برنامه تحلیل شغلی نظام آموزشی جدید باید مورد بازنگری قرار بگیرد
تهران (پانا) - یک کارآفرین آموزشی با اشاره به اینکه نظام جدید متوسطه در سال 71 برای نخستین بار سازماندهی محتوای درسی را براساس تحلیل شغلی که در منابع منتشرشده از سوی یونسکو به آن توصیه شده بود، اجرایی کرد گفت بعد از دو دهه چالشها و مشکلاتی در نظام آموزش و پرورش مشاهده میشود که متخصصان باید به بررسی و رفع آن اهتمام ورزند.
فردین شورج، کارآفرین آموزشی در گفتوگو با پانا با اشاره به اهمیت کارآفرینی در مدارس گفت: «همه رشتههای علمی، کسبوکارها و حرفهها و همه شاخههای پژوهشی، حتی اگر مبالغه نباشد همه اشخاص به کارآفرینی نیاز دارند. از طرف دیگر همه شاخههای علمی خود میتوانند پاشنه آشیل تربیت کارآفرینی باشند، اما اگر رشتههای تحصیلی در دبیرستانها را به دو گروه فنی و حرفهای و سایر تقسیمبندی کنیم ویژگیهایی اعم از معایب و مزایا در هریک از آنها برای ادامه تحصیل مشاهده میکنیم که خانوادهها و دانش آموزان به آن حساسیت نشان میدهند.»
مزایا و معایب رشتههای فنی و حرفهای
این کارآفرین آموزشی با اشاره به مزایا و معایب رشتههای فنی و حرفهای گفت: «در رشتههای فنی و حرفهای مواردی مثل مدت کمتر تحصیل، دروس سادهتر و بهاصطلاح راحتتر، متنوع بودن دروس عملی در فنی و حرفهای، احتمال قبولی در دانشگاه، آموختن یک فن مثل حسابداری، برق، مکانیک و... بهعنوان مزایای رشته فنی حرفهای است.»
وی افزود: «همچنین از معایب این نوع رشتهها میتوان به نمره قبولی 12 در تمام درسها، عدم امکان استفاده از تکماده و فقط امکان ادامه تحصیل در مقطع کاردانی، عدم پذیرش تدریس توسط معلمان مجرب به دلیل اشتغال در بخش خصوصی و... اشاره کرد.»
مزایا و معایب مدارس نظری
شورج درباره مزایا و معایب مدارس نظری گفت: «درنقطه مقابل سایر رشتهها هم معایب و مزایایی را دارند. مزایایی مانند پذیرش مدرک دیپلم در تمام ادارات، امکان ادامه تحصیل در رشتههای متعدد دانشگاهی، دید مثبتتر عامه مردم به این رشتهها، نمره قبولی 10، غالباً دانشآموزان این مدارس درسخوانتر هستند و دارای نظم و انضباط بیشتری هستند که این ویژگیها در دبیرستانها حاکم است.»
وی افزود: «مدارس غیر فنی و حرفهای که رشتههای نظری را تدریس میکنند هم دارای معایبی هستند. مشکلات این نوع مدارس عبارتند از اینکه تعداد و حجم کتابها زیادتر است، امکان قبولی در دانشگاه سختتر است، اکثر کلاسها تئوری و خشک هستند و بعضی دروس پیشنیاز دارند.»
خانواده و مدرسه نباید هیچ رشتهای به دانشآموز تحمیل کنند
شورج اظهار کرد: «با توجه به معایب و مزایایی که همه انواع مدارس و رشتهها دارند خانوادهها باید بر اساس معایب و مزایایی که هر گروه تحصیلی و رشتههای مربوطه دارند، فرزندانشان را به ادامه تحصیل در آن ترغیب کنند و بهصورت یک مشاور راهنمایی کنند. نکته مهم نگرانکننده این است که باوجود توانایی و علاقه بسیاری از دانشآموزان به تحصیل در رشتههای فنی حرفهای، بسیاری از اوقات دیده میشود که خانواده به علاقه دانشآموز و توانایی او توجه نداشته و اجباراً فرزندانشان را به ادامه تحصیل در سایر رشتهها الزام میکنند.»
وی گفت: «این موضوع حتی در سطوح دانشگاهی هم دیده میشود که بسیاری از والدین به دلیل عدم موفقیت خود در تحصیل دریک رشته، فشار را به فرزندان خود منتقل کرده و با تشویق و حتی تحکم آنها را به تحصیل در رشتهای که فرزندشان هیچ علاقهای به آن ندارند وادار میکند. نکته تأسفبارتر اینکه ، این موضوع علاوه بر خانوادهها و دانش آموزان در مسئولین مدارس هم دیده میشود . بنده خود شاهد بودم به دانشآموزی که با نمره عالی از مرحله راهنمایی قصد تحصیل دریکی از هنرستانها را داشته از طرف مسئولین مدرسه نهی میشده که در این رشته درس نخواند.»
شورج اظهار کرد: «باید توجه داشت علاقهمندان به رشتههای فنی حرفهای علاوه بر ارزش علمی در سایر رشتهها به ارزش ذاتی اشتغال آفرینی و فعالیت حرفهای علاقه دارند که خانوادهها و حتی بعضی از دانش آموزان از آن غافل هستند. نتیجه این غفلت در عدم تخصص، سختی دوران تحصیل، تغییر رشته یا بهصورت ترک تحصیل خودنمایی میکند.»
