جاذبه های تاریخی-فرهنگی استان کهگیلویه و بویر احمد
موزه یاسوج:
موزه یاسوج با برخورداری از آثار و شواهد به جای مانده از گذشتگان با فرهنگ این بخش از مرز و بوم ایران چون نگینی در دل ارتقاعات دنا میدرخشد. این گنجینه گرانبها که در 28 اردیبهشت ماه سال 1382 افتتاح شده با مساحتی در حدود 150 متر مربع در طبقه دوم اداره میراث فرهنگی استان کهکیلویه و بویر احمد قرار دارد. در این موزه اشیای فلزی شامل انواع ظروف فلزی، نظیر کاسه، جام و گلدان، ابزار آلات جنگی مانند خنجر، شمشیر، پیکان و ابزار آلات تزئینی مانند مهرهها، گوشواره ها، حلقه ها و النگوها، همچنین سکه های دوران ساسانی و متعلق به پادشاهانی چون خسرو دوم و سکههای دوره الیمایی و چند مهره از دوره ساسانی نگهداری می شود. یکی از برجسته ترین اشیائی که در موزه یاسوج نگهداری میشود قطعهای از نقش برجسته شاپور اول ساسانی است که برروی سنگ حفاری شده است. در موزه یاسوج همچنین اشیایی از دوره اسلامی شامل سکه های اوایل اسلام، سکه های عهد صفوی و قجری، ظروف چینی آبی و سفید و اشیای دیگر چون خنجر و باروت نگهداری می شود. از دیگر اشیای موزه یاسوج میتوان به سنگهای قیمتی با نام احجار کریمه یاد کرد که جنبههای تزئینی و یا مذهبی آن نزد ایرانیان باستان اهمیت ویژهای داشت. در موزه یاسوج در مجموع 270 شی از دورههای مختلف به نمایش گذاشته شده است و این موزه از نمونههای برجسته یک موزه محلی و بومی است. این موزه از یک بخش باستان شناسی نیز تشکیل شده است و اشیای به نمایش درآمده در آن عمدتاً در کاوشهای باستان شناختی و از دست قاچاقچیان اشیای عتیقه کشف شده و در برگیرنده سه دوره باستان شناسی پیش از تاریخ دوره تاریخی و دوره اسلامی است.
مسجد چهل ستون دهدشت:
بنای مسجد چهل ستون (امام حسین(ع نیز در شمال بافت تاریخی دهدشت و احتمالا در محل یکی از دروازههای اصلی ورودی شهر ساخته شده است. در کنار مسجد مجموعهای شامل حمام، کاروانسرا و 2 امامزاده واقع شده است. ورودی به مسجد در ضلع شمال غرب بنا بوده که اکنون با دیواری جدید الاحداث مسدود شده است. بنا شامل شبستان و حیاط بزرگی بوده که شبستان آن روی سه ردیف هشتتایی ستون برپا بوده که اکنون روی این ستونها، کار احداث مسجدی جدید آغاز شد که هنوز تکمیل نشده است.
مسجد جامع دهدشت:
مسجد جامع دهدشت در شرق بافت تاریخی دهدشت و به فاصله اندکی از امامزاده معصوم(ع) واقع شده است. بنا از آثار شهر دوره اسلامی و صفوی دهدشت است که در دو طبقه و به ابعاد 55/27×50/33 متر ساخته شده است. بنا شامل شبستان، حیاط مرکزی، وضوخانه و اتاقهای کوچکی در مجاورت ورودی ضلع شرقی برای احتمالا آبدارخانهها و مراسمها است. بنا دارای دو ورودی، یکی ورودی عمومی در ضلع شرقی برای عموم نمازگزاران و دیگری ورودی کوچکی در ضلع جنوب غربی که به شبستان باز میشده و احتمالاً برای عبور و مرور امام جماعت مسجد تعبیه شده، است. هر دو ورودی با سنگهای بزرگ لاشهای به صورت پلکانی ساخته شدهاند. شبستان دارای 14 ردیف ستون بزرگ پافیلی بوده که وزن طبقه دوم را نیز تحمل میکرده است. دو ورودی پلکانی در دو سمت جنوبی و شمالی مسجد- ابتدای شبستان- ارتباط شبستان با طبقه اول مسجد که احتمالاً به زنان اختصاص داشت را برقرار میکرد. محراب با سنگ و گچ کار شده و فعلا دارای تزیینات خاصی نیست که ممکن است تخریب شده باشد. در دو ضلع شمالی و جنوبی حیاط آثار ته ستونهایی دیده میشود که احتمالاً دالانی دور این دو ضلع کشیده شده بود. بنا در سال 1377 به طور کامل خاکبرداری شده و در سالهای 80-79 نیز کارهای تعمیراتی آن به شکل اضطراری صورت گرفت. مسجد مورک نیز در ضلع جنوب غرب بافت تاریخی دهدشت و به فاصله 150 متری جنوب کاروانسرا واقع شده است. مسجد از جمله آثار دوره اسلامی و صفوی دهدشت است. بنا شامل حیاط، شبستان و بخش وضوخانه است.
