مقاله ای درباره پیش دبستانی ها
مقدمه
آموزش و پرورش در دورهی پیش از دبستان، از دیرباز در کشور ما به عنوان مرحلهای از آموزش مطرح بوده است. یعنی از همان زمانی که برنامهریزی در امر تعلیم و تربیت کودکان در دورهی دبستان به طور جدی مورد توجه قرار گرفت، مسئلهی تعلیم و تربیت کودکان در سالهای اولیهی پیش از دبستان نیز، که باید آن را سالهای سازندگی و تشکیل دهندهی بسیاری از صفات و ویژگیهای کودک نامید، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ لیکن، کمبودها و تنگناهای اطلاعاتی و اقتصادی همواره موجب کوتاهی در پرداختن به آن گردیده است.
نگاهی گذرا به تغییرات و تحولات آموزش و پرورش پیش از دبستان، در طول بیش از نیم قرن گذشته، نشانگر این واقعیت است که مبحث تربیت دینی گاهی به عمد و گاهی به سهو نادیده گرفته شده یا براساس یافتههای پژوهشی بدان پرداخته نشده است؛ لیکن تزلزل و مشکلات موجود در اعتقادات دینی جوانان این عصر ایران زمین، لزوم بازنگری عمیق و مبتنی بر مطالعه را در برنامههای دورهی پیش از دبستان الزامی میکند.
یکی از رویدادهای لذت بخش و فراموش نشدنی برای هر کودک، گام نهادن به محیط درس و آموزش است. کلاس و مدرسه در عین آن که می تواند محیطی امن و همراه با نشاط و شادمانی برای کودک باشد، می تواند محیطی پر از هیجان و تنش هم برای او باشد.
کودک خردسال دیروز، تبدیل به دانش آموز امروز می شود. او که تا چند روز پیش در خانه سرگرم بازی و تفریح بود، امروز مدرسه رفتن و قبول مسئولیت های کوچک جزء مهم ترین وظایف او به شمار می روند.
داشتن تجربه ای خوب و با نشاط از دوره ی پیش دبستانی می تواند علاقه و تمایل کودک را برای سال بعد (یعنی آغاز آموزش ابتدایی) صد چندان کند و اگر کودک از دوران آمادگی خود تجربه ای سخت و دشوار داشته باشد، مدرسه را نیز با زحمت و دردسر خواهد پذیرفت.
دوره پیش دبستان برای کودکان دارای مزایای بی شماری است، از جمله کودکان می توانند با سایر هم سن و سالان شان آشنا شوند و با آن ها ارتباط دوستی برقرار کنند، درس های مهم و با ارزش مانند همکاری، شریک شدن، پیروی از مقررات و مانند آن را از آموزگار خود فرا بگیرند و با مقدمات مهارت های پایه مانند خواندن، نوشتن و شمردن آشنا شوند.
البته رفتن به سر کلاس و آغاز آموزش، همیشه برای کودکان و والدین شان ساده نیست. در مواردی، این تغییر و دگرگونی در زندگی کودک می تواند همراه با بروز هیجانات شدید، مخالفت ها و سرباز زدن ها باشد. برای یک کودک خردسال ورود به محیطی جدید و ناآشنا با افرادی غریبه (آموزگاران، مربیان و سایر بچه ها) می تواند ترس آور و دلهره انگیز باشد. گاهی این شرایط برای پدر و مادر موجب بروز ترکیبی از احساسات گوناگون و شدید می شود تا جایی که خود آنان نیز کنترل اوضاع را از دست می دهند و عصبانی می شوند.
ساده ترین شیوه برای کاستن از حالت های عاطفی کودکان، آشنا کردن آن ها با محیط و افرادی است که کودک باید هر روز آن ها را ببیند.
روش های کمک به کودک
•با کودک درباره مرکز پیش دبستانی و همه ویژگی های آن صحبت کنید.
•قبل از نخستین روزی که قرار است کودک را به آمادگی بفرستید، درباره ی کارهایی که کودک آن جا انجام خواهد داد با او گفت و گو کنید.
