، مورد بدترین بیمهریها قرار گرفت و اگر نگاه حکیمانه رهبر معظم انقلاب نسبت به دانشگاه فرهنگیان وجود نداشت، این دانشگاه به سمت نابودی ابدی برده میشد و سالانه حتی همان 3 هزار دانشجومعلم هم نمیتوانستند برای تحصیل وارد آن شوند.
جبران ناترازی با تدابیر درست
موضوع کسری معلم به هرحال از سوی مسئولان فعلی وزارت آموزش و پرورش تدبیر و از طرق مختلف این کمبودها جبران شد و اجازه داده نشد تا کلاسی بدون معلم بماند، برای مثال حدود ۳۴ هزار نفر توسط اضافه تدریس بازنشستگان، ۸۵ هزار نفر توسط اضافه تدریس معلمان شاغل و تعدادی نیز توسط ادامه خدمت معلمان بازنشسته، 30 هزار نفر از طریق دانشگاه فرهنگیان و حدود 51 هزار نفر نیز از طریق آزمون ماده 28 تامین شد، اما وزارت آموزش و پرورش به این نوع از تامین اکتفا نکرد و برنامههای جدیدی را در دستورکار خود قرار داده است.
رضامراد صحرایی در رابطه با رفع ناترازی موجود برای تامین معلم اظهار کرد: «مسیر جذب نیروی انسانی در آموزش و پرورش، دانشگاههای تربیت معلم و در صدر آن دانشگاه فرهنگیان است، پس تقویت همهجانبه این دانشگاه در موضوع تامین فضا و زیرساخت مناسب، جذب دانشجو و اعضای هیئت علمی در دستورکار وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته است.»
همچنین علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در آخرین نشست خبری خود با خبرنگاران با اعلام یک برنامه مهم وزارت آموزش و پرورش عنوان کرد: «تلاش بر این است ناترازی نیروی انسانی از این دولت به دولت بعد منتقل نشود و وزارت آموزش و پرورش در آینده از حیث نیروی انسانی فضای آرامی را سپری کند.»
وی با تاکید بر اینکه نباید از آینده غافل شد، بیان کرد: «باید به این سمت حرکت کنیم که ۵ سال آینده آموزش و پرورش به چه شکلی خواهد بود، اصلا تناسب مقاطع مختلف تحصیلی به چه شکلی خواهد بود؟ در تمامی حوزهها باید بسیار هوشمندانه عمل کرد وگرنه مدیران ۵ سال آینده از ما گلهمند خواهند بود؛ اگر سال ۹۴ چنین نگاهی وجود داشت، از سال ۹۷ به بعد شاهد ناترازی نیروی انسانی بالای ۱۰۰ هزار نفر نبودیم. پس باید به سمت برویم که به آینده نیز فکر کنیم.»
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: «پیشبینی میشود در مهرماه ۱۴۰۷ تعداد دانشآموزان دوره دوم متوسطه به سه میلیون و ۵۴۵ هزار نفر برسد، در حال حاضر این تعداد دو میلیون و ۹۰۰ هزار نفر است، برنامهریزی باید به نحوی باشد که برای یک میلیون و ۴۰۰ هزارنفر دانشآموز بیشتر، سعی بر آمادهسازی فضا و معلم کنیم. اگر این کار صورت نگیرد، دچار کمبود فضا و معلم خواهیم بود. همچنین براساس برنامه هفتم توسعه باید ۵۰ درصد متوسطه در فنیوحرفهای و کاردانش باشند، در نتیجه نیاز به نیروی انسانی داریم، پس باید حدود ۱۱ هزار نیروی هنرآموز تزریق شود و از همین لحظه باید نگاهی عمیق به دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی داشته باشیم تا این میزان نیروی فنیوحرفهای که قرار است در هنرستانها تدریس کنند تربیت شوند.»
فرهادی همچنین از برگزاری آزمون برای جذب نیرو در وزارت آموزش و پرورش خبر داد و گفت: «از طریق برگزاری آزمون در اسفند امسال ۷۲ هزار نفر در آموزش و پرورش جذب میشوند که ۱۹ هزار و ۱۰۰ نفر به عنوان مشاور و مربی امور تربیتی و مربی بهداشت و تربیتبدنی و ۵۳ هزار نفر در رشتههای دبیری و آموزگاری جذب میشوند.»
با توجه به اظهارات فوق شاهد هستیم که وزارت آموزش و پرورش و مسئولان فعلی این وزارتخانه فارغ از هرگونه نگاه و جهتگیری سیاسی، فقط در پی جبران کمبود معلم و در صدر نشاندن دستگاه تعلیم و تربیت هستند، به نحوی که فرقی به حال آنها ندارند که 5 سال بعد در مسند فعلی قرار است باشند یا خیر، چراکه اصلا فعالیت در این نهاد را امری سیاسی نمیدانند و به سمت تدبیر چالشهای موجود حرکت کردهاند؛ چالشهایی که نتیجه سلیقهای برخورد کردن و سیاستورزیهای جناحی در طول دوران مختلف وزارت آموزش و پرورش بوده است.
اگر با عینک واقعبینی به برنامههای فعلی وزارت آموزش و پرورش نگاه کنیم، میبینیم که آیندهنگری در امر تعلیم و تربیت امری است که بسیار میتواند موثر واقع شود و از بروز مشکلاتی که امسال و سال گذشته گریبانگیر این وزارتخانه بود، جلوگیری کند؛ برنامههایی مانند تقویت دانشگاههای تربیت معلم و افزایش ظرفیت ورودی این دانشگاه، پیشبینی تعداد دانشآموزان طی سالهای آینده و فراهمسازی فضای باکیفیت آموزشی برای آنها و همچنین توجه به آموزشهای مهارتی و تامین نیرو در راستای تقویت و نقشآفرینی هنرجویان در صنعت کشور طی سالهای آینده.