نقوش برجسته تنگ سروک:
در میان کوههای متعددی که در کنار یکدیگر در بخشی از کهگیلویه و بویراحمد صف کشیدهاند، تنگهای به نام سرلک یا سروک وجود دارد که در فارسنامه ناصری به معنی «گردونه سروهای کوچک» از آن نام برده شده است. این نقوش در فاصله 50 کیلومتری شمال بهبهان، بخش لیکک شهرستان کهگیلویه قرار دارد و قدمت آن به 299 میلادی یعنی به دوره اشکانی می رسد. در این مکان سه ستون سنگی یکپارچه و بلند دیده میشود که بر روی آنها نقش افراد مختلف در حالتهای گوناگون حجاری شدهاند و میتوان آنها را از لحاظ زیبایی با نقوش برجسته تخت جمشید مقایسه کرد. هر یک از این ستونها به خط نوشتههایی آراسته هستند که نشاندهندة خطوط باستانی است. این نقش برجسته که بر صخره ای در یک دره بلند از پایه های زاگرس در شهرستان کهگیلویه تراشیده شده، به یک شاهزاده الیمائید که یک شاهزاده نشین تابع اشکانیان بوده منسوب است. نقوش برجسته تنگ سروک در سال 1841 میلادی به وسیله «آقای بارون دبود» (سیاح روسی) تشخیص داده شد و برای اولین بار آقای الستین در کتاب موسوم به جاده های قدیم ایران غربی منتشر شد. از تاریخ 1952 آقای هنینگ این نقوش و کتیبه های آن را با دقت مورد مطالعه قرار داد. در تنگ سروک حداقل چهار مجموعه نقش برجسته موجود در سنگی که از کوه جدا شده و به شرح زیر می باشد: 1- اولین نقش دو نفر را در حال ایستاده نشان می دهد که هر دو قبا و شلواری به سبک لباسهای عهد اشکانی پوشیده اند. نمای شرقی این تخته سنگ شخصی را نشان می دهد که روی تختی دراز کشیده در حدود 600 متر دورتر در مجموعه ای از نقوش برجسته دیگری است که احتمالا قسمت اصلی این مجالس را نشان می دهد.
2- روی نمای غربی تخته سنگ اولی، نقوش در سه ردیف دیده می شود که در نقوش دیگر بهتر محفوظ مانده اند. در ردیف بالا از قسمت چپ ابتدا فردی که شاید شاه باشد روی تختی نشسته در طرفین او اشخاصی ایستاده اند، در نقش وسط سواری به شیری حمله کرده است و در بالای او کتیبه ای به خط پهلوی اشکانی دیده می شود. در ردیف پایین مردی با یک شیر در حال جنگ است. در طرف شمال غربی این تخته سنگ یک نفر روحانی در کنار آتشدانی ایستاده و آتشدان روی سکوی سه طبقه ای قرار دارد. روی طبقه زیرین این سکو کتیبه ای به خط پهلوی اشکانی است. روی نمای شمالی آن نیز مجلسی در دو طبقه نمایانده شده است. در طبقه بالا مردی خوابیده و تاجی در دست دارد و بر روی دست چپ خود لمیده است و در سمت چپ این شخص سه سرباز نیزه به دست دارند و در لابلای آنها سه خط به زبان پهلوی اشکانی نوشته شده است. در طبقه زیرین شبیه سه نفر نمایان است که کمی پاک شده است.
3- به فاصله کمی در طرف شمال این تخته سنگ نقش برجسته دیگری است که روی نمای جنوبی آن یک اسب سوار نشان داده شده است.
4- در حدود شش متر دورتر یک تخته سنگ دیده می شود مه از کوه بیرون آمده و روی آن مجالس مذهبی مانند، اشخاصی که در کنار آتشدان نقش شده است دیده می شود.
هنینگ زمان این نقوش را در حدود آخرین ربع قرن دوم میلادی یا اوایل قرن سوم می داند. شاهزاده ای به صورت سواری مصور شده است که شیری را می کشد و یا با دشمنی جنگ تن به تن می کند و این برای اجتماعی که بر چشت اسب زندگی می کنند تصویری مطلوب است. در جای دیگر همان شاهزاده دیده می شود که ایستاده و بزرگتر از اشخاص دیگر در صحنه است و شاهزاده ای را به تخت می نشاند، بعد در برابر یک قربانگاه که به شکل تخته سنگ مخروطی شکل است و دیهیمی روی آن قرار دارد به ستایش ایستاده است. سپس در طرف چپ قربانگاه بر روی یک تخت که بر پایه سه عقاب قرار دارد به طرز ایرانیان نشسته و دست راست خود را با حلقه مظهر قدرت به سوی دو تن از سران تابع خود گسترده است. کمی دورتر مجلسی است که در آن یک ایزد به شاهزاده ای مقام می بخشد و پس از آن صحنه جنگ یک شاه که بر اسبی سوار است و خود و الستین زره بر تن دیده می شود که با نیزه خود به دشمن حمله می کند. این نقوش برجسته مشابه نقش رستم است که میتوان آنها را به بهرام دوم ساسانی، بهرام سوم ساسانی، هرمز دوم و شاهپور دوم نسبت داد. بعضی جنبهها در این مجسمههای صخرهای مشترکند. در همه این نقوش جنگاوران سوار بر اسب هستند. تنها سلاح مورد استفاده آنها نیزه بلند است و فاتح در سمت چپ لوحه قرار دارد. تعداد افراد نقوش تنگ سروک 40 نفرند. حیوانات شامل هفت نقش دو اسب، دو شیر و سه پرنده است. در این نقوش سلاحها عبارتند از نیزه بلند، شمشیر، خنجر، گرز، تبرزین، چماق، کمان، تیر، ترکش و نقش پرچم. یکی از مشخصات مهم اثر تنگ سروک نمایش چهره کامل انسانی است که هم با آثار اشکانیان و هم با آثار ساسانیان متفاوت است.