•کودک را عادت دهید که در خانه با مداد و مداد شمعی نقاشی بکشد و از این کار خود لذت ببرد، تا هنگامی که سر کلاس به او ابزار نقاشی می دهند، با این کار آشنا باشد.
•چند روز پیش از آن که کودک را به طور رسمی به مرکز پیش دبستانی بفرستید، او را به آن محل ببرید تا با محیط آشنا شود و ترس او از بین برود. این کار فرصتی برای شما پیش می آورد تا با مربی او آشنا شوید و درباره برنامه ها و فعالیت های مختلفی که بچه ها انجام می دهند، پرس و جو کنید. هم چنین می توانید کودک را آزادانه در محیط مرکز پیش دبستانی بگردانید تا از اتاق ها، حیاط ها، دست شویی ها و ... دیدن کند.
•آموزگار کودک را از پیش به او معرفی کنید تا آشنایی با او موجب آرامش خیال فرزندتان شود.
•به رفتارها و واکنش های خودتان در روز اول جدایی از کودک توجه داشته باشید. اگر کودک چهره شما را نگران، آشفته و مضطرب ببیند، او هم همان احساس را خواهد داشت. سعی کنید با چهره ای باز، خندان و خوش رو کودک را ترک کنید و به او این اطمینان را بدهید که بعد از چند ساعتی به دنبال او خواهید آمد. در نظر داشته باشید اعتماد شما به آموزگاران و مربیان مدرسه یا مرکز پیش دبستانی تاثیری مثبت بر روحیه کودک خواهد گذاشت و او را برای ورود به کلاسی جدید آماده می کند.
•زمانی که قصد ترک فرزندتان را دارید، حتما با او خداحافظی کنید و با اطلاع کودک از او جدا شوید. هیچ گاه خود را در گوشه ای پنهان نکنید؛ زیرا این کار موجب سلب اعتماد کودک از شما می شود و کمتر حرف ها و قول های تان را باور خواهد کرد.
•چنان چه لحظه ی آخر فرزندتان به شما چسبید و از رفتن به کلاس خودداری کرد، اصلا نگران نشوید، زیرا این عکس العمل شما تأثیری منفی بر او می گذارد و کودک را بیشتر ناراحت می کند. در چنین شرایطی می توانید از مربیان و مشاوران مدرسه که در این راه با تجربه هستند کمک بگیرید و به آن ها اجازه دهید با شیوه خود کودک را به کلاس راهنمایی کنند. به طور کلی، سعی کنید زمان خداحافظی با کودک را طول ندهید، زیرا ممکن است با این کار خود، او را دلتنگ و پریشان کنید.
•همیشه با یک خداحافظی صمیمانه، ولی مصمم از کودک جدا شوید تا رنج جدایی را در او هر چه کمتر کنید و موجب گریه و زاری او نشوید. جملات حمایت کننده و امید بخش شما می تواند او را برای پذیرش مدرسه آماده کند.
•در مواردی، همراه داشتن عروسک، کتاب، عکس و یا وسیله ای که کودک به آن وابسته است، می تواند از شدت ناراحتی کودک در زمان جدایی بکاهد.
•زمانی که کودک به خانه بر می گردد تمام کارهای خود را کنار بگذارید و سعی کنید با پذیرش گرم و صمیمانه خود در آغازین روزهای مدرسه، نقش یک پدر یا مادر صمیمی، شاد و فعال را بازی کنید تا کودک از دیدن شما احساس دلگرمی، خوشحالی و پویایی کند.
روشهای تربیت دینی کودکان پیش دبستانی
کودک امانتی الهی و ودیعهای آسمانی است که به پدر و مادر سپرده شده است. قلب پاک کودک، گوهری گرانمایه و نفیس و آیینهای روشن است که از هر گونه نقش و نگاری خالی است و در عین حال قابلیت پذیرش هر نقشی را دارد... پس اگر وی را طبق اصول صحیح تعلیم و تربیت، به عادات و صفات نیک پرورش دهند، به آن عادات خو گرفته، بر آن صفات نشو و نما میکند.
