در حال بارگذاری ...
    
  • آنچه یک مدیر ویک مربی پیش دبستانی باید باند

    سلسله مطالب زیر به دو مطلب اساسی می‌پردازند که متأسفانه معلمان اندکی از آن آگاهند و آنها که آگاهند از آنها استفاده مناسبی نمی کنند. این دو مطلب عبارتند از اینکه بچه‌ها در هر پایه چه چیزهایی را یاد می‌گیرند و دوم اینکه شیوه یادگیری آنها چگونه است. با ارتباط دقیق و صحیح بین این دو موضوع و نحوه و مقدار تدریس مان است که می‌توانیم بچه هایی آگاه و باسواد بار بیاوریم و در این زمینه مطالب اضافه و روشهای بیش از حد پیشرفته درست مثل کمبود مطالب و ساده انگاریزیانآور است.

    قسمت اول: پیش دبستانی

    " مهارت های لازم برای حل مشکلات به طور خودکار به وجود نمی آیند، آنها هنگامی پیشرفت می‌کنند که بزرگترها در حل مسایل به بچه‌ها کمک کنند. معلمان پیش دبستانی به بچه‌ها کمک می‌کنند تا درباره احساسات خودشان چیز یاد بگیرند و دیدگاه سایر افراد را درک کنند. آنها بچه‌ها را تشویق می‌کنند تا کلماتی برای صحبت کردن درباره مشکلات و احساسات پیدا کنند و استراتژیهایی برای حل مشکلات در پیش بگیرند که باعث رضایت همه افراد درگیر شود. "

    بچه‌ها چه چیزی یاد می‌گیرند؟

    اصول پایه

    در دوره پیش دبستانی از طریق بازی درباره دنیای اطراف می‌آموزند و موضوعات مختلف در ذهن یا کلاس آنها تفکیک شده نیستند. چیزهایی که آنها در طی یک اردو می‌بینند، مثل پرها، صخره‌ها یا برگ‌ها ممکن است کمک شان کند تا مفاهیم ریاضی ای مثل " بزرگ، بزرگتر، بزرگترین " را بفهمند یا اینکه تشویقشان کند تا درباره پرنده‌ها چیزی بیاموزند. ممکن است معلم بچه‌ها را با مفاهیم پایه ای مثل اشکال، حروف و رنگ‌ها آشنا کند اما باید دانست که در پیش دبستان تنها به این توجه داریم که دایره اصلاً چه شکلی دارد و چه طور به نظر می‌رسد. این‌ها اولین ارتباط کودک با موضوع یادگیری را تشکیل می‌دهند.

    زبان و خواندن و نوشتن :

    بچه‌ها اغلب ساعات کار در پیش دبستانی را با همکلاسان خود می‌گذرانند. هر گفتگویی، چه درباره عروسک کلاس و چه درباره رنگ مکعب های خانه سازی به بچه‌ها کمک می‌کند تا افکار و زبان خود را گسترش دهند. معلم پیش دبستانی با صدای بلند داستانهای ساده ای می‌خواند تا به بچه‌ها نشان بدهد که چطور متن از راست به چپ نوشته می‌شود، واژه های جدید به آنها یاد بدهد، توجه بچه‌ها را به صدای حروف و کلمات قافیه دار جلب کند و به آنها کمک کند درباره آنچه می‌خوانند حرف بزنند. نوشتن بخشی از کلاس پیش دبستانی نیست، اما با تلاش بچه‌ها برای نوشتن اسمشان، به شیوه خلاقانه ای وارد کلاس می‌شود. بچه‌ها حتی نمی توانند کلمات را به روش درستی تقلید کنند اما هر نوشته ناخوانایی نشان می‌دهد که بچه می‌داند هر کلمه ای حاوی پیامی است و خلق و کشف این پیام لذت بخش و هیجان انگیز است

    ریاضیات :

    بچه های پیش دبستانی هر روز موقع شمردن کارتن های شیر یا بسته های ناهار یا نحوه نشستن بچه‌ها سر میز، از اعداد استفاده می‌کنند. آنها با اشکال هندسی مثل مثلث، مستطیل و مربع در ساعت هنر کار می‌کنند و وقتی اندازه دست و پاهای خود را مقایسه می‌کنند ،اندازه گیری انجام می‌دهند. معلمان پیش دبستانی هم بچه‌ها را به مرتب کردن اشیاء در مجموعه‌ها و الگوها ترغیب می‌کنند، از نمودارهای ساده برای ارائه مفاهیم استفاده می‌کنند، و تمام این کارها از طریق مسایل روزمره انجام می‌شوند.