آبانبار بافت تاریخی دهدشت:
در منتهیالیه جنوب شرقی بافت تاریخی دهدشت و بعد از ارگ تاریخی شهر بنایی واقع شده که به آب انبار معروف شده است. این بنای استوار که با گچ، سنگ و ساروج ساخته شده، شامل بنای اصلی آبانبار و احتمالاً اتاقی برای محافظین آبانبار است. بنا به شیوه بناهای بافت تاریخی شهر و با اجرای طاق جناغی ساخته شده است. برای ذخیره آب سه استخر که هر کدام با دیوارهایی از همدیگر جدا شدهاند، ساخته شده که آب از بخش جنوبی وارد حوض اول می شده است. این آب پس از رسوبگذاری وارد حوضهای بعدی شده که در پایان آب زلال به دست میآمد. در سقف تعدادی نورگیر تعبیه شده است. ورودی بنا در جهت غرب آن و با چند پلکان ساخته و برای اینکه نفوذ آب و نم باعث تخریب دیوارهای بنا نشود، کف و بدنه آبانبار با لایههای متعدد ساروجی پوشانده و عایقبندی شده است. در سال 80 تعمیرات سقف و نماسازی جلو و پشت بنا صورت گرفته است. فضای داخلی آب انبار دارای ساختاری با پوشش طاق و قوس است که از سقف نورگیری می شود و در آن فضای تاریک، این نور مرکزی به کف تا انتهای آب انبار ریتم جالبی را ایجاد کرده است. آب انبار دهدشت به دوران صفویه تعلق دارد و به شماره 3565 در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است. این بنای تاریخی که در حال مرمت است، در مالکیت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.
آتشکده خیرآباد:
این اثر تاریخی در سمت راست جاده دهدشت ـ بهبهان و در یک کیلومتری شمال روستای «دهوه» خیرآباد و در طرف چپ رودخانه خیرآباد واقع شده که به دوره ساسانی مربوط است. این بنا که به چهارطاقی یا آتشکده خیرآباد شهرت دارد، ساختمانی است مربع شکل با اضلاع متساوی 11 متر که با استفاده از گچ و لاشه سنگ ساخته شده است. این بنای تاریخی در چهارطرف اصلی دارای چهار طاق است که بر روی چهار پایه ساخته شده و بر فراز آن گنبدی وجود داشت که اکنون دیگر نیست. این آتشکده یکی از قدیمیترین و معروفترین آتشکدههای این منطقه و واجد ارزشهای تاریخی و نیز زیارتگاهی برای زرتشتیان میباشد.
آتشکدههای گل سرخدان:
این سه آتشکده هر یک به فاصله 50 متری دیگر بنا شده است."مقدسی" از این آتشکدهها با نام" کتیبه المجوس" یا" آتشکده آتشپرستان" نام میبرد. این بناها در پای کوه گچی تیزنگ واقع شدهاند و ظاهر بناها خصوصاً گچبریهای داخل آنها، نشانگر اهمیت آتشکدهها در نزد مردم باستان ایران بوده است. مرم محلی این سه گنبد را سه گنبدان مینامند.
پل های پاتاوه:
این پل ها در 15 کیلومتری کوه دنا در بویر احمد سفلی که دیواره های بلند و غیرقابل عبوری دارد قرار گرفته است و آثاری همراه با پلهایی بزرگ و قلعه هایی مشرف بر رودخانه قرار گرفته اند. این ناحیه به دلیل ویژگی های اقلیمی و جغرافیایی، یکی از راههای اصلی تیسفون، استخر و شوش، بهبهان و اصفهان بوده که کاروانیان از آن عبور می کرده اند. بر همین اساس، پلهای بسیاری در این منطقه بنا شده است. جاده ها و پلها که احتمالاً به دوره پیش از اسلام تعلق دارند، در دوره های بعدی، به تدریج مورد بازسازی قرار گرفته اند. یکی از بزرگترین این پلها که آثار آن بهتر باقی مانده، در میان سه پل جنوبی گردنه خرسان قرار دارد. اتاقها، پایه ها و ملزومات دیگر آن همانند آثار دهدشت است و به دوران صفویه مربوط می باشد.
پلهای باستانی خیرآباد(پل سفلایی):
در نه کیلومتری خیرآباد گچساران، ویرانههایی از دو پل و یک چهار طاقی باقی مانده است. پل پایینی، دارای طاقی است که ارتفاع آن به 60/6 متر میرسد. دیواره سنگی آن به کلی شکسته و دیواره شرقی آن سنگهای ساختمانی مشخص دارد که ویران شده و فرو ریخته است. در مجموعه آثار این محوطه، بقایای پل بالایی خیرآباد، چشمگیرترین اثر تاریخی است. این اثر با 130 متر طول در سمت راست کناره، سه گذرگاه داشت که در امتداد آن پایههایی به بزرگی 10*10 متر احداث شده بود. پهنای جادهای که از روی این پل میگذشت، حدود هشت متر بود که به وسیله دیواری با یک متر بلندی حفاظت میشد. بنای این پل ، به اواسط دوره اولیه اسلامی مربوط است و دست کم سه نوسازی بزرگ (که آخرین آن در زمان سلسله صفویه صورت گرفته) بر روی آن انجام شده است.
