در حال بارگذاری ...
    
  • خلق خلاقیت در دل محرومیت‌؛ طعم شیرین عدالت آموزشی در روستاها

    کاری می‌کنم مدارس شهری به مدارس روستایی ما غبطه بخورند

    معلمان، قشر فرهیخته، توانمند، دغدغه‌مند و دلسوزی هستند که فقط تدریس را وظیفه خود نمی‌دانند بلکه در کنار این مسائل به عنوان یک دلسوز در کنار دانش‌آموزان قرار دارند و بیش از آنچه وظایف‌شان است را انجام داده و جلوه‌های ویژه معلمی را به منصه ظهور می‌گذارند. علیرضا آرمند، یک از این معلمان خوش‌ذوق، خوش‌اخلاق، دغدغه‌مند و دلسوز استان کرمانشاه است که با 20 سال سابقه فعالیت در آموزش و پرورش علی‌رغم اینکه می‌تواند در یکی از شهرهای خوش‌ آب‌وهوا و برخوردار این استان فعالیت کند اما روزانه یک ساعت، مسیر روستاها را طی می‌کند تا به مدارس یکی از مناطق دورافتاده کرمانشاه به نام «گهواره» برسد. او علت این کار را دغدغه‌مندی و احساس مسئولیت نسبت به بچه‌ها عنوان کرد و به پانا گفت: «بنده چند بار معلم نمونه شده‌ام و بیشتر بر روی مدل‌های آموزشی در مناطق روستایی کار می‌کنم. امسال راهبر آموزشی هستم و 12 مدرسه، زیر نظر بنده است که روی آن‌ها کار می‌کنم و هر کدام از ایده‌ها و تجربیات خودم را به‌طور جداگانه در اختیارشان قرار می‌دهم و با دانش‌آموزان و معلمان کار می‌کنم و خدا را شکر، یک پَک (مجموعه) کامل از کارها را دارم.»

    آرمند با بیان اینکه امسال بیستمین سال خدمت بنده در آموزش و پرورش است، اظهار کرد: «تمام این سال‌ها را در مناطق روستایی بوده‌ام و با وجود اینکه بچه یک شهر دیگری در یک منطقه خوش‌آب‌وهوا و با امکانات بیشتر هستم اما به خاطر محرومیت منطقه گهواره، اینجا را برای خدمت به مردم محروم، ترجیح داده‌ام.»

    638383073652947828.jpg

    چشم‌اندازی تعریف کردم که بچه‌های روستایی و مناطق محروم نیز طعم عدالت آموزشی را بچشند

    این معلم کرمانشاهی درخصوص کارهایی که برای مردم محروم در روستاها انجام می‌دهد، خاطرنشان کرد: «کرمانشاه، یک استان و منطقه به‌خصوص در چند سال گذشته پُر از حوادث و بلایای طبیعی بوده و بعد از زلزله اخیر استان کرمانشاه، حقیقت این است که با توجه به اینکه قبل از آن هم کمبود امکانات و محرومیت در این مناطق بیداد می‌کرد و برای اینکه برقراری عدالت آموزشی برقرار شود و بچه‌های روستایی از عدالت اجتماعی و آموزشی بی‌بهره نباشند، تصمیم گرفتم چشم‌اندازی برای خودم تعریف کنم و این سوال را مطرح کردم که «چرا دانش‌آموزان مناطق روستایی و عشایری در حد دانش‌آموزان مناطق توسعه‌یافته از امکانات آموزشی و پرورشی برخوردار نباشند؟»

    او افزود: «روستاها خیلی امکانات و فضای قشنگ و ظرفیت‌هایی دارند که حتی مدارس توسعه‌یافته داخل شهر هم ندارند و این نیازسنجی‌ها را موشکافانه انجام دادم و نقاط ضعفی که در مناطق روستایی، آموزش و پرورش مناطق و استان است را شناسایی کردم و روی آن‌ها فکر کردم و سعی کردم اولیا و اداره آموزش و پرورش را پای کار بیاورم و از ظرفیت خود دانش‌آموزان استفاده کنم و در واقع تلاش کنم که حرکت مثبتی در جهت برقراری و توسعه عدالت آموزشی در مناطق روستایی استارت بزنم.»

    638383074079830926.jpg

    تلاش من بر آموزش مهارت‌های اجتماعی و زندگی است

    آرمند ادامه داد: «بیشتر تلاش‌های من روی مهارت‌های اجتماعی و زندگی است. چون واقعا مردم این منطقه، فقر فرهنگی دارند و اینجا محروم است و خبری از ساحت‌های تربیتی در آموزش نیست که جزو اولویت‌های سند تحول بنیادین است.»

    معلم نمونه استان کرمانشاه با تاکید بر اینکه سعی کرده‌ام تا تمام فعالیت‌هایی که انجام داده‌ام مطابق با سند تحول بنیادین باشد و اولین معلمی هستم که توانسته‌ام 6 ساحت تربیتی را در مدارس روستایی حوزه خودم، عملیاتی کنم و در حد شعار نماند، گفت: «در چندین جشنواره، رتبه اول کشوری را کسب کرده‌ام و همین اواخر بود که در جشنواره تجارب برتر تربیتی به عنوان بزرگترین جشنواره در تاریخ آموزش و پرورش به میزبانی استان زنجان، رتبه اول کشوری را به اتفاق یکی از همکاران کسب کردم.»