هدایت کودکان جز از طریق پرورش صحیح مذهبی آنان میسر نیست و کودکان برای پذیرش رفتارهی صحیح و مطلوب اجتماعی از طریق آموزش مسایل دینی، آمادگی بیشتری دارند تا از راههای دیگر. در مرحلهی پیش از دبستان، بهتر است آموزش مسایل به صورت «آموزش غیر مستقیم» باشد و هر کودک به تناسب میزان تمایل و توان خویش کشف کند و یاد بگیرد. علاوه بر آن بهتر است کودک در انجام فعالیتها از آزادی بیشتری برخوردار شود و آموزش برای او جنبهی سرگرمی و بازی داشته باشد. در روش آموزش غیر مستقیم، کودکان فرصت دارند برنامههای کار خود را تنظیم کنند و دربارهی دانستهها و کشفیات خود، پرسشهای گوناگون مطرح نمایند. ارزشیابی از آموختههای آنان نیز باید به صورت غیر مستقیم انجام شود، مانند ارزشیابی در حین بحث و گفت وگو و مشاهده. به بیان دیگر، نیازی نیست سخن از امتحان به میان آید.
ویژگیهای که در دورهی پیش از دبستان بسیار مهم است و باید به آنها توجه کرده، روشهای آموزشی را براساس آن ویژگیها طرحریزی نمود، عبارتاند از:
.1علاقهی کودکان به بازی.
.2قدرت و نیاز کودکان به الگوگیری، نقشپذیری و تقلید در این سن.
.3شادی کودکان و علاقهی آنها به مطالب آهنگین.
گسترهی برنامهها و فعالیتهای دوران پیش دبستانی را نیز میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
الف) توسعهی مهارتهای حسی و حرکتی.
ب) توسعهی مهارتهای کلامی.
ج) توسعهی مهارتهای شناختی.
د) توسعهی مهارتهای اجتماعی.
هـ) توسعهی قوای خلاق و زیبایی شناختی.
و) تقویت مهارتهای خودیاری و رشد عاطفی.
دکتر غلامحسین شکوهی (1363)، اهداف عمدهی آموزش و پرورش در دورهی قبل از دبستان را به صورت زیر بیان کرده است:
.1پرورش عادات مفید در کودک به منظور تأمین تندرستی و ایجاد مهارتهای که برای تطبیق شخص با محیط لازم است.
.2پرورش رفتارهای اجتماعی مطلوب در کودکان.
.3پرورش عواطف کودکان.
.4کمک به پرورش استعدادهای فطری کودکان.
.5ایجاد حس اعتماد به نفس و امنیت خاطر در کودکان.
.6متوجه ساختن کودک به دنیای پیرامونش.
.7تشویق حس استقلالطلبی.
.8پرورش حس زیباییشناسی در کودکان.
با یک بررسی ساده میتوان جایگاه تربیت دینی کودکان را در کنار هر یک از موارد بالا یا به شکل چتر فلسفی گسترده در بالای موارد فوق مشاهده کرد. برای مثال، در پرورش عواطف کودک مسلمان، علاوه بر پرورش حسّ نوعدوستی، به پرورش حس برادری اسلامی و کنترل عواطف نیز توجه میشود. علاوه بر آن برای ایجاد حس اعتماد به نفس در کودک مسلمان، گوشزد کردن ارزشمندی نوع انسان به دلیل تعقل و اندیشه، الزامی مینماید.
در تربیت دینی کودکان پیش دبستانی باید بیشتر از عواطف و احساسات ظریف او، برای توجه به خدا استفاده کرد. باید دربارهی زیباییهای طبیعت، پدید آمدن شب و روز، پدیدآیی فصول، تابش خورشید، طلوع و غروب خورشید، ماه و ستارگان، تشکیل ابر، ریزش برف و باران، وزش ملایم نسیم، غرش رعد و برق، طوفان، جاری شدن سیل، آسمان نیلگون، کوه و تپه، دشت و صحرا وجنگل، رودخانه و دریا، فرا رسیدن بهار زیبا، شکوفه دادن درختان و... با کودک سخن گفت و خدا را به را به عنوان سرچشمهی زیبایی و مهربانی برای او ترسیم کرد. باید چشم کنجکاو و ذهن کودک را به کنار زیباییهای طبیعت برد و از این طریق آنها را تغذیه کرد.
