در گفتوگو با سرپرست دانشگاه فرهنگیان اعلام شد:
صدور احکام ورودیهای 93 و 94 بهزودی
ارزیابی صلاحیت حرفهای یا آزمون جامع در حقیقت به دنبال روشن کردن این است که چه تعداد از دانشآموختگان دانشگاه صلاحیت حرفهای لازم را پیدا کردهاند و آماده ورود به کلاس درس هستند.
دانشگاه فرهنگیان با بحثهایی نظیر کاهش مدت تحصیل تعدادی از دانشجویان ورودی 91 این دانشگاه از هشت به هفت ترم مواجه بوده است که باعث شده این دانشجویان با مسایلی نظیر گذراندن واحدهای خود دراین مدت کم و در ترمهای تابستانی و نیز ابهام منابع برای شرکت در آزمون جامع مواجه شوند.
آزمون جامع خود نیز از مسایل سوالبرانگیز این دانشگاه است؛ هیچکس نمیداند در صورت عدم کسب نمره قابل قبول در این آزمون چه اتفاقی خواهد افتاد؛ در واقع سوال اینجاست؛ آیا کسانی که در این آزمون موفق به کسب حدنصاب نمیشوند، رابطهشان با آموزش و پرورش قطع خواهد شد؟
مساله دیگر این دانشجویان گذراندن خدمت سربازی است که باید دوره آموزشی خدمت وظیفه خود را براساس قانون، پیش از آغاز به کار در تابستان 95 گذرانند. این در حالی است که قرار است در تابستان 95 برای دانشجومعلمان ورودی 91 ، ترم تابستانی ارائه شود.
از دیگر مسایلی که دانشجویان این دانشگاه نسبت به آن گلایه دارند، عدم صدور احکام و در نتیجه عدم پرداخت حقوق دانشجومعلمان ورودیهای 93 و 94 است. از سوی دیگر بدهیهای این دانشجویان به دانشگاه برای آنان مشکلساز میشود و ممکن است معوقات آنها نیز تا مدتها پرداخت نشود.
اینها مسایلی است که در گفتوگوی خبرنگار «دانشگاهی» ایسنا منطقه خراسان رضوی با دکتر محمود مهرمحمدی، سرپرست دانشگاه فرهنگیان، مطرح شد که مشروح آن در زیر میآید.
مدت تحصیل دانشجومعلمان ورودی 91 در رشته دبیری از هشت ترم به هفت ترم کاهش یافته است؛ تعیین تکلیف وضعیت این دانشجویان چگونه خواهد بود و چگونه باید واحدهای خود را تا آغاز آزمون جامع بگذرانند و وارد کار شوند؟
تعدادی از ورودیهای 91 را توانستهایم به صورت هفت ترم فارغالتحصیل کنیم تا مهر ماه سال 95 به کلاس بروند. تعداد دیگری که معترض هستند، کسانی هستند که نتوانستهایم با برگزاری ترمهای تابستانی طول دوره تحصیلشان را از هشت به هفت ترم تقلیل دهیم.
این مساله هم به دلیل محدودیتهایی بوده که ما در دانشگاه با آن مواجه هستیم و بستر لازم برای برگزاری ترمهای تابستانی برای بیش از این تعدادی که تاکنون برگزار شده است، را نداشتهایم مثلا باید دو برابر امکانات موجود وجود میداشت تا میشد برای گروههای دیگر هم این ترمها را برگزار کرد. در حال حاضر 12 هزار دانشجو در این دورههای تابستانی شرکت کردهاند.
ورودیهای 91 ما حدود 24 هزار دانشجو هستند که باید برای سایر آنها نیز ترمهای تابستان برگزار میشد اما امکانات دانشگاه اجازه چنین چیزی را به ما نمیدهد. 12 هزار دانشجوی دیگر از این 24 هزار دانشجو که این ترمها را نگذراندهاند، به طور طبیعی به صورت هشت ترم فارغالتحصیل خواهند شد.
بحث آزمون جامع یکی دیگر از مباحثی است که دانشجویان را با مشکل مواجه کرده است؛ خصوصا دانشجویانی که ورودی سال 91 بوده و جزو این 12 هزار نفری هستند که باید در هفت ترم دوران تحصیل خود را به پایان رسانند؛ در حال حاضر گلایه این دانشجویان ابهام منابع و نیز نبود زمان کافی برای آمادگی شرکت آزمون است.