تخت شاه نشین(پایه پل):
این اثر که پایهای از سنگهای حجاری شده دارد، با آثار دوران هخامنشی واقع در مسیر جاده قدیمی بین خوزستان و فارس(بهبهان ـ دهدشت ـ پاتاوه) قابل مقایسه میباشد. این اثر در 5/1 کیلومتری جنوب غربی روستای پاتاوه شهرستان یاسوج واقع شده است.
سایر پل ها:
پایه های پل قدیمی کنا، پل تاریخی خیری و محمدخان، پل دختر، پل بریده و پل پریم (پرین) از دیگر پل های تاریخی این استان به شمار می روند.
کاروانسرای بافت تاریخی دهدشت:
کاروانسرای بافت تاریخی دهدشت در ضلع غربی بافت تاریخی دهدشت و در کنار مجموعه حمام کاروانسرا، امامزاده ابراهیم و امامزاده جابر واقع شده است. بنای فوق از جمله آثار شهر دوره اسلامی صفوی است که با دو ورودی در شمال و جنوب ساخته شده است. بنا شامل حیاط و حجرههای چهار طرف آن است. تعداد این حجرهها 38 عدد و بعضی از آنها به همدیگر راه دارند. بنا با سنگ و گچ که از معادن اطراف شهر تأمین میشده، ساخته شده است. کف حیاط با سنگهای لاشهای بزرگ سنگفرش شده و سطح حیاط اندکی پایینتر از کف حجرات است. در حیاط چاه آبی برای تامین آب موردنیاز کاروانیان به چشم میخورد. حجرهها با طاقهای جناغی پوشش داده شده و همگی یک ایوان کوچک در جلوی خود دارند. در داخل ایوانها طاقچههایی برای گذاشتن اشیا و نیز دودکش تعبیه شده است. یک راهپله مارپیچ در ضلع شمالی ارتباط حیاط با پشتبام را تسهیل میکرده است. این کاروانسرا که به طور کامل تخریب شده بود که در سال 1369 با آزادسازی منطقه دهدشت، در قسمت پی بنا در عمق دو متری مورد شناسایی قرار گرفت و عملیات خاکبرداری و آوار برداری از آن آغاز شد. در عملیات خاکبرداری تمام قسمتهای بنا مشخص شد. بعد در سالهای 79 و 78 اقدامات مرمتی شامل سنگفرش حیاط، آجرکاری پوشش بام، تعمیر حجرات جلوی کاروانسرا انجام شده است. البته هم اکنون نیز این بنای تاریخی در حال مرمت است. این کاروانسرا 1600 متر مربع مساحت دارد. کاروانسرای بافت تاریخی دهدشت که در مالکیت سازمان میراث فرهنگی است، در سال 1379 با شماره 3551 در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.
کاروانسرای تل گندم کش محمد آباد:
از دیگر کاروانسراهای تاریخی استان کهگیلویه و بویر احمد می توان به کاروانسرای تل گندم کش محمد آباد اشاره کرد. این بنای تاریخی در شهرستان کهگیلویه و یک کیلومتری غرب روستای بوای سفلیدوران قرار شده و به دوره صفویه تعلق دارد. کاروانسرای تل گندم کش محمد آباد در تاریخ12/11/ 1381 به شماره ملی7466 در فهرست آثار تاریخی ثبت شده است.
بازار دهدشت:
محدودهای که تحت عنوان بازار دهدشت از آن یاد میشود، شامل محوطهای گسترده که تقریبا شهر را به دو نیمه تقسیم کرده است. این محوطه که در داخل بافت تاریخی شهر دهدشت واقع شده از یک راسته بازار به طول حدود 500 متر که از حدود مسجد جامع شروع و تا محدوده کاروانسرا و امامزاده جابر کشیده شده است. در داخل این راسته حجرههای بازاریان در اندازههای گوناگون ساخته شده است. حجرات با گچ و سنگ و به صورت سرپوشیده بوده است. داخل بازار معبرهایی به مراکز مهم شهر کشیده و از آن طریق ارتباط بازار با این مراکز برقرار میشده است. در پشت حجرات انبارهای ذخیره کالا و سراهای تجارتی واقع شده بود که در واقع معاملات تجاری و خرید و فروشهای مردم در این مکانها صورت میگرفت. بازار به قسمتهایی تقسیم شده بود و تقریباً هر قسمت آن به خرید و فروش نوع خاصی کالا اختصاص داشت. معبر راسته بازار به نسبت حجرات هر قسمت و نوع خرید و فروش کالا بزرگ و یا کوچک بوده است. در سالهای 77 و 80 کار خاکبرداری محدوده بازار انجام شده و تقریباً قسمتهای عمده آن از زیر خاک بیرون آورده شده است.