بررسی برخی از روشهای تربیت دینی کودکان پیش دبستانی
.1تربیت دینی کودک پیش دبستانی از طریق بازی
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «من کان عنده صبی فلیتصاب له» «هر کس در نزدش کودکی است، باید رفتارهای متناسب با کودک را انجام دهد و خود را به صورت همبازی او درآورد.»
چون سر و کارت با کودک فتاد پس زبان کودکی باید گشاد
همهی بچهها، به ویژه بچههای خردسال، با همهی وجود بازی را دوست دارند و با دنایی از احساسات خوشایند و عواطف پاک ولطیف خواهان آناند که با بزرگسالان محبوب، همبازی شوند و در کنار آنان وجودشان از محبت سیراب شود و بر اعتماد به نفسشان افزوده گردد. از این رو، مربی میتواند آموزش مسایل دینی را با بازی همراه کند تا برای کودکان جذاب و دوستداشتنی گردد.
بنابراین در دورهی پیش از دبستان، هر قدر بتوانیم شیوههای تربیت دینی کودکان را با بازی و سرگرمی همراه کنیم و جنبهی اجبار و تحکم آن را کاهش دهیم، موفقتر خواهیم بود.
در سیرهی پیامبر(ص)، بزرگداشت کودکان و اهمیت دادن به بازی آنها بسیار چشمگیر است؛ چنان که بزرگ معلم عالم بشری، سجدهی خویش را در نماز چنان طولانی میکند که نوادگان عزیزشان بازی اسبسواری خویش را به پایان برسانند و چهارچوب نماز را وسیلهای برای انقطاع بازی اطفال قرار نمیدهد.
بازی، مناسبترین روش تربیتی دورهی پیش از دبستان است. وظیفهی مربی است که کودک را با بازیهای تازهای که برای این دوره مناسباند، آشنا کند. مربی باید وقتی کودک همبازی ندارد، به طور پنهانی در بازی او شرکت کند.
شرکت مربی یا والدین در بازیهای کودکان و وارد کردن تعالیم دینی در خلال این بازیها میتواند جذابیت تعالیم عالیهی اسلام را صد چندان سازد. برای مثال بازی ایفای نقش اعضای خانواده، در حالی که مربی در نقش مادر است، برای نونهالان بسیار دوستداشتنی است. مربی میتواند در جریان این بازی اهمیت نماز و سر وقت خواندن آن را، بدین شکل گوشزد کند:
کودک1: مامان، من حالا از سماورم برایت یک چای میریزم.
مادر: دستت درد نکند، من خیلی خستهام و چای خیلی میچسبد.
کودک2: خوب، مامان حالا که خستهای روی پای من بخواب تا برایت لالایی بگویم.
مادر: نه عزیزم، الآن ظهر است. صدای اذان را میشنوی؟ باید نماز بخوانم.
کودک1: مامان جون، حالا چایت را بخور و بخواب، بعداً نماز میخوانی.
مادر: نه پروانه جان، درست است که من خستهام، اما اگر وضو بگیرم، خدای مهربان بسیار خوشحال میشود و مرا سرحال میکند و اگر به موقع نماز بخوانم، خدا دوستم خواهد داشت.
کودک2: مامان، میشود ما هم وضو بگیریم؟
مادر (با لبخند): البته عزیزانم. خدای مهربان بچههایی را که وضو میگیرند خیلی دوست دارد.
مربی میتواند نحوهی وضو گرفتن را به صورت نمایش و بازی به کودکان آموزش دهد و از کودکان بخواهد که آنها نیز این کار را تکرار کنند. همچنین مربیان می تواننداز بازیهایی که جنبهی اتحاد و پیروزی، تعاون و همکاری و گذشت و فداکاری دارند، استفاده کنند.
.2تربیت دینی کودکان از طریق ارائهی الگو
کودکان همواره کنجکاوانه به محیط اطراف مینگرند و با توجه و دقت خاص رفتارهای کلامی و غیر کلامی بزرگترها، به خصوص پدر و مادر خود را در شرایط و موقعیتهای مختلف مشاهده میکنند و از آنها سرمشق بگیرند.
