مهندسی معکوس، کشف گزینه صحیح تست بر اساس احتمالات

 

کشورهای ضعیف وقتی‏ می‏خواهند تکنولوژی ساخت یک محصول پیشرفته را به دست آورند ، از مجموعه روش هایی استفاده‏ می‏کنند که تحت نام دانش مهندسی معکوس دسته بندی‏می‏شوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و تولید یک مدل تلویزیون دیجیتالی جدید را پیدا کنند ، ابتدا با حسابگری و دقت بی نظیر از تک تک اجزای تلویزیون اطلاعات برداری‏می‏کنند و به تدریج شروع به دمونتاژ یا باز کردن تک تک واحدها و نهایتا تک تک عناصر سازنده واحدها‏می‏کنند و از این مسیر و با کمک آزمایشات متعدد سعی‏می‏کنند مسیر طی شده توسط سازنده اصلی برای رسیدن به این محصول پیشرفته ( در مثال ما تلویزیون دیجیتالی) را کشف کنند.

 

با کمی حوصله و پشتکار و دقت متوجه خواهید شد که دیگر نیم ساعت آخر جلسات آزمون کنکور سراسری برای شما نیم ساعت ناامیدی نیست ، بلکه نیم ساعتی است که‏ می‏تواند سرنوشت قبولی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و جایگاه و رتبه علمی شما را تا حد خارق العاده ای جابجا کند. در زمانی که فقط با زدن دوعدد تست بیشتر دانشگاه محل تحصیل و رشته و مقطع تحصیلی شما تعیین‏ می‏شود ، بدیهی است که اگر روشی بتواند رسیدن به بیش از ده تست صحیح را تضمین کند، ارزشی هم سنگ طلا خواهد داشت. این درحالی است که هیچ کس حاضر نیست کارآیی و اثر بخشی این روشها را بپذیرد و براساس آنها اقدام به زدن گزینه ها نماید.

 

قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم لازم است نخست روی چند نکته اساسی با هم به توافق برسیم. تنها به این شرط است که ادامه مطالب زیر معنا دار‏می‏شود و‏ می‏ تواند منجر به نتیجه گردد:

 

 روش مهندس معکوس زمانی جواب‏ می‏دهد که فرد حداقل دانش مهندسی مورد نیاز برای تکنولوژی مورد نظر را در اختیار داشته باشد. هر چه دانش فرد از موضوع بیشتر باشد ، احتمال خطای او کمتر و امکان توفیق او در رسیدن به نتیجه مطلوب بیشتر‏می شود. به همین دلیل هر چه دایره اطلاعات درسی شما وسیع تر و تسلط شما به مفاهیم بنیادی دروس بیشتر باشد، میزان اثر بخشی این روشها بیشتر است. بنابراین در نظر داشته باشید که این روش شبیه اسلحه ای است که شما هر چه ورزیده تر باشید بیشتر به کمک شما‏می‏آید و و در کارزارها و میدان های آزمون بیشتر به دردتان‏می‏خورد. بنابراین تا آخرین لحظه باید سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن رادر ذهن خود جای دهید. دربخش مربوط به یادگیری در این رابطه بحث شده است.

 

وقتی بحث احتمالات به میان‏می‏آید هرگز نباید روی اطلاعات مقطعی و موضعی نتیجه گیری کرد. بلکه باید دیدی کل نگر داشت و نتیجه نهایی را مد نظر قرار داد. برای مثال وقتی‏ می‏گوئیم احتمال عبور ماشین های قرمزرنگی که در هر ساعت از خیابان خاصی‏ می‏گذرند ۳۰ درصد است. منظور این نیست که ۳۰ اتومبیل قرمز رنگ حتما پشت سر هم و به صورت قطاری از این خیابان عبور‏می‏ کنند. بلکه منظور این است که در هر ساعت از هر صد عدد ماشین ، به احتمال قوی ۳۰ تای آنها قرمز‏می‏ باشند. به همین ترتیب وقتی ادعا می‏کنیم که با این روش شما‏می‏توانید نسبت به کسی که از این روش هیچ نمی داند، ۳۰ درصد بیشترجواب درست بزنید، الزاما به این معنا نیست که حتما و دقیقا ۳۰ تای این تست ها درست و بقیه نادرست خواهند بود. چه بسا تعداد جوابهای درست شما بیشتر از ۳۰ تا بشود و این بستگی به دقت و شانس و احتمالات دارد. اما نکته مهم این است که شما حتما بیشتر از بقیه امتیاز خواهید آورد و عدد تضمینی برای توفیق شما در جوابدهی به این تست ها (نسبت به فردی که از آنها بی اطلاع است )حداقل ۳۰ درصد بالاتر است.

