تعریف مدیریت چیست؟
تعریف مدیریت چیست؟
برخلاف پیچیدگیها و بحثهایی که در وظایف مدیر وجود دارد، تعریف مدیریت – لااقل در نگاه مینتزبرگ – بسیار ساده و شفاف است.
تعریف مدیریت از نگاه مینتزبرگ
مینتزبرگ مدیریت را با مسئولیت یک مجموعه همارز میداند و میگوید: «مدیر به تعریف من، کسی است که مسئولیت کل یک سازمان یا بخشِ تفکیکشده و قابلتشخیصی از سازمان بر عهدهی اوست.»
این تعریفی است که مدیران به خوبی آن را درک میکنند، اما شاید کسانی که هنوز در جایگاه مدیریتی قرار نگرفتهاند، آن را به سادگی درک و هضم نکنند.
مدیر قرار نیست الزاماً به اتاقی بزرگتر یا بزرگترین اتاق یک مجموعه برود یا میز بزرگ و ویژهای داشته باشد. این پاسخگو بودن و مسئول بودن است که زیربنای اصلی مدیریت را میسازد و مدیر، تقریباً بلافاصله پس از قرار گرفتن در جایگاه مدیریت متوجه میشود که مسئولیت آنچه در تمام قلمروِ او میگذرد، بر شانهاش قرار گرفته است.
وظایف مدیر: همه چیز در کنترل کردن خلاصه نمیشود
مینتزبرگ در بررسی وظایف مدیر به تعریف هنری فایول در کتاب مدیریت عمومی و صنعتی (General and Industrial Administration) منتشر شده در سال ۱۹۱۶ اشاره میکند که در آن، فایول وظایف مدیریت را در قالب پنج عنوان فهرست میکند:
- برنامه ریزی (Planning)
- سازماندهی (Organizing)
- بهکارگماری (دستور دادن یا Commanding)
- هماهنگیها (Coordinating)
- کنترل کردن (Controlling)
جالب اینجاست که به قول مینتزبرگ، هشتاد سال بعد هم در آگهی استخدام یک مدیر ارشد شهری در یک روزنامه چنین آمده است: «مسئول برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کل فعالیتهای شهر.»
بنابراین به نظر میرسد که چنین نگاهی نزدیک به یک قرن جایگاه خود را در ذهن مردم حفظ کرده است.
اشارهی دیگرِ مینتزبرگ به اصطلاح معروف POSDCORB است که اگر در دانشگاهها درسی در زمینهی مدیریت عمومی گذرانده باشید، حتماً شب امتحان با این واژه زندگی کردهاید.
POSDCORB از حرف اول این کلمات ساخته شده است: Planning، Organizing، Staffing، Directing، Coordinating، Reporting و Budgeting (برنامه ریزی، بودجه بندی، سازماندهی، جذب نیروی انسانی، هدایت کردن، هماهنگی، گزارش دهی).