در فرایند شکلگیری شخصیت کودکان، بیشترین نقش بر عهدهی الگوهای رفتاری است، چرا که یادگیری، اساس رفتار آدمی را تشکیل میدهد. یادگیریهای غیر مستقیم، ضمنی یا مشاهدهای، پایدارترین و مؤثرترین یادگیریها محسوب میشوند، به ویژه در دوران پیش از دبستان، به دلیل تمایل فراوان کودکان به تقلید، اهمیت این روشها مضاعف میشود.
خمیر مایهی شخصیت کودکان در کانون خانواده شکل میگیرد و تقلید از رفتار والدین و دیگر اعضای خانواده از بارزترین ویژگیهای سنین پیش دبستانی است. هر قدر الگوهای رفتاری در نظر کودکان از شخصیت محبوبتری برخوردار باشند، رفتارهای کلامی و غیر کلامی آنها بیشتر مورد توجه کودکان قرار میگیرند. به عبارت دیگر، همهی آموختهها، عادتها، رفتارها و منشهای ما ناشی از محیط است و در اثر وجود سرمشقها، مربیان و یادگیریهای مستقیم و غیر مستقیم پدید میآیند. اما آنچه در ادامهی فرایند رشد شخصیت کودکان و تأثیرپذیری آنها از الگوهای رفتاری بسیار حساس است، هماهنگی، همانندی و همراهی الگوها در رشد شخصیت و تثبیت معیارهایاخلاقی به هنگام ورود کودک به مدرسه میباشد. بنابراین لازم است والدین با هماهنگی و همراهی هم، خودشان الگوی عملی تربیت دینی باشند و علاوه بر آن بتوانند الگوهای مناسبی به کودکان ارائه دهند. ارائهی الگو میتواند از طریق فرایندهایی که مورد علاقه کودکان است، صورت میگیرد؛ مثلاً ارائهی الگو از طریق داستان گویی یا خواندن کتاب برای کودکان. حتی اگر والدین هیچ عمدی نداشته باشند، رفتار، کردار و گفتار آنها بزرگترین وسیلهی تربیت دینی ایشان خواهد بود، زیرا چنانکه قبلاً اشاره کردیم، کودکان در سنین پیش از دبستان، علاقهمند و نیازمند به همانندسازیاند و مهمتین مرجع همانندسازی ایشان، والدین و مربیان میباشند. الگوهای بزرگسالی که با کودکان محشورند، به طور مستقیم و غیر مستقیم، خواسته و ناخواسته، در هر شرایط و موقعیتی که باشند، با رفتار خود به روند تکوین شخصیت کودکان جهت میدهند و آن را تقویت میکنند. از این روست که مهمترین عامل در برنامههای تربیتی کودکان پیش دبستانی، ویژگیهای مطلوب والدین و مربیان است، زیرا کودکان از نظر عاطفی و احساسی به شدت متأثر میشوند و چگونگی اخلاق، رفتار و شخصیت اطرافیان بر باورها، بازخوردها و رفتارهای فردی و اجتماعیشان اثر میگذارد. به همین سبب لازم است برای تربیت دینی نونهالان، والدین و مربیان، رفتاری آمیخته با عطوفت، محبت و منطق و استواری داشته، متصف به صفات دینی باشند تا نونهالان را بدانها ترغیب کنند.
علاوه بر ارائهی الگوهای مناسب، استفاده از اصولی برای جذاب کردن روشهای ارائهی الگو میتواند کارساز باشد. اگر الگوها را در قالب داستانهای مصور و دارای رنگ آمیزی و نیز متنهای شاد و مفرح ارائه کنیم، میزان جذب این الگوها، صددرصد بیشتر خواهد بود.
.3تربیت دینی کودکان از طریق خواندن شعر و متون آهنگین و شاد
از آنجا که شعر از صدای کلمات، ترکیبی موزون میسازد، کودکان از گوش دادن به آن لذت میبرند. خردسالان را میتوان با اشعار مخصوص آنها، مانند شعرهای بسیاری از شاعران معاصر، آشنا کرد. گاه تکرار اینگونه اشعار به کودکان کمک میکند تا آنها را بخاطر بسپارند.