 

 اگر فقط یک روز به آزمون باقی مانده است ، هرگز نگوئید مطالعه دیگر بی فایده است و شما شانسی برای قبولی در آزمون ندارید. فراموش نکنید که اگر قرار باشد همه سوالات درست جواب داده شوند و همه شرکت کنندگان زمان کافی برای جوابدهی به سوالات در اختیار داشته باشند ، دیگر کنکور و مبارزه معنای خود را از دست‏می‏دهد . در حقیقت باید زمان کنکور بسیار کمتر از زمان لازم برای پاسخگویی به همه سوالات باشد و سختی و مشکل بودن برخی از سوالات بسیار بیشتر از حدی باشد که بتوان همه آنها را در مدت تعیین شده جوا ب داد. در حقیقت در آزمون های استاندارد همگانی مانند کنکور سراسری ، طراحان سوال سعی‏ می‏کنند بیشترین تعداد سوالات ممکن را در حداقل زمان ارائه دهند تا مسابقه معنای واقعی خود را پیدا کند. در این حالت دیگر استفاده از واژه ” بی فایده” برای مطالعه بی معناست ، چرا که حتی یک نیم نگاه به یک صفحه کتاب‏ می‏تواند در رساندن شما به جواب یک تست تعیین کننده باشد.

 

 ما خیلی وقتها مطالعه نمی کنیم که چیزی را یاد بگیریم، بلکه بسیاری اوقات مطالعه ‏می‏کنیم تا چیزهایی را فراموش کنیم. به عبارت دیگر شاید مطالعه بیشتر و وقت گذاشتن برای مرور سریع مطالب باعث نشود که ما مطلب جدیدی را یاد نگیریم ، اما لااقل این فایده را دارد که به ما‏می‏ آموزد مطلب و گزینه نادرست کدام است. همچنانکه در ادامه خواهید دید ، همین که شما بدانید کدام گزینه نادرست است‏ می‏تواند کمک بسیار زیادی برای رساندن شما به گزینه درست باشد. به این بیاندیشید که در بین چهار گزینه ارائه شده فقط یکی از گزینه ها درست است. و سه تای دیگر نادرست ‏می‏باشند. شاید تشخیص جواب درست زیاد هم ساده نباشد ، اما بسیاری اوقات تشخیص جواب نادرست بسیار راحت تر است و شما‏می‏توانید با استفاده از دانش “نادرست شناسی” به راحتی روی گزینه درست فرود آئید و آن را در جا و بدون اینکه دلیل درستی اش را بدانید! شکار کنید. این در حالی است که با کمک روش مهندسی معکوس، همین دانستن جوابهای نادرست هم خود یک راهنمای بزرگ برای رساندن شما به گزینه درست محسوب‏ می‏شود. از این به بعد هر وقت خواستید درسی را بخوانید و وقت کافی برای یادگیری مباحث اصلی در اختیار نداشتید، بلافاصله میدان را واگذار نکنید. به خاطر داشته باشید که هدف از مطالعه فقط یادگیری نیست و بسیاری اوقات ما مطالعه‏ می‏کنیم تا افکار و ایده های انحرافی و نادرست را فراموش کنیم !

 

گول ایده های آرمانی و صفات توافقی بهترین و بالاترین و باهوش ترین را نخورید و هرگز تصور نکنید که دنیا بر اساس اصل درست و نادرست و یا همه چیز یا هیچ چیز آفریده شده است! به بیان دیگر گمان نکنید که برای تسلط به یک کتاب درسی مثلا ریاضی یا زیست شناسی یا عربی باید حتما از اول تا آخر آن را کاملا مسلط باشید و تمام نکات و جزئیات آن را به طور دقیق مطالعه و تمرین کرده باشید. بر خلاف ایده های آرمان گرایانه و مطلق نگر ، دنیا به جای تقسیم شدن به درست و نادرست ، از اتفاقاتی پر شده است که معمولا ” کمی درست ” و ” تا حدودی نادرست ” و ….‏می‏باشند. به عبارت دیگر این تصور که چون مدرسه خوبی نداشته‏ اید و یا در زمان دبیرستان خوب درس نخوانده اید پس نمی توانید هم پای شاگردان ممتاز وارد میدان رقابت شوید و به ناچار باید میدان را واگذار کنید ، تصوری موهومی و باطل است که اگر همین الآن آن را از مخیله خود خارج نسازید برای همیشه و در تمام صحنه های زندگی شما را وادار به عقب نشینی و زمین گیر شدن‏می‏نماید. همیشه با خود بگو ئید که شاگردممتازها و محصلین مدارس نمونه ای “کمی تا حدودی بیشتر از شما مسلط”اند و این مقدارتفاوت نسبی با کمی تلاش و پشتکار از سوی شما به راحتی قابل حصول است.

