در حال بارگذاری ...

آستین نو ، بخور پلو

روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی رفت و لباس کهنه ای به تن داشت . صاحبخانه با داد و فریاد او را از خانه بیرون کرد .

او به منزل رفت و از همسایه خود ، لباسی گرانبها به امانت گرفت و آنرا به تن کرد و دوباره به همان میهمانی رفت .

اینبار صاحبخانه با روی خوش جلو آمد و به او خوش آمد گفت  و او را در محلی خوب نشاند و برایش سفره ای از غذاهای رنگین پهن کرد .

 ملا  از این رفتار خنده اش گرفت  و پیش خود فکرد کرد که این همه احترام بابت لباس نوی اوست .

آستین لباسش را کشید و گفت : آستین نو بخور پلو ، آستین نو بخور پلو .

صاحبخانه که از این رفتار تعجب کرده بود از ملا پرسید که چکار می کنی .

ملا گفت : من همانی هستم که با لباسی کهنه به میهمانی تو آمدم و تو مرا راه ندادی و حال که لباسی نو به تن کرده ام اینقدر احترام می گذاری . پس این احترام بابت لباس من است نه بخاطر من . پس آستین نو بخور پلو ، آستین نو بخور پلو ..




مطالب مرتبط

سنجش 16 هزار و 734 نو آموز بدو ورود کردستانی

سنجش 16 هزار و 734 نو آموز بدو ورود کردستانی

رئیس اداره آموزش و پرورش استثنایی کردستان گفت: از آغاز برنامه سنجش تا کنون وضعیت سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی 16 هزار و 734 نو آموز استان در پایگاه های سنجش استان مورد بررسی قرار گرفته است .

|

نظرات کاربران