شعرخوانی در کلاس، اغلب باعث علاقهمندی کودکان به صدای کلمات میشود. گاهی قیافهپردازی و تجانس حروف، توجه کودکانی را که تنها از صدای کلمات و طریقهی جاریشدن صداها بر زبانشان لذت میبرند، به خود جلب میکند.
کودکان را باید به بازی با کلمات تشویق کرد، اما قبل از آن باید به معلمان این هشدار داد که کودکان خردسال ممکن است بیش از اندازه به جناسسازی روی آورند. اشعار را باید با صدای بلند خواند تا قافیه و وزن آن واضحتر باشد.
مربیان کودکان خردسال، اغلب شعرخوانی با بازیهای انگشتی توأم میکنند. هر چند این نوع فعالیتها معمولاً فاقد ارزش ادبیاند، ولی برای وقتگذارنی مفید به نظر میرسند و کودکان میتوانند هنگام انتظار برای اتوبوس یا موارد مشابه دیگر، از آن بهره بگیرند. بازیهای انگشتی که ریشه در کودکستانهای فریبل دارند، در آموزش دوران اولیهی کودکی، سنتی با ارزش به شمار میآیند.
.4تربیت دینی کودکان از طریق ارائهی پاسخهای مناسب به سؤالهای دینی آنها از دیگر ویژگیهای بسیار مهم و حساس کودکان پیش دبستانی، «کنجکاوی» فوق العاده آنهاست. همهی کودکان، کنجکاو و جستوجوگر آفریده میشوند. کنجکاوی، بستر خداجویی و توحید، خمیرمایهی خلاقیت و نوآوری است. رفتار کنجکاوانه در نزد کودکان بسیار چشمگیر و محسوس است. آنها میخواهند با پرسشها و رفتارهای کنجکاوانهی خود راز و رمزها را بشناسد، پردهها را کنار بزنند و نادیدهها را ببینند. کودکان با سؤالات فراوان خود میخواهند علتها را بشناسند و با علت العلل آشنا گردند. آنها میخواهند بدانند که ناظم نظم کائنات، خالق جهان آفرینش و پدیدآورندهی هستی کیست. آنها با سؤالها و رفتارهای کنجکاوانهی خود در پی شناخت خدا و تعظیم و تسبیح خالقاند.
کنجکاوی، زیباترین موهبت الهی است و خوشایندترین حالت عاطفی و نیکوترین سرمایهی شناختی است که آمیزهای از دو عنصر احساس و شناخت است.
بچهها از حدود سه سالگی مرتباً در مورد پدیدههای مختلف سؤال میکنند و در شش سالگی پرسشهای کنجکاوانهی بچهها به اوج خود میرسد و این امر بصیرت، خوشرویی، حوصله و صبوری والدین و مربیان را میطلبد.
در دورهی پیش از دبستان، وظیفهی اصلی والدین و مربیان عبارت از: تقویت حس کنجکاوی، توسعهی رفتارهای کنجکاوانه در کودکان و ارائهی پاسخهای صحیح، منطقی و کودکانه به سؤالهای آنهاست. زمانی که پاسخ سؤالهای کودک را به درستی نمیدانیم، بهتر است ضمن تکریم شخصیت کودک و اعلام اهمیت سؤال او، به او بگوییم که پاسخ کامل را نمیدانیم و لازم است برای یافتن پاسخ به کتاب یا شخصی آگاه مراجعه کنیم. با این صمیمانه و صادقانه، کودک ضمن احساس رضایتمندی روانی، روش تحقیق و یافتن پاسخ سؤالهایش را میآموزد و محبت قلبیاش نسبت به مربی و والدین افزایش مییابد. کنجکاوی در زندگی کودکان پیشدبستانی قویترین عامل تقویت رفتار هوشمندانه و اصلیترین بستر علاقهمندی و توسعهی ظرفیت یادگیری است.