خوب توجه کنید که به هیچ وجه در تله آرمان گرایی و مطلق نگری و طلب همه چیز یا هیچ چیز نیافتید و بی جهت میدان مبارزه فعلی را به امید میدان مبارزه بعدی و اگذار نکنید. هر صحنه کارزار و هر کنکوری و هر آزمونی را یک چالش جدی برای عرض اندام و ارزیابی خود و توانایی های خود تصور کنید و سعی کنید حتی پیشرفت های کوچک را بها دهید و برای رسیدن به این تفاوت های به ظاهر ناچیز از تمام وجود خود مایه بگذارید. بنابراین هر چند مطمئن اید که در کنکور امسال امتیاز شایسته خود را بدست نخواهید آورد اما نه الآن و نه در اثنای برگزاری کنکور میدان را خالی نکنید و با پررویی و غرور تمام و در کمال اعتماد به نفس برای بدست آوردن حتی یک امتیاز مثبت از تمام هوش و دقت و انرژی روحی و جسمی خود کمک بگیرید. فراموش نکنید که انسانهای برتر همیشه با انسان های عادی اندکی تفاوت دارند. و همین تفاوت اندک است که باعث‏ می‏شود آنها در قیاس با افراد عادی جایگاه و رتبه ای عالی و جهش وار بدست آورند.

 

 اینکه فقط بتوان با یک انبر دست معمولی موتور یک اتومبیل را تعمیر کرد و یا فقط با یک فاز متر بتوان یک تلویزیون خراب را تعمیر نمود، این تصوری اشتباه است که با آن اتومبیل و تلویزیون نمی توان تعمیر کرد. به خاطر داشته باشید که برای هر کارمهندسی شما به یک “جعبه ابزار” احتیاج دارید. و “جعبه ابزار” یک “مهندس معکوس تست های استاندارد کنکور” مجموعه ای است از چندین ابزار کلیدی که هر کدام باید به موقع و د رکنار هم مورد استفاده قرار گیرد. به بیان ساده تر برای رسیدن به جواب گزینه درست در روش مهندسی معکوس ، شما باید ضمن آنکه هنر و مهارت نگریستن به جوابهای بعدی وقبلی را بلد باشید، در عین حال باید بتوانید گزینه های نادرست را حتی الامکان تشخیص دهید و با کمک روشهای مختلف از جمله برهان خلف و استقرا و تکنیک های روانشناسی و انحرافی مورد استفاده طراحان ، گزینه های تردیدی را از چهار گزینه به سه گزینه یا در صورت امکان به دو گزینه کاهش دهید. همزمان با آن باید به تکنیک های شناسایی گزینه های متضاد و مشابه و نیز تکنیک های شناسایی گزینه های انحرافی مسلط باشید. در عین حال باید سعی کنید به جای صرف وقت برای علامت زنی بی هدف گزینه ها فقط بر مبنای احتمال و حدس ، ابتدا به صورت یورشی و تهاجمی به شکار گزینه های ساده در کل سوالات بروید و این شکارهای پر ارزش و در عین حال ساده و سهل الوصول را بی جهت از دست ندهید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که داشتن این جعبه ابزار جدید باعث نمی شود که شما فرصت های راحت را از دست بدهید. به خاطر داشته باشید که کارآیی این جعبه ابزار عملا آخر کار ظاهر‏می‏شود. یعنی لحظه ای که شما دیگر از رسیدن به جواب درست در زمان باقیمانده ناامید شده اید و تصمیم گرفته اید که به جای واگذار کردن میدان و علامت نزدن جوابهای تردیدی به هر قیمتی که هست از این گزینه ها امتیاز بگیرید. به هیچ وجه از همان ابتدای کار از این جعبه ابزار استفاده نکنید و بدون مطالعه به سراغ روشهای احتمالاتی نروید. به یاد داشته باشید که کم نیستند تعداد انسان های عادی هم سطح شما که فاقد این جعبه ابزار معجزه آفرین اند و در نتیجه لااقل به جوابهای ساده هر درس که همیشه در هر درسی تعدادی از آنها وجود دارد جواب درست داده اند. استفاده تلفیقی از ابزارهای ارائه شده در این روش در زمان درست و با ریسک پذیری حساب شده ‏می‏تواند افزایش خارق العاده امتیازات شما را تضمین کند. و برعکس امید بستن بی دلیل و بیش از حد به این روشها بدون رساندن خود به شرایط اولیه ‏می‏تواند شما را حداکثر در همان جایی که همین الآن هستید، قرار دهد!