    علوم:

    بچه های پیش دبستانی ذاتاًدانشمند هستند. آنها از طریق مشاهده و آزمایش کردن درباره جهان می‌آموزند. چیزهای طبیعی، از صخره و حیوانات گرفته تا خواهر و برادر کوچکشان، آنها را مجذوب می‌کند. آنها اینکه به روشهای بسیاری دنیا را تحت تأثیر قرار می‌دهند، توجه می‌کنند. بچه های پیش دبستانی می‌توانند بذر بکارند یا ببینند که چطور قالب یخ در اتاق گرم آب می‌شود. آنها در حمام هم کلی چیز یاد می‌گیرند: چیزهایی که شناور می‌شوند، حبابهای صابون و ... کتابخانه ای با کتابهای غیر داستانی درباره حیوانات و طبیعت هم بسیار باب طبعشان است.

    مطالعات اجتماعی :

    درس یا کلاس اجتماعی برای پیش دبستانی‌ها یعنی جایی که بچه‌ها درباره جایگاه خودشان در جهان چیز یاد می‌گیرند. فهمیدن نحوه کنار آمدن با دیگران، غالباً بزرگترین بخش کار روزانه پیش دبستانی هاست. بچه‌ها نحوه حل معضلات را یاد می‌گیرند و مهارتهایی مثل شریک شدن، رعایت نوبت و نظافت را تمرین می‌کنند. می‌فهمند چطور احساسات خود را با کلمات بیان کنند و کلاس، جامعه و مردم تشکیل دهنده آن از طریق گردش‌ها و اردوها کشف می‌کند.

    بچه‌ها چگونه یاد می‌گیرند؟

    تبدیل شدن به " یاد گیرنده "

    در پیش دبستان، بچه‌ها اول یاد می‌گیرند که " چگونه یاد بگیرند. " آنها شروع به شکل دادن روابط خود با مدرسه به عنوان دانش آموز می‌کنند. تجربیات قوی در پیش دبستانی به بچه کمک می‌کند فکر کند: " من یادگیرنده خوبی هستم. می‌توانم مسایلی را حل کنم. می‌توانم یک کار سخت را انجام دهم. " این تجربیات به کودک پیش دبستانی نشان می‌دهد که قدرت یادگیری را دارد.

    یادگیری از طریق بازی :

    اگر می‌خواهید بدانید بچه در مدرسه چطور یاد می‌گیرد، به نحوه یادگیری اش در خانه دقت کنید. اگر بچه در خانه در اندازه گیری مواد پختنی کیک کمک می‌کند، یعنی دارد درس ریاضی می‌گیرد. وقتی قلعه شنی می‌سازد و به موجهای دریا نگاه می‌کند که آن را می‌شویند، دارد زمین شناسی یاد می‌گیرد، حتی اگر هنوز آمادگی فهم لغت " فرسایش " را نداشته باشد. بچه‌ها در مدرسه هم با کمک معلمشان، درست به همین نحو یاد می‌گیرند. آنها با خواص ماده‌ها در میدان شن و وقت آب بازی، آزمایش می‌کنند. آواها را با آوازها یاد می‌گیرند. مفاهیم مهم فیزیکی مانند موازنه و پایداری را در حین ساختن خانه با بلوک های خانه سازی یاد می‌گیرند.

    یک مهارت در یک زمان :

    اغلب پیش دبستانی‌ها از لحاظ ذهنی نمی توانند بیشتر از یک مفهوم را در یک زمان به ذهن بسپرند. مثلاً شمردن را در نظر بگیرید. ابتدا، اغلب اعدادی را که بچه‌ها در آوازها می‌شمرند، فقط یک سری کلمه هستند. بعد ناگهان این کلمات برای بچه مفید می‌شوند؛ چون یاد می‌گیرد آنها را با شمردن انگشتانش با یک " مقدار " مرتبط کند. به این ترتیب اعداد با یک معنی، جفت و جور می‌شوند.