این دانشجویان درست میگویند؛ به هر حال ما در اعلام جزییات مربوط به طرح ارزیابی پایانی صلاحیت حرفهای که به صورت تراکمی برای دانشآموختگان اعلام میشود، کمی مشکل داریم چون علاوه بر کلیاتی که به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده، این شورا از ما خواسته که جزییات این طرح را نیز در آن مطرح کنیم تا در آنجا در مورد جزییات هم اظهار نظر صورت گیرد.
دانشجویان دانشگاه این مساله را نیز مطرح میکنند که از ابتدای ورود به دانشگاه قراری بر برگزاری آزمون جامع وجود نداشت؛ امروز علاوه بر این مساله کسب صلاحیت حرفهای نیز مطرح شده است؛ چرا زمانی که این دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه گزینش شدهاند، در انتهای کار هم با آزمون دیگری مواجه میشوند؟ آیا این مساله به نوعی مانعی برای ورود این دانشجویان به حوزه کار نیست؟ آیا قرار است یک دانشجو در صورت عدم کسب نمره قبولی در آزمون جامع و یا عدم دریافت گواهی صلاحیت حرفهای، از کار بیکار شود؟
آزمون جامع یا ارزیابی صلاحیت حرفهای در پایان دوره برای دانشآموختگان همان آزمونی است که دانشجویان در پایان دوره براساس آن گواهی صلاحیت حرفهای دریافت میکنند؛ در واقع آزمون جامع و گواهی صلاحیت حرفهای دو مساله جداگانه نبوده و یک چیز هستند. ارزیابی صلاحیت حرفهای یا آزمون جامع در حقیقت به دنبال روشن کردن این است که چه تعداد از دانشآموختگان دانشگاه صلاحیت حرفهای لازم را پیدا کردهاند و آماده ورود به کلاس درس هستند.
این ارزیابی و آزمون ابعاد مختلفی داشته و جزییات آن اعلام خواهد شد؛ در واقع نصابهای مختلفی برای هر کدام از این ابعاد اعم از معدل، آزمون کتبی، آزمون عملکردی و پوشه کار دانشجو، جایی که دستاوردهای دوره چهار ساله تحصیل او در آن موجود است، تعیین شده و براساس آن دانشجو امتیاز میگیرد.
دانشآموختگان ما باید از مجموع این مولفهها حد نصابی را دریافت کنند. در صورت کسب این حد نصاب، دانشجو گواهی صلاحیت حرفهای کسب خواهد کرد؛ در صورت عدم کسب این حد نصاب، دانشجو گواهی صلاحیت حرفهای با قید «موقت» را دریافت خواهد کرد.
در این حالت آنها وارد عرصه کار خواهند شد اما مهلتی به مدت دو یا سه سال برای آنها در نظر گرفته میشود تا در آن مهلت ضعفهای خود را جبران کرده و دانشگاه هم خدمات و حمایتهای لازم را برای جبران این ضعفها در آزمونهای مختلف نظیر امتحان کتبی، عملکردی، پوشه کار و غیره را خواهد داشت.
یعنی این دانشجویان در دانشگاه میمانند؟
خیر؛ دانشگاه به روشها و سازوکارهایی که اعلام خواهد شد ازاین دانشجویان حمایت خواهد کرد. این دانشجویان هم مانند آنهایی که گواهی صلاحیت حرفهای دریافت میکنند سر کار میروند اما مکلفند که ظرف مهلتی تعیین شده نصاب لازم را در نوبتهای بعدی کسب کنند. اگر پس از انقضای آن مهلت، نتوانند حد نصاب لازم را کسب کنند، رابطه آنها با آموزش و پرورش قطع خواهد شد.
آیا این مساله با بحث امیتازبندی مدارس و محل کار دانشجویان براساس نمره کسب شده در آزمون جامع ارتباطی دارد؟ یعنی دانشجویان دارای نمره بهتر در مدارس دارای امتیاز بالاتر تدریس میکنند؟
طرح صلاحیت حرفهای ارتباطی به آن مساله ندارد؛ این بحث که اگر کسی امتیاز بالاتری آورد، ممکن است به او «حق انتخاب بین مناطق محل اشتغال» داده شود، مطرح بوده ولی هیچگاه این طرح به جایی نرسیده و تصویب نشده است.