شورج عنوان کرد: «باید توجه داشت که قرار گرفتن در مسیر توسعه و دستیابی به توسعه پایدار، امروزه یکی از آرمانهای جوامع بشری است. سازمانهای جهانی مانند «یونسکو»، راههای رسیدن به این توسعه را (بدون در نظر گرفتن شرایط اختصاصی و اقلیمی کشورها) بررسی کرده و راهکارهای کلی را در معرض افکار عمومی قرار دادهاند. یکی از عوامل مهم در دستیابی به توسعه ـ به تأکید سازمانهای بینالمللی- توجه به آموزشهای فنیوحرفهای است. کشورهای توسعهیافته امروزی در دهه 1970 به راز این موفقیت دست یافته و برای آن برنامهریزی کردهاند و از یکی دو دهه بعد به دستاوردهای آن دست یافتهاند. رشد تولید ناخالص داخلی سرانه، پیشرفت صنعتی، افزایش درآمد سرانه، افزایش رضایتمندی و توانمندیهای فردی، اشتغال مفید و... از دستاوردهای این مهم است.»
در گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانشمحور، آموزش و پرورش نقش مهمی دارد
وی افزود: «در هر کشوری که در آستانه گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد «دانشمحور» قرار دارد، آموزشوپرورش مؤثرترین ابزار آن کشور برای ورود به چالشهای آینده به شمار میآید. آموزشهای فنیوحرفهای و کاردانش دوره متوسطه، بهعنوان یکی از زیر نظامهای آموزشی کشور، این توانمندی را خواهد داشت که بهمثابه ابزاری قابلاعتماد، پل مستحکمی بین کلاس درس و اجتماع و همچنین بین کلاس درس و بازار کار بنا کنند.»
در تربیت حرفهای نظامهای آموزشی به موضوع مهارت عملی توجه جدی میشود
این کارآفرین آموزشی گفت: «در کشور ما نیز با ایجاد نخستین مدرسهها به سبک جدید و پایهگذاری آموزشوپرورش نوین در کشور، تربیت حرفهای بهعنوان بخشی از نظام آموزشی مسئولیت ارائه دانش عملی و مهارتی و نیز تربیت نیروی انسانی موردنیاز را به عهده دارد. این نوع تربیت که طی دهههای گذشته در چارچوب نظام آموزشی کشور جریان داشته، باتحمل تغییر ساختاری و نیز شیوه برنامهریزی درسی، همچنان به تربیت افراد برای احراز شغل و حرفه خاص مبادرت ورزیده است؛ اما واقعیت آن است که تا رفع مشکل توسعه همهجانبه راه بسیاری را در پیش داریم.»
برنامه تحلیل شغلی نظام آموزشی جدید باید موردبازنگری قرار بگیرد
شورج با اشاره به تحلیل شغلی که در سال 71 نظام آموزش متوسطه جدید تعریف کرده بود، اظهار کرد: «نظام جدید آموزش متوسطه در سال 1371، تهیه برنامه و سازماندهی محتوای درسی در تربیت حرفهای کشور برای نخستین بار بر اساس روشی مشخص، یعنی تحلیل شغلی که در منابع منتشر شده از سوی یونسکو به آن توصیهشده بود، انجام گرفت. روش مذکور بهطور ضمنی بر این موضوع تأکید دارد که هدفهای ویژه تعلیم و تربیت باید از تحلیل شغل نشئت بگیرد اما با گذشت بیش از دو دهه از تهیه برنامه تحلیل شغلی، چالشها و مشکلاتی در نظام آموزش و پرورش مشاهده میشود که متخصصان باید به بررسی و رفع آن اهتمام ورزند.»
وی گفت: «آیندهپژوهان با توجه به چشمانداز تحولات جهانی نظامهای آموزشی عقیده دارند که در قرن بیست و یکم، آموزش متوسطه نسبت به سایر دورههای تحصیلی رشد بیشتری را که در بردارنده ابعاد و وجوه گوناگون اقتصادی است و تدوین راهبردها و برنامههای جدید را الزامی میسازد، شاهد خواهد بود.»
درروند جهانیشدن نیازهای آموزشی تغییر کرده است
شورج گفت:«با توجه بهسرعت روند جهانیشدن و بازسازی اقتصادی در نظامهای سیاسی جهان و اهمیت دستیابی به دانش و اطلاعات لازم، نیازهای آموزشی در تمام سطوح تغییر کرده است. این نیازها برای نیروی کار آینده بسیار اهمیت دارد. در بسیاری از کشورهای رو به توسعه، ارتباط کمی میان نیازمندیهای جامعه اطلاعاتی و آنچه در مراکز آموزشی تدریس میشود، وجود دارد. اینکه برنامههای آموزشی و درسی نظامهای تعلیم و تربیت باید با اولویتهای ملی کشورها منطبق باشند و این اولویتها باید تغییرات اساسی ساختار اقتصادی جهانی و راهبردهای جدید برای پیروزی در این رقابتها را در نظر بگیرند.»