    تشکیل تصویر در ذهن :

    همان طور که دکتر دیان لوین می‌گوید: " بچه های پیش دبستانی، از طریق تشکیل تصاویر بصری - یا فیلم های کوچک در ذهنشان هم می‌آموزند. هر کدام از تفکرات آنها مثل یک فریم از فیلم است. آنها هنگام بازی کردن، این فیلم های بصری را می‌سازند. یکی از این فیلم‌ها می‌تواند درباره نحوه جا رفتن لگوها درهم باشد، یکی دیگر درباره ساختن چیز جدیدی از لگوها و دیگری درباره حل مسایلی که پیش می‌آیند. این فیلم های ذهنی به آنها کمک می‌کند با فرآیند آشنا شوند و یک موقعیت را درک کنند.

     

     " قسمت دوم: آمادگی

     بچه های آمادگی به تجربیات یادگیری با معنایی احتیاج دارند که به مهارتهایی که یاد می‌گیرند، هدف بدهند. هر چه بیشتر بتوانید به بچه‌ها هدف مهارتهایی که یاد می‌گیرند، نشان بدهید، بیشتر می‌توانند قدرت این مهارتها را بفهمند. دکتر لوین، کتاب " بچه کنترل از راه دور " بچه‌ها چه چیزی یاد می‌گیرند؟

    اصول پایه

    اکثر بچه های آمادگی دلشان می‌خواهد همه چیز را درباره دنیا و اینکه هر چیزی چطور کار می‌کند، یاد بگیرند! معلمان آمادگی اغلب براساس این شور و شوق، کارهایی پیشنهاد می‌کنند که بچه‌ها را به شیرجه زدن عمیق تر در موضوعات مورد علاقه شان تشویق می‌کند. بچه‌ها از همه طریق حتی بدن انسان و موجودات خانگی تحقیقی در اندازه های حیات می‌کنند. اغلب آمادگی ها، یادگیری و تجربیات مدرسه ای سنتی تری نسبت به پیش دبستانی ها، ارائه می‌دهند. اما آمادگی هم باید همچنان کنجکاوی بچه‌ها را برای یادگرفتن بیشتر درباره دنیای اطراف برانگیزند. این وظیفه معلم آمادگی است که به بچه‌ها کمک کند در هنگام کار راحت باشند و با مهارتهای خواندن و نوشتن و ریاضی مربوط در حین اکتشافات مهم شان، آشنا شوند

    زبان و خواندن و نوشتن

    بچه های آمادگی - در همه جا به کلمات توجه می‌کنند - در کتابها، در سوپر مارکت، در ایستگاه اتوبوس و خانه. آنها از طریق شعرهای مسخره و " معر " با زبان بازی می‌کنند. این کار سرگرمی بامزه ای است اما قدم بسیار مهمی در راه خواندن هم هست. معلم‌ها انواع متنوعی از شعرها، داستانها و کتابهای غیرداستانی را با صدای بلند برای بچه‌ها می‌خوانند. بچه های آمادگی یاد می‌گیرند که حروف و صداها با هم کلمات را تشکیل می‌دهند و اینکه می‌شود حروف الفبا و صداهایشان را تشخیص داد.

    ریاضی:

    شمردن مکعب های بازی، عدد دادن به میله‌ها و سایر وسایل کلاس ریاضی باعث می‌شود بچه های آمادگی با مجموعه بزرگتری از اعداد کار کنند. بچه‌ها شروع به استفاده از اشیای فیزیکی برای حل مسایل ساده جمع و تفریق می‌کنند؛ مثلاً اینکه اگر با دوستشان در خوردن بیسکویت‌ها شریک شوند، چند تا برای خودشان باقی می‌ماند. آنها درباره زمان می‌آموزند، از ابزارهایی مثل ساعت و تقویم به طور منظم در کلاس استفاده می‌کنند. در عین حال که بچه‌ها کاملاً قادر به گفتن زمان نیستند یا حتی نمی توانند به دقت بگویند چه ماه یا ثانیه ای است، می‌توانند شروع به فهم اندازه گیری مقادیر بزرگ زمان کنند.

    علوم :

    در آمادگی، بچه‌ها درباره گیاهان و حیوانات می‌آموزند و آب و هوا و فصول را کشف می‌کنند. معلمان نیز از آزمایشات ساده علوم برای آشنا کردن بچه‌ها با فرآیند تحقیق علمی استفاده می‌کنند. بچه های آمادگی قادر به یادآوری مقدار بیشتری اطلاعات و استفاده از آنها برای ایجاد رابطه بین اشیا هستند. آنها می‌توانند حیوانات اسباب بازیشان را به دسته هایی مثل حیوانات خشکی، دریا یا آسمان تقسیم کنند.