بحث صلاحیت حرفهای کاملا و کلا مستقل از آن بحث است. ممکن است در آینده ما از این امتیازاتی که فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان از آزمون صلاحیت حرفهای کسب میکنند، مصوبهای در این خصوص یا سایر موارد داشته باشیم اما فعلا چنین مسالهای در دستور کار نیست.
دکتر فانی، وزیر آموزش و پرورش، در اظهار نظری گفته بود «دانشجومعلمان ورودی 91 نمیتوانند سال آینده وارد کلاسها شوند و باید یک سال صبر کنند و سال 96 وارد کار شوند». جزییات این طرح چیست؟
بخشی از ورودیهای 91 با برگزاری ترم تابستان در سال 95 فارغالتحصیل میشوند و لذا از مهر ماه همان سال میتوانند وارد کلاس شوند.
برای بخشی از آنها امکان فارغالتحصیلی وجود ندارد و باید ترم هشتم را نیز پشت سر گذاشته و به همین جهت در بهمن ماه سال 95 فارغالتحصیل خواهند شد. این دانشجویان کسانی هستند که آموزش و پرورش باید برای نحوه استفاده خدمات آنها در بهمن ماه فکری کرده و تدبیری بیاندیشد. نباید این دسته از دانشجویان تا مهر ماه سال 96 فقط حقوق بگیرند و خدماتی ارائه نکنند.
این یکی از چالشهای آموزش و پرورش است که چگونه از این تعداد دانشجو که بهمن ماه، در میانه سال تحصیلی، وارد آموزش و پرورش میشوند، استفاده کند.
دوره سربازی ورودیهای 91 چگونه خواهد بود؟ شما در مصاحبهای گفتهاید که دوره آموزشی این ورودیها در تابستان 95 خواهد بود اما سپس تصریح کرده بودید که بازهم این زمان متعاقبا اعلام خواهد شد. مشکل قطعی نشدن این زمان چیست؟
طبق قانون باید قبل از اشتغال و شروع به کار دوره آموزش نظامی پشت سر گذاشته شود؛ یعنی باید در تابستان 95 این دوره را بگذرانند. آن دسته از ورودیهای 91 که قرار است مهر ماه 95 سر کلاس حضور یابند، باید در تابستان همان سال دوره آموزش خدمت سربازی را طی کنند.
این در حالی است که ما میخواهیم برای این دانشجویان ترم تابستانی برگزار کنیم تا بتوانند فارغالتحصیل شوند؛ در حال حاضر سعی میکنیم این تعارض را از طریق مذاکره با سازمان نظام وظیفه عمومی برطرف کنیم که توافق اولیه و نه قطعی حاصل شده که به این دسته از دانشجویان اجازه داده شود که دوره آموزش نظامی خود را در تابستان 96 بگذرانند.
این مساله مربوط به آن دسته از دانشجویان ورودی 91 است که قرار است مهر ماه سال 95 در آموزش و پرورش مشغول به خدمت شوند چون قانون تاکید دارد که باید پیش از شروع به کار دوره آموزشی خدمت سربازی طی شود.
احکام دانشجویان ورودی سالهای 93 و 94 چه زمانی صادر میشود؟ این دانشجویان حقوقی نیز دریافت نکردهاند و از سوی دیگر دانشگاه فرهنگیان برای ارائه خدمات خود به این دسته از دانشجویان هزینه دریافت میکند. قرار است این حقوق جزو دیون این دانشجویان محاسبه شود و این ممکن است در هر تاریخی از زمان اشتغال آنها به حسابشان واریز شود.
مساله صدور احکام دانشجومعلمان بحثی است که کلا مربوط به آموزش و پرورش است و کلا به دانشگاه به لحاظ تکالیف سازمانی هیچ ارتباطی پیدا نمیکند.
دانشگاه نهادی است که قرار است از قبل این دانشجویان و حقوقی که برای آنها برقرار میشود، بخشی از بودجه خود را تامین کند. بنابراین وقتی این احکام صادر نشده و حقوق برقرار نمیشود، دانشگاه از دستیابی به بخشی از منابع خود محروم میشود.