خانه چراغ چشم:
یکی از این بناهای تاریخی دهدشت که میزان تخریب عناصر معماری آن بسیار شدید است، ساختمان قدیمی عبدالمحمد چراغ چشم می باشد. ساختمان قدیمی عبدالمحمد چراغ چشم در مالکیت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است که این سازمان در حال حاضر مشغول مرمت و احیای این بنای تاریخی است. مصالح به کار رفته در این بنای تاریخی لاشه سنگ، گچ ساروج و آهک است و نوع سازه آن نیز تاق، تویزه و گنبد است. ساختمان قدیمی عبدالمحمد چراغ چشم بنایی است که در داخل بافت تاریخی شهر دهدشت و شمال امامزاده جابر واقع شده و از دوران با شکوه صفویه به یادگار مانده است. این بنا که در سال 1382 با شماره 8418 در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است، 980 متر مربع مساحت دارد.
بنای تجارت خانه:
یکی دیگر از بناهای واقع شده در بافت تاریخی دهدشت که میزان تخریب عناصر معماری آن بسیار شدید است، تجارت خانه دهدشت می باشد. بنای تاریخی تجارت خانه در محدوده بافت قدیمی دهدشت و نزدیک امامزاده جابر واقع شده است. مصالح به کار رفته در این بنا سنگ، گچ و شفته آهک است و سازه آن نیز از نوع دیوار، تاق و قوس می باشد. ساختمان تاریخی تجارت خانه در عرصه 450 متر مربع و در اعیان(زیر بنا) 100 متر مربع مساحت دارد. این بنای تاریخی که به دوران صفویه تعلق دارد، در مالکیت بخش خصوصی است. بنای تجارت خانه با شماره 3566 در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است و از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان در حال مرمت است.
سایر خانه ها و عمارت ها:
بنای عمارت خانه آقای محمد قلی کریمی، خانه آویش، خانه تاریخی آقای عبدالمحمد خلیلی، خانه درویش بوذر جمهری، خانه طاهر فرهنمدیان، خانه علی پناه برسیا، خانه علی همایون خواه، خانه غلام رضانوید، خانه فرج اله بیژن زاده، خانه قدیمی زهرا پارسیان خواه، خانه قدیمی ضرغام آذرکیش، خانه میرزا از دیگر بناهای تاریخی این استان به شمار می روند.
قلعه
قلعه های این استان به چهار دوره تاریخی تقسیم می شوند که عبارتند از: 1- قلاع قبل از اسلام که بیشتر به قلعه های دختر معروفند. 2- قلاع دوران اسلامی که به علت نهضت های فرقه ای و قومی در تاریخ مورد توجه و معروف بوده اند. 3- قلاع دورات اتابکان فارس 4- قلاع عهد تیموری و صفوی که به قلاع ایل در ادوار گذشته مربوطند.
قلعه چص گچ:
محل قلعه چص در حدود ۳۰ کیلومترى جنوب غربى دهدشت در میان کوههاى گچى به طول و عرض ۳×۲ کیلومتر و در جوار آتشکدههاى سه گنبدان (گل سرخدان) قرار گرفته است. وسعت این قلعه که به در مهتابى هم معروف است، حدود ۵۰۰ ×۵۰۰ مترمربع مىباشد که احتمالاً به دلیل قدمت تاریخى و همجوارى با آتشکده سه گنبدان، محلى معتبر براى ایرانیان قدیمى (زرتشتیان) بوده است.
دژ سلیمان:
این قلعه که احتمالاً از قلعه های جنبش اسماعیلیان است، در کنار روستای «سلیمان» و در حدود 15 کیلومتری جنوب غربی شهرستان گچساران قرار دارد.
قلعه مانگشت:
قلعه مانگشت مهم ترین قلعه عصر اتابکان لرستان، است. اتابک افراسیاب (695-688 ه.ق) بعد از تجزیه ایالات کهگیلویه از فارس و پیوند آن به لرستان در اثر فشارهای وارده ناگزیر شد به این قلعه پناه ببرد، اما پس از لغو الحاق کهگیلویه به لرستان توسط ارغون خان مغول (690-680 هـ.ق) افراسیاب از دژ مانگشت فرود آمد. این دژ که در حدود 2 کیلومتری دره بهمئی قرار دارد، مرز مشترک ایلات جانکی و بهمئی است.
قلعه های دختر:
قدمت این گونه قلعه ها به عهد مهرپرستی، خدای مادینه و فرشته باروری ایرانیان قدیم مربوط می شود. قلعه های دختر معمولاً جایگاه آتشکده های بزرگ و کوچکی بوده اند و به فرشته باروری اهدا شده اند. بسیاری از آن ها در نواحی مختلف این استان به همین نام معروف شده اند. از جمله این قلعه ها می توان به قلعه دختر دشمن زیاری، قلعه دختر کلانک تراب، قلعه دختر امامزاده، قلعه دختر گود سرخ اشاره کرد.