    مطالعات اجتماعی :

    بچه های آمادگی برای گسترش دادن دنیایشان به ماورای خانه‌ها و کلاس به جامعه های بزرگتر آماده هستند. آنها چیزهای بیشتری درباره قواعدی یاد می‌گیرند که به مردم در کنار آمدن با یکدیگر کمک می‌کنند. ممکن است شروع به شکل دادن عقیده ای راجع به موضوعی کنند و بفهمند که دیگران ممکن است عقاید متفاوتی داشته باشند چون درک می‌کنند که وقتی بچه ای نوبت را در بازی رعایت نمی کند، چقدر ناعادلانه است

    بچه‌ها چگونه یاد می‌گیرند؟

    ]رشد کردن و تغییر کردن بچه‌ها نسبت به دوره پیش دبستانی رشد زیادی کرده اند. آنها بزرگتر و برازنده تر و هماهنگ تر شده اند. آنها از لحاظ هوشی رشد کرده اند و می‌توانند به مدت زمان بیشتری روی فعالیت‌ها تمرکز کنند. آنها از لحاظ اجتماعی رشد کرده اند و روی مهارتهای دوست یابی و کار در گروه تسلط بیشتری یافته اند. آنها تفکر پیچیده یافته اند و برای " چرا " های بسیار شان نسبت به دنیا، جوابهای دقیق تر و فهم بهتری پیدا کرده اند .

    حس شگفتی :

    بچه های آمادگی از طریق اکتشاف فعال و دست اندرکارانه به بهترین نحو آموزش می‌بینند. آنها به جهان از طریق تجربه فیزیکی آن معنا می‌بخشند. یکی از صاحب نظران چنین می‌گوید که: " بچه‌ها از طریق " حس شگفتی " یاد می‌گیرند. این حس شگفتی به بچه های آمادگی اجازه می‌دهد که در معماهای اطراف خودشان جذب شوند. آنها سعی می‌کنند این معماها را از طریق اکتشاف، توضیح ساختن و پرسیدن سؤالات بیشتر حل کنند. "

    دنبال کردن و تمرکز کردن :

    بچه های آمادگی اغلب از مفاهیم پیچیده و انتزاعی که هنوز برای درک کاملشان آمادگی ندارند، تعجب می‌کنند. ممکن است به کره جغرافیایی نگاه کنند و تعجب کنند که چرا مردم به پایین این کره نمی افتند، چون هنوز درکی از گرانش ندارند. ممکن است تصور کنند می‌شود روی یک ابر ایستاد حتی اگر بدانند از قطرات آب تشکیل شده است. بچه های آمادگی هم از نظر فکری و هم عملی بلوغ بیشتری یافته اند. بچه آمادگی اغلب می‌تواند دستورات معلم را دنبال کند و روی فعالیت‌ها تمرکز کنند. در حالیکه معلم پیش دبستانی بچه‌ها را در بازی با بلوکها آزاد می‌گذارد، معلم آمادگی می‌داند که می‌تواند بچه‌ها را به انجام تکلیفی خاص مثل کشیدن الگویی که با بلوک ساخته اند، روی کاغذ، وادارد. چنین تجربه هایی بچه های آمادگی را در به دست آوردن مهارتهای پایه یاری می‌رساند. آنها بعداً در زندگی دبستانی از این مهارتها برای حل مسایل ریاضی، انجام آزمایش علوم، خواندن کتاب یا نوشتن داستان استفاده خواهند کرد.

     

    شرایط یک مهد کودک خوب

    1.مهد کودک ها بهترین امکان را برای آموزش اولیه بسیاری از مفاهیم اجتماعی فراهم می آورند. طرح مفاهیم «رعایت حقوق دیگران»، «نظم»، «دادخواهی»، «وفاداری اجتماعی» و «همکاری» در چارچوب بازی ها و مثال های ساده یکی از راهبردهای خوب آموزشی است که باید در مهدکودک ها اجرا شوند و مربی با مهارت آموزشی خود به جاگیری ذهنی این مفاهیم و تبدیل آن به رفتار واقعی در کودک کمک کند. انجام یک کار گروهی مانند مجسمه سازی ساده یا یک سرود گروهی یا اجرای یک نمایشنامه به راحتی می تواند مورد استفاده مربی برای آموزش مفاهیم اجتماعی باشد.