دانشگاه فرهنگیان خود، جزو مطالبهکنندگان این بودجه از آموزش و پرورش است. البته میدانیم که آموزش و پرورش با موانع و مشکلاتی مواجه است ولی خوشبختانه مشکل اخذ مجوز ردیف استخدامی برای 15 هزار دانشجو از سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور برطرف شده است.
مقدمات کار استخدام کاملا فراهم است و احکام استخدامی وردیهای 93 و 94 بهزودی صادر خواهد شد.
تنها مساله برقراری حقوق آنها باقی میماند؛ در این خصوص تا آنجایی که من از منابع و مدیران آموزش و پرورش شنیدهام، تابع بودجه آموزش و پرورش خواهد بود. اگر این بودجه کشش داشته باشد، طبیعتا باید از ابتدای سال 94 پرداخت صورت گیرد ولی اگر این کشش نباشد، به تناسب امکان بودجهای حقوق این دانشجویان پرداخت میشود؛ به هر مقدار هم که از این حقوق مبلغی پرداخت نشود، جزو دیون قرار میگیرد.
دانشجویان ورودی 93 حدود یک سال است که حقوقی دریافت نکردهاند. مبلغ حقوق این یک سال حدود 6 میلیون تومان میشود که در صورت عدم پرداخت، به صندوق دیون واریز میشود. هر دانشجو حدود سه میلیون تومان نیز به دانشگاه در هر سال بدهکار میشود.
با وجود اینکه گفته میشود حساب دانشگاه از آموزش و پروش جداست، این فشار به دانشجو منتقل میشود. یعنی دانشجو باید بدهی خود به دانشگاه را از حقوق ماههای بعدی خود بپردازد. اگر قرار است حقوق معوقه این دانشجویان جزو دیون شود، آیا نمیتوان کاری کرد که بدهی این دانشجویان به دانشگاه زمانی پرداخت شود که آن دیون پرداخت خواهد شد؟
من شخصا موافق دریافت هزینه از دانشجویان نیستم و معتقدم این هزینهها باید تنها از طریق کسر از حقوق دانشجومعلمان صورت گیرد. قانون نیز بر همین مساله تاکید داشته و میگوید تنها 45 درصد از حقوقی که دانشجومعلمان دریافت میکنند، برای تامین هزینههای تحصیل آنها در دانشگاه کسر خواهد شد.
بنابراین این سیاست ما نیست که از دانشجویان در شرایطی که هنوز حقوقشان برقرار نیست، پول اخذ کنیم اما این مساله ضمن اینکه عمومیت ندارد اما مواردی وجود داشته که به خاطر کسری بودجه این اتفاق افتاده است.
در حقیقت هزینههای این دانشجویان بر عهده دانشگاه است اما آن منابعی که باید از طریق کسر حقوق دانشجویان در اختیار دانشگاه قرار گیرد، وجود ندارد. برخی از مدیران ما هم ممکن است در شرایطی قرار گیرند که از سر لاعلاجی و ناچاری دست به این کار بزنند و مطالبهای را از دانشجویان داشته باشند؛ یعنی پیش از اینکه حقوق دانشجویان برقرار شود، آن حق دانشگاه که 45 درصد از حقوق دانشجویان است را دریافت کنند.
انکار نمیکنم که ممکن است چنین اتفاقی رخ داده باشد ولی این مساله سیاست دانشگاه نیست. مساله این است که پس از اینکه حقوق دانشجومعلمان سال 93 و 94 برقرار شد، از حقوقی که میخواهند به دانشجو پرداخت کنند، هزینههای این مدت را کسر کنند. زمان فارغالتحصیلی که دانشجویان بخواهند تسویهحساب کنند، از سوی دیگر آموزش و پرورش هم باید حقوق معوقه آنها را پرداخت کند که بتوانند دیون خود به دانشگاه را پرداخت کنند.
نباید به دانشگاه فشار بیجهت و بیمبنا آورد. اگر قرار باشد مطالبات قبلی دانشگاه هم وصول شود، باید اجازه داد دیون دانشجومعلمان نیز پرداخت شود، سپس دانشگاه خواهان مطالبات خود از دانشجویان باشد. اصل قضیه و روش صحیح این است؛ اگر هم بنا باشد به روش دیگری عمل کرد، باید ملاحظه حال دانشجو را نیز داشت. نباید فشاری بیش از حد به او وارد شود و با تقسیط و سایر راهکارها این فرایند پرداخت بدهیهای معوقه دانشجویان را طی کرد. به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت که دانشجو به صورت یکجا تمام بدهیهای خود را پرداخت کند.