 

 سر جلسات امتحان و اصولا در تمام صحنه های بحرانی زندگی (چه شغلی و چه تحصیلی ) این ضمیر ناخودآگاه انسان است که کنترل اوضاع را در دست‏ می‏گیرد. برای بدست آوردن حداکثر بهره وری کافی است به این سیستم اعتماد کنید.به عبارت روشن تر سر جلسه آزمون این شما نیستید که امتحان‏ می‏دهید ، بلکه این سیستم حافظه و سیستم روحی و جسمی شماست که در صورت هماهنگ بودن عملیات تست زنی و جوابدهی سوالات را راهبری‏ می‏کند. شما باید از هر نوع اعمال فشار روی فکر و ذهن خود هنگام امتحان دادن پرهیز کنید و به جای مضطرب و دستپاچه شدن ، باید به ضمیر و جسم و ذهن خود اعتماد کنید و اجازه دهید ضمیر آنچه را که در خود دارد را به صورتی که صلاح‏ می‏داند روی کاغذ بیاورد. فراموش نکنید که شما قبلا بسیاری از مباحث مطرح در سر جلسه کنکور را در ایام دبیرستان و پیش دانشگاهی خوانده اید. سر جلسه آزمون کافی است با آرام سازی روح و جسم خود و اعتماد به نفس و ضمیرو توانایی های خود به این سیستم حافظه و ذهن خود فرصت دهید تا کار خود را انجام دهد. نظام های یادگیری و یادسپاری و یادآوری انسان یک نظام عجیب و خارق العاده است که توانایی هایش حد و مرزی ندارد. اگر شخص بتواند به هماهنگی و آرامش لازم برسد‏می‏تواند در عرض فقط یک شبانه روز تمام خاطرات ایام دبستان وتمام درس هایی را که در کل عمر خوانده را به یاد آورد ! فرد‏می‏تواند به جای خواندن ۲۵۰ کلمه در دقیقه متعارف سرعت خواندن خود را تا ۲۴۰۰۰ کلمه در دقیقه افزایش دهد! و کاری را که بقیه در طی دو سال انجام‏می‏دهند را در عرض چند روز انجام دهد. تنها کافی است دست از سر ضمیر ناخودآگاه خود بردارید و به جای شک کردن در توانایی های حافظه و سیستم یادگیری و یادآوری و یاد سپاری خود ، به آنها اعتماد کنید و فقط تا‏می‏توانید با مرور و تند خوانی و تند یادگیری سعی کنید بیشترین حجم اطلاعات ممکن را وارد ضمیر خود سازید.

 

 همه آنها که شب های امتحان ناگهان غیرتی شده اندو تا آخرین لحظه دست از مطالعه و تلاش برنداشته اند، به خوبی‏ می‏دانند که در ساعات آخر نزدیک به امتحان ، ناگهان کارآیی آنها به حد خارق العاده ای بالا رفته است و درسی را که در طول یک ترم به زحمت یاد‏می‏گرفتند را یکشبه کاملا مسلط شده اند. اما جالب ترین نکته این است که همه اشخاصی که با جدیت و پشتکار و اطمینان و امید خود را برای امتحان آماده‏ می‏کنند، از یک جور نیروی الهام و استعداد درونی بهره مند‏می‏شوند که با کمک آن‏ می‏توانند با اطمینانی درونی سوالات امتحان را حدس بزنند. این مساله برای بسیاری از افرادی که وارد میدان عمل نمی شوند قابل هضم نیست و یک جور باور خرافی محسوب‏ می‏شود، اما آنها که در عمل جنگاور بوده اند و به توانایی های خود شک نکرده اند، خوب‏ می‏دانند که این نیروی الهام چیست و تا چه اندازه قوی و قدرتمند است . هر چند عجیب و باور نکردنی به نظر‏می‏رسد ، ولی وقتی شما در زندگی به طور جدی تصمیم خود برای جنگیدن ‏می‏گیرید و حاضر‏می‏شوید با تمام وجود برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید، ناگهان نیروهایی غیبی در کنار شما قرار‏می‏گیرند و استعدادها و توانمندی های شما را چند صد برابر‏می‏کنند. حضور این نیروهای غیبی فقط توسط خود شخص حس ‏می‏شوند و بقیه که بیرون وجود شخص قرار دارند گمان‏ می‏کنندکه این خود فرد است که این توانایی ها را دارا‏ می‏ باشد. بنا براین به کسانی که این نیروهای غیبی را انکار‏می‏کنند ، اصلا توجهی نکنید. با گرفتن یک تصمیم جدی و ابلاغ این تصمیم به کل وجود خویش ناگهان حضور این نیروهای غیبی را درکنار خود حس خواهید کرد و در خواهید یافت که به کمک این نیروها قدرت انجام هر معجزه ای را دارا‏ می ‏باشید.