    2. مهدکودک های موفق، مهدهایی هستند که در کودکان ما روحیه تحقیق و بررسی را ایجاد کنند، پرورش دهند و آن را توسعه بخشند. به راحتی می توان علاقه مندی به تحقیق را در کودکان خود پرورش دهیم. کافی است مربیان مهد در هفته دو نوبت یک سؤال علمی از بچه ها بپرسند و به آن ها بگویند که به کمک پدر و مادر و آشنایان خود با صحبت کردن پاسخ آن سؤال را پیدا کنید و در کلاس آن را بیان کنید.

    یک سؤال ساده مانند این سؤال که چه حیوانی هم در آب زندگی می کند و هم در خشکی؟ می تواند روحیه کنجکاوی کودک را برانگیزد. می توانیم این سؤالات را در دفترچه کودک بنویسیم و به او بگوییم به والدین خود نشان دهند و پاسخ آن ها را بشنوند، یاد بگیرند و بازگو کنند.

    پاره ای از موارد را مربی می تواند به طور عملی انجام دهد، وقتی مهدکودک ها کودکان را عملاً در گیر فعالیت علمی می کنند، به راحتی علاقه مندی آن ها را به تحقیق و بررسی افزایش می دهند. تصور کنید که در یک مهد کودک یک باغچه کوچک باشد و چگونگی کاشت ورشد گیاهان را خود کودکان بررسی کنند.  

    3. یکی دیگر از ویژگی هایی که یک مهدکودک خوب باید داشته باشد وجود مربیانی است که کودکان را واقعاً دوست داشته باشند و بازی با آن ها و سر و صدای آن ها مربی را خسته نکند. برای کودکان، مربی یا کمک مربی مهد کودک «جانشین مادر» خواهد بود که بسیاری از مواقع ترس ها و اضطراب های جدایی از والدین را از بین می برد و دلبستگی ایمن را در او به وجود می آورد.

    4. یکی دیگر از ویژگی هایی مهدکودک خوب، غنای مهد کودک از وسایل و سرگرمی های آموزشی است. هر چند، تعدادی نقاشی روی در و دیوار مهد می تواند آن محیط را دلچسب و خوشایند سازد اما امکاناتی نظیر کتاب های آموزشی، فیلم و وسایل بازی باید متنوع و مرتبط با موضوع آموزشی باشد.

    5. از شرایط دیگر مهدکودک های خوب فضای آموزشی بزرگ آن است. وجود مهد کودک های کوچک به دلیل مسایل مالی شاید برای مربیان و مدیران مهد با صرفه اقتصادی باشد، اما عوارض منفی دیگری نیز دارد. فضاهای کوچک برای کودکان خردسالی که پر جنب و جوش هستند دلزدگی به محیط آموزشی را به وجود می آورد. باید توجه کرد که پایه های علاقه مندی به مدرسه در مهد کودک ها گذاشته می شوند. از این رو فضا باید به اندازه ای باشد که امکان فعالیت را فراهم سازد.

    6. از شرایط دیگر مهدکودک های موفق است. اگر مهدکودک ها و مربیان آن ها کمتر به بهداشت کودکان اهمیت می دهند باید نسبت به آن با جدیت برخورد کرد.بسیاری از بیماری های فصلی به دلیل فضای آموزشی گروهی در مهدکودک ها به راحتی سرایت می یابد و رشد می کند. از این رو آموزش بهداشت و چگونگی این آموزش در مهدکودک ها باید با دقت از جانب والدین پیگیری شود.




    مطالب مرتبط

    لزوم افزایش آگاهی مربیان پیش دبستانی

    لزوم افزایش آگاهی مربیان پیش دبستانی

    مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان بر لزوم افزایش آگاهی مربیان پیش دبستانی تاکید کرد وگفت: مربیان دبستانی پیش باید از نیازها و روحیات کودکان تحت آموزش خودآگاهی پیدا کنند و این شناخت می‌تواند به ارائه خدمات آموزشی کودکان منجر شود.

    |

    نظرات کاربران