برخی از مردم امتیازات به دست آمده از آزمون ها و نتایج و معدل ها را معیاری برای
هوش در نظر می گیرند. برخی دیگر هوش را توانایی حل مشکلات می دانند. اما به راستی
هوش چیست؟ ثابت شده است که این استانداردها و آزمون ها معیار خوبی برای سنجیدن هوش
نیست.
با اینکه
نمی شود بر سر استانداردی برای هوش به توافق رسید، اما همه توافق داریم مغز انسان
کلید آن است. مغز انسان ظرفیت زیادی برای سازگاری و رشد دارد. شبکه های عصبی در طول
تجربیات آموزشی گسترده و قوی می شوند و تمرینات ذهنی ، مغز انسان را قوی تر و
حیاتی تر می کند. تقویت قدرت مغز بیشتر از استانداردها و آزمون ها روی هوش تاثیر
می گذارد.
5 روشی را که با آن می توان ظرفیت مغز را برای دریافت اطلاعات جدید افزایش داد را
بررسی می کنیم. به عبارت دیگر به شما می گوییم که چگونه می توانید
باهوش تر شوید.
راه پنجم
: مراقبه
بیشتر از هزاران
سال است که فواید مراقبه بر همگان روشن شده است . انجام مراقبه برای هر فردی متفاوت
است اما عموما مراقبه نیاز به سکوت برای تمرکز روی تنفس دارد که بتواند به آرامش
ذهنی منجر شود. آرامش ذهنی گامی است که شما را به حس آگاهی یا هوشیاری هدایت
می کند، هیچکس نمی تواند فواید آسایش را انکار کند. اسکن های FMRI آشکار کرده است
که مراقبه به صورت منظم روی ساختار حقیقی مغز نیز تاثیرگذار است. محققان باور دارند
که حافظه، کارایی، محدوده توجه تمرکز همگی از فواید مراقبه هستند. یکی از تحقیقات
نشان می دهد مراقبه هر روزه می تواند می تواند باعث افزایش اندازه قسمتی از قشر مخ
بشود. تعجب آور نیست که برخی از شرکت ها کلاس های مراقبه را به کارمندانشان
پیشنهاد می کنند.
راه چهارم
:ورزش مغز
مغز مانند بیشتر
قسمت های بدن، به ورزش های منظم برای قوی شدن و زنده ماندن نیاز دارد. بیشتر
ورزش های رایج برای قدرتمند کردن مغز شامل فعالیت های مفرح مثل حل کردن جدول،
سودوکو است. راه هایی آکادمیک تری هم مانند حل کردن مسائل ریاضی و روابط هندسی نیز
وجود دارد. حتی خواندن این خواند این مطلب هم برای مغز شما ورزشی سبک است. البته
اگر این ایده ها از نظر شما یکمی زیادی پژوهشگرانه است چیزهای ساده ای مانند برهم
زدن عادت هایتان را تمرین کنید. برای مثال اگر راست دست هستید سعی کنید با دست چپ
مسواک بزنید.
راه سوم :مصرف باکتری
در ماه ژوئن سال
2010 ، محققان گزارشی را ارائه کردند که طی آن کشف کردند که نوع خاصی از باکتری ها
که عمدتا در کثیفی وجود دارد باعث باهوش تر شدن موش ها می شود. موش هایی که به
آن ها مایکوباکتریانوم
داده شده بود در آزمایش
ماز بهتر عمل می کردند و نشانه های کمتری از اظطراب را از خود نشان می دادند و
هم چنین سطح سروتونین
پیش مغز آن ها بالاتربود. پیش مغز قسمتی است که مسئول تفکر در سطح بالاتر
است.
به نظر می رشد
این نوع باکتری به رشد نرون ها کمک می کند و اما این موضوع به این معنی نیست که
باید در محیط کثیف قرار بگیریم، انسان ها می توانند با کار در محیط بیرون خانه مثل
حیاط ، باغبانی کردن و یا حتی با پیاده روی در جنگل ها می توانیم این باکتری را به
بدنمان وارد کنیم.
راه دوم :خوابیدن
ورزش در زمان
بیداری برای مغز ضروری و مفید است و به مغز کمک می کند تا کارایی خود را بهبود بخشد
و در نتیجه باعث باهوش تر شدن می شود. اما خواب چه تاثیری بر کارایی مغز انسان
دارد؟ برای زمان طولانی دانشمندان در این مورد به اشتباه باور داشتند که در طول مدت
خواب مغز خاموش است و هیچ فعالیتی ندارد اما امروزه می دانیم که مغز در طول مدت
خواب نیز همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد و اطلاعات مربوط به مربوط به روز
قبل را دسته بندی می کند وباعث روندی می شود که اطلاعات را از حافظه کوتاه مدت به
حافظه بلند مدت منتقل می کند. مشکلات مربومط به خواب به عنوان تشدید کننده معضلات
مغذی شناخته می شوند پس منطقی است که یک خواب شبانه خوب و کامل به افزایش کارایی
مغز و تمرکز کمک می کند. البته میزان خواب شبانه برای افراد مختلف متفاوت است اما
عموما برای بزرگسالان 6 الی 8 ساعت خواب توصیه می شود.
راه یکم :
سلامتی بدن
اعضای بدن انسان
بهم مرتبطند، و حفظ سلامت یکی از اعضا طبیعتا به سامتی دیگر اعضا نیز کمک می کند.
ورزش های فیزیکی برای سلامتی انسان مفید است، هم برای بدن و هم برای مغز. ورزش های
فیزیکی جریان خون را در افزایش می دهد و باعث می شود اکسیژن و قند بیشتری به مغز
انسان برسد. همکاری برای انجام حرکات ورزشی تمرینی برای ذهن شماست، مخصوصا اگر
حرکات جدیدی را تمرین کنید. ورزش مبارزه ای با زندگی ماشینی است. تغذیه نیز در
سلامت مغز مهم است، روغن ماهی، تخم مرغ ها، پروتئین و سبزیجات تیره رنگ. چای سبز و
چای گیاهی و مغزها نیز مواد غذایی مناسبی برای مغز است.
عادت های درست
غذایی، خوابیدن به اندازه ی کافی و ورزش کردن باعث بهبود حافظه و کارایی مغز
می شوند.
تحقیقات جدید درباره فعالیت مغز انسان ،نشان می دهدکه بهره احساسات و هیجانات انسان (Emotional Quotient) نسبت به بهره هوشی (Intelligent Quotient) معیار واقعی تری برای سنجش موفقیت انسان است.به عبارت دیگر هوش احساسی یا EQ ،تعیین کننده کامیابی انسان در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی است نه بهره هوشی یا IQ .
به نقل از زومیت؛ عصب شناس دانشگاه واترلو - کریس الیس اسمیث- پس از سال ها تلاش و صرف زمان توانسته است به روش ساخت یک مغز دست یابد.!البته برای ساخت این مغز، از مغز خود استفاده کرده است.او همچنین تمام اندیشه های خود را در یک ...
کودکانی که زبان دوم یاد می گیرند در برخوردهای اجتماعی نسبت به دیگر کودکان موفق تر عمل می کنند.کودک از سه ماهگی، که حرکات را تشخیص می دهد، قادر به یادگیری است و هرچه را می بیند و می شنود و یا ...