سبزی پاک کردن
عبارت مثلی بالا در مورد افراد متملق و چاپلوس به کار میرود بخصوص چاپلوسانی که جز چرب زبانی و تقرب از طریق سالوسی و ریاکاری هنر دیگری ندارند.
این دسته از متملقان چاپلوس به منظور تأمین مقاصد خویش طرف مقابل را به عرش اعلی میرسانند و از هر گونه مدح و ستایش در حق ممدوح دریغ و مضایقت ندارند.
اکنون به ریشه تاریخی این ضرب المثل می پردازیم تا معلوم شود پاک کردن سبزی چه رابطه و ملازمه ای با تملق و چاپلوسی دارد.
همانطوری که در مقاله آش شله قلمکار در همین کتاب آمده است، همه اعیان و اشراف و مقربان درگاه ناصرالدین شاه در امر آشپزان سرخه حصار تهران به نحوی شرکت داشته و کاری انجام می دادند. ولی در آن میان دو دسته بودند که مطلقاً چیزی نمیدانستند و کاری از آنها ساخته نبود؛ اما کدام مرد متملقی است که در حضور قبله عالم حتی در امر طباخی و آشپزی خود را جاهل و عاطل جلوه دهد؟ فرصتی است مغتنم، آنهم در مقابل سلطانی مستبد و مقتدر که کمترین اشارتش کافی است یکی به خاک مذلت نشیند و دیگری شاهد مقصود را در آغوش گیرد. به راستی اگر کسی میخواست به معنی و مفهوم واقعی تملق و چاپلوسی پی ببرد، بجا و بموقع بود که در صحنه آشپزان ناصرالدین شاه حضور پیدا کند و جلافت و بی مزگیهای چاپلوسان را از نزدیک ببیند. زیرا دسته اول از رجال قوم که مطلقاً چیزی بلد نبودند از باب تظاهر و خودنمایی به این طرف و آنطرف میدویدند و هر گاه که از جلوی سلطان می گذشتند، نفس عمیقی کشیده با نوک انگشتان عرق جبین را می ستردند تا مراتب چاکری و خدمتگزاری آنها از نظر مهر مظاهر قبله عالم مکتوم نماند!
دسته دوم که به این اندازه قانع نبوده، میل داشته اند در اخلاص و چاکری، قصب السبق از دیگر متملقان بربایند با همان لباس شیک و تمیز و احیاناً ملیله دوزی، چهار زانو بر زمین نشسته، آستینها را بالا میزدند و مانند خدمه آشپزخانه «سبزی پاک می کردند» یعنی نخاله ها را که معمولاً در داخل سبزیهاست به دور میریختند، ساقه های بلند سبزیها را می بریدند و سبزی را در داخل سطل آب شستشو میدادند تا برای طبخ آش منظور و مورد بحث آماده و مهیا گردد. پیداست چون شاهنشاه حسب المعمول به آشپزخانه میرفت و این عده را به آن شکل و هیئت میدید نسبت به مراتب اخلاص و چاکری آنان بیشتر از دیگران اظهار خرسندی و رضامندی میفرمود و مسئولشان را هر چه بود دستور اجابت صادر می کرد.
این دسته از چاپلوسان وزرا، امرا و رؤسا بودند که به قول حاج مخبرالسلطنه هدایت در چادرها و خیمه ها جمع میشدند و «سبزی آش را پاک می کردند. شاه هم گاهی سری به چادر میزد و سبزیها حضوری پاک می شد و آش به منازل تقسیم».
شادروان عبدالله مستوفی راجع به سبزی پاک کردن وزرا و رجال درباری چنین می نویسد:
«... شاه بر صندلی جلوس کرده، عملیات آشپزان با نوای موسیقی شروع می گشت. سپس شاه میرفت و وزرا را مشغول پاک کردن سبزی می شدند و واقعاً سبزی پاک می کردند. من خود عکسی از این آشپزان دیده ام که صدراعظم مشغول پوست کندن بادنجان و سایرین هر یک به کاری مشغول بودند. این آش در چندین دیگ پخته شده و برای وزرا و رجال و هفتاد هشتاد زن شاه در قدحهای چینی تقسیم شده، و از قراری که می گفتند غذای بامزه، معطر و مقوی هم بوده است.»
این اصطلاح و عبارت «سبزی پاک کردن» از آن زمان معمول گردید و امروزه به تمام انواع تملقات و چاپلوسیها اطلاق میشود.