حمام کهیار:
حمام تاریخی کهیار در غرب بافت تاریخی شهر دهدشت و در مجاورت کاروانسرا واقع شده است. بنا شامل گرمخانه، میان در و رختکن است و ورودی آن در بخش جنوبی تعبیه شده است. ورودی به شکل زیبا و با اجرای مقرنسکاری ساخته شده است. بعد از گذشتن از راهرو وارد بخش رختکن میشویم. این بخش از یک حوض بزرگ در زیر گنبد اصلی و دو حوض کوچکتر تشکیل شده است. دور تا دور حوض مرکزی را سکویی که در داخل آن مکانی برای گذاشتن کفش و لباس تعبیه شده بود، فرا گرفته است. کف رختکن از سنگهای بزرگ پوشانده شده است. حوضها با ساروج و گچ و سنگ ساخته شده و از طریق لولههای تمپوشهای به همدیگر راه پیدا میکرده است. رختکن به صورت متقارن است و هر دو ضلع قرینه همدیگر هستند. با استفاده از راهرویی وارد بخش گرمخانه میشویم. این بخش از یک فضای مسقف گنبددار و تعدادی نمره به علاوه حوضهای ذخیره و گرم کردن آب تشکیل شده است. بنا در سال 77 به طور کامل خاکبرداری و در سال 78 تعمیراتی اضطراری در آن صورت گرفته است. بدنه بیرونی این حمام که در مقابل کاروانسرای دهدشت واقع شده، چندی پیش مرمت گردیده است و سر در حمام نیز دوباره اجرا شده و ناودان های سنگی نصب و اطراف بنا هم زه کشی شده است. سر در ورودی گنبدی شکل که در زیر گنبد آن تزیینات زیبایی به شکل هشت ضلعی بکار رفته است. بخش میان در که بین گرمخانه و سر بینه واقع شده، با یک پیچ خمی طراحی شده و مانع از تبادل مستقیم، حرارت و دید مستقیم به بخش گرمخانه می شود. گرمخانه حمام در سطحی پایین تر از سربینه با غرفه هایی در اطراف که حوضچه هایی در آنها می باشد، جهت استحمام و آبتنی بوده است. آب حمام پس از انتقال از چاه و حوض آب از بیرون توسط لوله (تنبوشه های سفالی) به بخش اصلی و پس از گرم شدن به حوضچه ها و سرویس های بهداشتی و نقاط دیگر حمام هدایت می شده است. انبار هیزم، آتشدان و تون حمام در پشت گرمخانه واقع شده است که هوای گرم آتشدان پس از طی مسیر گربه روهای زیر گرمخانه از طریق کانال هایی به پشت بام حمام هدایت می شده اند و باعث گرم شدن کف و بدنه حمام می شده است. حمام تاریخی کهیار در مالکیت سازمان میراث فرهنگی است و 1200 متر مربع مساحت دارد. این بنا به شماره 3555 در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.
حمام شرقی:
در داخل بافت تاریخی دهدشت، چهار گرمابه تاریخی قرار دارد که معروف ترین و شاخص ترین آنها، گرمابه ضلع شرقی است. این بنا تنها اثری است که در ساخت آن آجر به کار رفته، زیرا در ساخت دیگر بناها و آثار این بافت از سنگ و گچ استفاده شده است. حمام شرقی (حمام ارگ) در ضلع شرقی بافت تاریخی دهدشت و به فاصله 50 متری از حمام محمد و 100 متری از امامزاده معصوم واقع شده است. این بنای دوره اسلامی، در شهر تاریخی دهدشت و احتمالاً در دوره صفویه ساخته شده است. این بنا یک بنای عامالمنفعه و کاربرد بهداشتی داشته است. ابعاد این بنا 60/22 ×60/29 متر است. در ضلع شمال غرب ورودی بنا ساخته شده است. بنا همچون سایر حمامها از گرمخانه و رختکن تشکیل شده است. رختکن شامل محوطهای مستطیلشکل که از سه حوض فوارهای بسیار زیبا تشکیل شده است. کف این بخش با سنگهای بزرگ پوشانده شده و بدنه و کف حوضها با ساروج اندوده شده است. آب از طریق لولههای تمپوشهای وارد این بخش و حوضهای آن میشد. دور تا دور حوض وسط، فضاهایی برای رختکن و گذاشتن البسه تعبیه شده بود. بعد از عبور از رختکن با راهروی دیگر وارد فضای گرمخانه میشویم . این فضا از تعدادی حوض به علاوه فضایی مستطیل شکل در وسط حمام تشکیل شده است. این بنای تاریخی که به شدت تخریب شده، از سوی سازمان میراث فرهنگی در حال مرمت است. حمام ضلع شرقی 700 متر مربع مساحت دارد. این بنا در سال 1379 با شماره 3566 در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.