یکی از گلایههای دانشجویان این است که بیشتر اساتید دانشگاه همان معلمان آموزش و پرورش هستند؛ تا چه حد این مساله قابل توجیه است؟
ما از نیروهای آموزش و پرورش عالما و عامدا استفاده میکنیم، اما این نیروها کسانی هستند که از کیفیت لازم برخوردارند و باید گواهی صلاحیت تدریس از سازوکار دانشگاه فرهنگیان دریافت کنند. بدون گواهی صلاحیت تدریس نه به صورت حقالتدریس و نه به صورت مامور آموزشی نمیتوانند در کلاسهای آموزشی دانشگاه حضور یابند. ما از کسانی استفاده میکنیم که علاوه بر تجربه معلمی، صلاحیت تدریس خوبی نیز دارند.
این پدیده خوب و مبارکی است و دانشجویان هم باید درواقع از این زاویه به مساله نگاه کنند که «استادانی داریم که تجربه معلمی هم دارند و به ما درس میدهند که ما هم در آینده معلمان خوبی بشویم».
علاوه بر این ما برای تامین هیات علمی دانشگاه به شدت مشغول کار هستیم و اصلاح هرم اعضای هیات علمی دانشگاه به صورت جدی در دستور کار است تا از طریق فراخوان جذب مانند سایر دانشگاهها به جذب هیات علمی جدید نیز میاندیشیم. اعتقاد داریم که باید برای ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاه روی اعضای هیات علمی جدید نیز حساب کنیم.
پیش از این نیز صحبتهایی در خصوص دورههای یکساله تربیت دانشجومعلمان شده بود؛ به این معنا که افراد با گذراندن دورهای یک ساله بتوانند به عنوان معلم فعالیت کنند؛ در حقیقت فارغالتحصیل یک دانشگاه دیگر با گذراندن این دوره معلم میشود. اولویت شما برای پذیرش دانشجویان چهارساله دانشگاه خواهد بود یا کسانی که این دورههای یکساله را میگذرانند؟ آیا این القاکننده تبعیض نخواهد بود؟
این دانشجویان نیز باید تعدادی واحد را با موفقیت بگذرانند و سپس گواهی صلاحیت حرفهای کسب کنند و سپس وارد بازار کار میشوند.
دانشجویان دانشگاه در دورههای چهار ساله باید 150 واحد را بگذرانند و این دانشجویان باید دورهای 36 واحدی را طی کنند. این دانشجویان پس از گذراندن این 36 واحد باید در ارزیابی صلاحیت حرفهای نیز شرکت کنند؛ در صورت موفقیت و کسب حد نصاب لازم، به آموزش و پرورش راه پیدا میکنند.
بین این دو فرقی وجود ندارد؛ آن دانشجویی که از دانشگاه دیگری میآید نیز چهار سال در دانشگاه دیگری درس خوانده است. حتی کسانی هم با مدرک کارشناسیارشد وارد دانشگاه فرهنگیان میشوند. این دانشجویان صلاحیت حرفهای معلمی را در دانشگاه فرهنگیان فرا میگیرند.
باید کسانی هم که از این طریق وارد دانشگاه میشود را مدنظر قرار داد چون رقابتی سنگین برای ورود به این دوره یکساله بین دانشجویان تمام دانشگاهها وجود داشته و کسانی که توانستهاند وارد دانشگاه شوند، این آزمون را با موفقیت پشت سرگذاشتهاند.
ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان از دانشجویانی که دورهای یکساله را میگذرانند، چه میزان خواهد بود؟
براساس آزمونی که سال 94 سازمان سنجش برای ما برگزار کرد، قرار است بین 4500 تا 5000 دانشجو به دانشگاه فرهنگیان و بخشی نیز دردانشگاه شهید رجایی پذیرش شوند. پس از گذراندن آزمون نهایی یا همان ارزیابی پایانی این دانشجویان نیز وارد کلاس میشوند.