    او ابراز کرد: «برای تک‌تک مدارس حوزه کاری خودم، برنامه‌های آموزشی و فرهنگی دارم و در واقع هم مربی پرورشی و هم مربی آموزشی هستم.»

    آرمند در توضیح فعالیت «راهبر آموزشی» اظهار کرد: «راهبر آموزشی، یک رابط بین اداره آموزش و پرورش و مدارس است و در واقع یک بانک اطلاعاتی کامل، بازرس و معلم ارشد را در نظر بگیرید که زیردستان خودش را راهنمایی می‌کند و به آن‌ها برنامه و خط‌دهی می‌کند. تمام این 12 مدرسه در منطقه گهواره است و یکی هم عشایر کوچ‌رو هستند که ییلاق و قشلاق می‌کنند. یک مدرسه هم کانکسی است که در حد مدارس ژاپن می‌ماند و کسی باور ندارد که این مدرسه در یک منطقه عشایری و محروم باشد. چرا که اینقد فضای قشنگ و دلنشینی دارد که دانش‌آموزان برای آموزش در آنجا جذب شده‌اند و حتی دانش‌آموزانی که هنوز به سن آموزشی نرسیده‌اند نیز از همین الان به‌صورت خیلی مشتاقانه جذب مدارس ما می‌شوند و این امیدآفرینی خیلی خوبی برای دانش‌آموزان و فضای آموزشی و آینده مناطق ما است.»

    او خاطرنشان کرد: «بنده در یک خانواده مذهبی متولد شده‌ام و برنامه و هدفم این است که واقعا بتوانم در مناطق محرومی که الان به من احتیاج دارند، خدمت کنم. من در یکی از شهرهای کرمانشاه به نام «ریجاب» ساکن هستم که یک منطقه خوش‌آب‌وهوا و با امکانات فوق‌العاده و مردمان خوب است و اگر بخواهم در آنجا کار کنم، فاصله مدرسه تا خانه ما 2 دقیقه است منتها هر روز یک ساعت مسیر را طی می‌کنم تا به محل خدمتم که گهواره است، برسم. این را به دل و جان خریده‌ام چون واقعا علاقه‌مندم و آن‌ها الان به من احتیاج دارند و مهم این است که افرادی که به ما نیاز دارند از ظرفیت‌هایی که داریم برای آن‌ها بتوانیم استفاده کنیم. بنایراین آن‌ها اولویت کار ما هستند و اجر و معنویت آن‌ها بیشتر از آنجایی است که بخواهم راحت‌طلبی کنم.»

    638383075251196814.jpg

    ایجاد خلاقیت از دل محرومیت‌ها بهترین دستمایه برای آموزش و پرورش است

    این معلم و راهبر آموزشی با تاکید بر اینکه بر خودم افتخار می‌کنم و هیچگاه خسته نمی‌شوم، افزود: «مهم این است که بتوانیم دانش‌آموزان مناطق محروم را پرورش دهیم و از دل همان محرومیت‌ها خلاقیت‌های جدید ایجاد کنیم و این بهترین دستمایه برای آموزش و پرورش است. ما با دانش‌آموزان مقطع ابتدایی کار داریم و بعد از اینکه کلاس ششم دوره ابتدایی را به اتمام می‌رسانند و وارد مقطع متوسطه اول می‌شوند، وقتی پرس‌وجو می‌کنیم اکثر این دانش‌آموزان واقعا دانش‌آموزان پخته‌ای هستند و اصلا مدیر آن مدرسه متوسطه تشخیص نمی‌دهد که این دانش‌آموز از روستای محروم آمده چرا که از لحاظ اخلاقی و درسی واقعا سرآمد هستند و جای هیچگونه مشکلی نیست.»

    او با بیان اینکه به دلیل فقر فرهنگی و آموزشی در این مناطق سعی می‌کنیم که بیشترین استفاده را از حداقل امکانات ببریم و از تمام ظرفیت‌ها به حد ممکن استفاده کنیم، گفت: «اگر من واقعا معلم دلسوز هستم باید بتوانم دِین خود را در این مناطق ادا کنم. نومعلمانی هستند که واقعا به تجربیات ما احتیاج دارند و من به‌صورت خودجوش جلسات ماهانه برای این‌ها می‌گذارم و به‌صورت حضوری و مجازی به آن‌ها آموزش می‌دهم. اکثر این دانش‌آموزان برای فصل جدیدی از زندگی‌شان آماده شده‌اند. از ظرفیت تمام روستاها استفاده می‌کنیم و با دغدغه فرهنگی، آداب و رسوم سعی می‌کنیم دانش‌آموزان را به نحوی پرورش دهیم که هیچ موقع احساس جدایی از آموزش و پرورش نکنند و احساس نکنند که کمتر از مدارس برند شهری هستند.»

    آرمند با بیان اینکه می‌خواهیم فضا را به‌گونه‌ای عوض کنیم که مدارس شهری به مدارس روستایی ما غبطه بخورند، خاطرنشان می‌کند: «دانش‌آموزان را برای مشاغل آینده آماده می‌کنیم و با جاهای دیدنی روستا و نهادهای داخل شهر آشنا می‌کنیم و با تدارک اردوهایی این‌ها را آموزش می‌دهیم و در یک جمله اگر بخواهم بگویم، شعار ما در این مدارس «روزهای شاد برای دانش‌آموزان شاد مناطق روستایی» است.»




    مطالب مرتبط

    نظرات کاربران