حمام محمد:
بنای زیبا و تاریخی حمام محمد در ضلع شرقی بافت تاریخی شهر دهدشت و به فاصله اندکی از مسجد جامع شهر واقع شده است. بنا شامل گرمخانه، رختکن و بخش شاهنشین است. ابعاد این بنای ارزشمند 22 ×30 متر میباشد. ورودی حمام در ضلع شمالی بنا و از طریق کوچه مجاور حمام صورت میگرفته است. بخش رختکن و بخش شاهنشین هر دو در داخل یک مجموعه هستند که به وسیله پلکانی به یکدیگر راه دارند. با عبور از دالانی کوچک وارد بخش گرمخانه و حوضها میشویم. در این بخش در کف حمام ستونهایی تعبیه شده که کف روی آنها بوده و در مواقع گرم کردن آب حرارت به زیر کف هدایت و موجب گرم شدن محوطه گرمخانه و یکنواختی محیط شده است. دود اضافی نیز از طریق دودکشهای تعبیه شده در دیوار به بیرون هدایت میشد. آب نیز از طریق لولههای تمپوشهای وارد حوضها و پس از گرم شدن تقسیم میشده است. در زمستان 79 کار خاکبرداری و در بهار 80 کار تعمیرات آن انجام شده است. این بنای تاریخی که در مالکیت سازمان میراث فرهنگی است، هم اکنون نیز در حال مرمت می باشد. در این بخش از مرمت، درب اصلی ورودی حمام محمد مسدود بوده که آن را باز نموده اند و عملیات پاکسازی و سبک سازی پشت بام و مرمت قسمت های فرو ریخته در آن صورت گرفته است. ساختار حمام شامل دیوار، طاق و گنبد است و مصالح بکار رفته در آن سنگ، گچ و شفته آهک است. حمام محمد 800 متر مربع مساحت دارد و یادگاری از دوران با شکوه صفویه است. این بنا به شماره 6303 در فهرست آثار تاریخی به ثبت ملی رسیده است.
بقعه امامزاده بی بی حکیمه (س):
خواهر امام رضا(ع) در شهرستان گچساران به صورت طبیعی در دل کوه و در حفره ای محفوظ احداث شده که در طول سال و بخصوص در ایام نوروز زیارتگاه عده زیادی از سراسر ایران وحتی کشورهای حاشیه خلیج فارس است. در نزدیکی امامزاده چشمه آب گرمی وجود دارد که زائرین از آن برای شفا استفاده می کنند. این بقعه متبرکه در 100 کیلومتری جنوب غربی گچساران واقع گردیده و دارای جاده دسترسی آسفالته بوده و بهترین زمان زیارت و بازدید از این مکان زیارتی سیاحتی، از ابتدای پائیز تا پایان فروردین (به لحاظ شرایط اقلیمی وهوای گرم) می باشد.
آرامگاه امیر لالپا:
به فاصله تقریبی 35 کیلومتری جنوب شرقی کهگیلویه، در میان دو رشته کوه موازی، کوه سیاه (جهت غربی) و کوه سفید (جهت شرقی) یک گورستان تاریخی وجود دارد که به دلی مهربان یا مهرگان معروف است. کنار گورستان جدید و قدیم آن تعدادی سکه مربوط به شاهان ایلامی خوزستان به دست آمده است. آرامگاهی نیز در آنجا وجود دارد که به نام قبر «امیرلالپا» معروف است و به خاندان جمالالدین عمر لالپا، عموزاده اتابک از اتابکان بزرگ تعلق دارد. بنای این آرامگاه چهارگوش، چهار متر طول، سه متر عرض و چهار متر ارتفاع دارد و با سنگهای منظم تراشیده و ساخته شده است. بر بدنه آن با خطی نامنظم عبارت «قبر امیر علیا سراج الدین لالپا» دیده میشود.
قبر شاپور:
در محلی که امروزه پارک جنگلی شهر دهدشت در آن واقع شده است، قبری چهارگوش با مصالح سنگ و گچ وجود دارد که محلیها آن را قبر شاپور ساسانی میدانند. این نام با اسم بلاد شاپور بیمناسبت نیست. این گور احتمالاً به جهت سبک جدید ساختمانی به دوره قاجاریه مربوط است.
بقعه امامزاده حسن:
این بقعه در شمال شهر یاسوج بعد از روستای مریوانی قرار دارد و بنای سادهای است که در کنار یک درخت سایهگستر و در میانه قبرستانی ساخته شده است. در کنار این اطاقک گلین، درخت سبز و پرشاخ و برگی سایه گسترده است که آن را «چش میزه» مینامند . ظاهراً درخت را نبریدهاند و این خود دلیلی بر تقدیس آن درخت و اعجاز امامزاده حسن میباشد. چشمهای نیز در کنار بقعه امامزاده که معمولاً در زمستان یخ میبندد، وجود دارد. یخهای این چشمه شصت روز پس از نوروز آب میشود. مردم بومی زمان آب شدن یخهای چشمه را از روزگاران قدیم مبدأ کارهای کشاورزی ، باغداری و شبانی و تقویم بومی برای زراعت و گلهداری و حرکت و کار و کوشش کشاورزی قرار دادهاند.
بقعه امامزاده قاسم:
در شمال غرب یاسوج در روستای گوشه، بقعه سادهای وجود دارد که به اعتقاد مردم مدفن امامزاده قاسم است که در 15 کیلومتری یاسوج به بابا میدان و در کنار رودخانه در زیر درخت بلوطی از نظر ناپدید شده است. نقطهای را که امامزاده قاسم در آن ناپدید شده «بلی هوشا» مینامند. «بلی» به معنای بلوط و «هوشا» به معنی حصار بلوط است. مردم بومی سنگی که گویا امامزاده قاسم بر روی آن خوابیده، مقدس میشمارند و بدان نیایش میکنند.