بچههای کنجکاو، همواره بیش از دیگران آمادهی مواجه شدن باتجارت و وقایع غیرمنتظرهاند. بچههای کنجکاو و جستوجوگر، به لحاظ علاقهای که برای برقراری ارتباط با دیگران در جهت طرح پرسشهای کنجکاوانهی خود دارند، از بیشترین سازش یافتگی اجتماعی و تعادل شخصیت برخوردار میباشند.
پاسخ دادن به سؤالهای کودکان، همراه با عطوفت، مهربانی و صداقت، میتواند آنان را به اعمال و مسایل دینی علاقهمند کند و سیمایی رحمانی و زیبا از خداوند ترسیم نماید.
متأسفانه ما از تعالیم کامل و زیبای اسلام، گاه سیمایی خلاف آنچه هست ترسیم میکنیم و موجبات گریز کودکان و نوجوانان را فراهم مینماید. برای مثال در پاسخ به این سؤال کودکان که: «مامان، مرا از کجا آوردهاید؟» مادران پاسخهای متفاوتی میدهندکه دارای تأثیرهای خوب یا بد فراوان است، برای مثال:
- تو را از بیمارستان آوردهایم.
- تو را از بازار خریدهایم.
- تو را از خیابان برداشتهایم.
- شکم مرا بریدهاند و تو را بیرون آوردهاند.
- خدای مهربان، تو دختر زیبا و خوب را به ما عطا کرده است.
- مامان جون چرا نماز میخوانی؟
- چون اگر نخوانم، خدا مرا به جهنم میبرد.
- چون اگر بخوانم، خدا مرا به بهشت میبرد.
- چون خدا گفته، میخوانم.
- چون اگر نخوانم، مسلمان نیستم.
- عزیزم، خدای مهربان نعمتهای خیلی زیادی به من داده، مثل: چشم، گوش، عقل و دختر زیبا و خوبی مثل تو و من برای تشکر از خدا و حرف زدن با او نماز میخوانم.
.5روشهای دیگر تربیت دینی کودکان پیش دبستانی
با توجه دادن کودکان به نعمتهای که همیشه همراه آنهاست، مثل: اندامهای مختلف آنان (چشم، گوش، دهان، سر، دست و...) یا نعمتهایی که خیلی دوستش دارند، مثل: پدر، مادر، مادربزرگ و... یا نعمتهای طبیعی، مثل: کوه، جنگل، حیوانات، گیاهان و... با استفاده از حسّ زیباییشناسی؛ میتوان کودکان را به خداشناسی هدایت کرد.
با ترسیم شکلها و نقاشیهایی که در آنها مؤمنان همیشه لباسهایی به رنگ روشن و تمییز میپوشند، میخندند و خوشحالاند؛ میتوان ویژگیهای مثبت افراد متدین را به کودکان نشان داد و به طور غیرمستقیم عادات صحیح را به ایشان آموخت.
با تربیت دادن نمایشهای شاد و آموزنده میتوانیم وظایف مسلمانان را از طریق نمایش یا ایفای نقش توسط خود کودکان اشاعه دهیم و در کنار این نملیش و ایفای نقش، شعرها و نثرها آهنگین بخوانیم.
با ارائهی جلوههای از زندگی پیامبر اکرم(ص) و صالحان، که کودکان به آنها علاقه دارند، مثل بازی کردن پیامبر با کودکان و سلام کردن او به آنها و... کودکان را به الگوهای مبارک دین اسلام علاقهمند کنیم.
قبل از اقدام به تربیت دینی کودکان، رفتار، اعمال و شخصیت خودمان را مورد بازنگری قرار دهیم و سعی کنیم نمونهی کامل اعمال و گفتار اسلامی باشیم. به همین دلیل، چگونگی انتخاب مربیان مقطع پیش دبستانی، بسیار بسیار مهم و حیاتی است.
همراهی کردن کودکان پیش دبستانی در مراسم دینی، برای آنان بسیار لذتبخش و آموزنده است. برای مثال، همراهی کردن آنها در نماز جماعت و جمعه، مراسم دینی و... البته بدون ایجاد سختی و فشار برای آنان، میتواند آموزش عملی مراسم دینی باشد.