بقعه امامزاده پهلوان:
در مسیر یاسوج، خارج از جاده اصلی ـ در دل کوه ـ آرامگاه امامزادهای وجود دارد که در محل به آن امامزاده پهلوان میگویند. بنای این امامزاده تنها از یک اطاق تشکیل شده است. دیوار خارجی و سطح گنبد آن با گچ سفید اندود شدهاند . در مجاورت امامزاده سنگ مزارهای زیبایی مشاهده میشود که نوشتهها و نقوش روی آنها حاکی از اعتقادات همین مردم است.
امامزاده عبدالله:
بین راه یاسوج در روستایی به نام نقارهخانه ، بقعه و مزار امامزاده عبدالله واقع شده است. اطراف آن را مزارهایی با قدمت بسیار زیاد فرا گرفتهاند. نقوش بسیاری بر روی سنگ قبرها حجاری شده که اینک نیز مشهود است. نقوشی همچون سواران شمشیر به دست در حال رزم با شیر و گاو و نشانهها و علامت نمادین دیگر همچون ستارههای چندپر، خورشید و اسلحههای سرد و گرم خطوط آنها نیز اکثراً فارسی و عربی است. علائم و نشانههای سنگ قبرهای پیرامون این امامزاده نشانگر جنس مدفون و مقام شجاعت مردان در نبردها میباشد.
امامزاده پنجه خل:
در شهر قدیمی و تاریخی دهدشت آثار معماری بسیار زیبایی از دوران صفویه برجا مانده که تا کمر در خاک نشستهاند و بیننده را کنجکاوانه به دیدار فرا میخوانند. در میان بافت قدیمی این شهر، گنبد چندین امامزاده جلب توجه میکند که در کمال زیبایی و سادگی ساخته و پرداخته شدهاند. امامزاده پنجه خل یکی از امامزادههای این منطقه است. ساختمان این امامزاده از چند طبقه تشکیل شده است. امامزاده حیاطی بسیار زیبا دارد که حوضی تراشیده از سنگ در وسط آن است. در قسمتی از محوطه آن نیز چندین مزار قدیمی وجود دارد که در گذرگاه زمان به فراموشی سپرده شدهاند. سردر امامزاده کتیبه حجاری شدهای است که بر روی آن با خطی بسیار خوش آیات قرآن کریم حک شده است. در داخل امامزاده معماری زبردست با پائین بردن سطح کف، زائرین را به احترام امامزاده، دعوت به خم شدن مینماید و زائر با داخل شدن در آن، قدم به فضایی تاریک و روحانی میگذارد. حضور ستونهای متعدد، اتاق را جلوهای خاص بخشیده است. اولین نکتهای که نگاه بیننده را مجذوب میکند، پرداخت زیبای طاقچههای متعدد روی دیوارهاست. مزار امامزاده در وسط اتاق قرار دارد و روی آن را نیز با پارچه سبز رنگی پوشانیدهاند.
بقعه امامزاده چله خان:
این امامزاده در مردهشهر دهدشت واقع شده است. بنای امامزاده ترکیبی از یک اتاق بزرگ که ویران شده، یک محوطهای در زیر گنبد و یک اتاق پهلویی است که از سنگ ساخته شده است . گنبد امامزاده از خارج به شکل کندو است و این شکل بامسازی مقابر در خوزستان نیز معمول بوده است. جدار داخلی گنبد با گچبریهایی به شکل استالاکتیت تزئین شده است. اطاقی که به وسیله گنبدی نوکتیز (هرمی) پوشیده شده، در شمال سه پنجره داشته است که اکنون مسدود شدهاند. این پنجرهها در اصل رو به اطاق بزرگی باز میشدند . یکی از نردههای مرمری پنجرهها با تزئینات ستارهای شکل هنوز باقی مانده است.
بقعه خضر:
در بخش غربی شهر دهدشت بقعهای معروف به «خضر» وجود دارد . این زیارتگاه جایگاه حاجتخواهان و معتقدان محلی است . ساختمان آن چهارگوش و کوچک است که چندین بار بازسازی شده است.
امامزاده شاه عباس:
این آرامگاه در غرب دو گنبدان و در لیشتر واقع شده و بنایی چهارگوش با گنبدی بزرگ است. بر سطح دیوارهای امامزاده آثاری از تزئینات زیبای گچکاری و مقرنسکاری دیده میشود. با توجه به سبک بنای امامزاده ، به نظر میرسد که بنا از آثار دورة قبل از صفویه است.
امامزاده سید محمد:
در قسمت جنوب غربی دهدشت، روستایی به نام «رواق» وجود دارد که «زورک» نیز تلفظ میشود و گویا نام آن از طایفهای به همین نام اخذ شده است. این روستا دیواری از سنگ و گچ داشته که هنوز هم آثار آن باقی مانده است. در میان این حصار عبادتگاهی است که به نام سیدمحمد مشهور است و مورد احترام مردم باشد.
سایر امامزادهها:
از دیگر امامزاده های استان می توان به امامزادههای سیدعیس، مختار، محمود، شاهزاده قاسم و فرج الله در شهرستان بویراحمد، امامزاده امیر شهریار، علی سادات، محمدباقر، معصوم و معصومه، یحیی، شاهزاده سلیمان، سید عمادالدین در کهگیلویه و امامزادههای امیر جوان، امیر حمزه، پیر مؤمن، سید فخرالدین، علی جامی، سلطان محمدشاه، میرحسین جلال در گچساران اشاره کرد.