 

اگر شما طراح سوال بودید!

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر شما طراح سوالات کنکور بودید، سوالات را چگونه طراحی‏ می‏کردید!؟ آیا‏می‏دانید که طراحان سوالات آزمون های سراسری و همگانی برای اینکه امکان ورود و امتیاز گیری شانسی را به حداقل برسانند ، مجبورند از یک سری قوانین و قواعد ثابت و مشخص تبعیت کنند و حق ندارند هر جور دلشان خواست سوال طرح کنند و هر جور دلشان خواست سوالات را بین گزینه های الف و ب و ج و د توزیع کنند؟ بدیهی است که اگر شما این قوانین را بدانید به پنجره و دیدگاه طراح سوال نزدیک تر‏می‏شوید و بهتر‏می‏توانید حرکات و حقه های او را حدس بزنید و از این طریق گزینه های درست و نادرست را از یکدیگر تشخیص دهید. بیائید با هم این قوانین و قواعد اجباری را مرور کنیم:

قاعده اول :طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزم ‏می‏باشند که پاسخ ها را به طور یکسان بین گزینه های الف و ب وج ود توزیع کنند و حق ندارند سنگینی پاسخ ها را روی یک گزینه خاص بیاندازند و یا سنگینی را از یک گزینه خاص بیش از حد دور کنند.

فرض کنید در امتحان کنکور یکصد سوال وجود دارد . بدیهی است که جواب این سوالات باید بین چهار گزینه الف و ب و ج و د توزیع شود. با توجه به اینکه به ازای هر سه پاسخ نادرست یکی از پاسخ های درست حذف‏ می‏شود ، پس طراح سوال حق ندارد روی یکی از گزینه ها مثلا ( گزینه ج) بیشتر تمرکز کند و جوابهای بیشتری را روی گزینه ج قرار دهد. چرا که اگر چنین کند. یکی از داوطلبان زیرک‏ می‏تواند با درک سریع این موضوع از روی تصویر گرافیکی پاسخنامه فورا کلید را کشف کند و با علامت زدن همه جوابهای ج بدون اینکه جواب را بداند امتیاز بگیرد!

طراح سوال مجبور است برای خلاصی از دردسرهای بعدی جواب صد سوال کنکور را بین گزینه های الف و ب و ج ود به تساوی تقسیم کند. برای اینکه این حقیقت را شخصا کشف کنید، کافی است پاسخنامه سوالات کنکورهای چند سال اخیر را مورد بررسی قرار دهید و در هر پاسخنامه تعداد گزینه های الف را بشمارید و این عدد را به کل تعداد سوالات تقسیم کنید . به عددی حدود ۲۵ درصد دست خواهید یافت.عین همین واقعیت برای گزینه های ب و ج ود نیز صادق‏می‏باشد. به عبارتی اگر یک داوطلب همینطور تمام گزینه های الف کنکور را بزند. نهایتا موفق‏ می‏شود ۲۵ درصد نمره را بیاورد اما در عین حال ۷۵ درصد جوابها را غلط‏ می‏زند که چون به ازای هر سه جواب غلط یک جواب درست صفر‏می‏شود پس نهایتا امتیاز این فرد چیزی در حدود صفر خواهد بود.

حال بیائید از منظری دیگر به این قاعده نگاه کنیم: حالت ایده آلی را در نظر بگیرید که داوطلب به دلیل تسلط علمی موفق شده است ۷۵ سوال را جواب دهد و بعد در کمال تعجب دریافته است که جواب این ۷۵ سوال همگی بین گزینه هایالف و ب و ج بوده است. به نظر شما او اگر فرصت و دانش کافی برای جوابدهی به بقیه سوالات را نداشته باشد،و تنها ده دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مانده باشد ، آیا بهتر نیست که بقیه سوالات را از ترس نمره منفی همینطوری به حال خود رها نکند؟! و هر چه گزینه “د” است را علامت بزند؟!

فراموش نکنید که طبق قاعده حفظ تعادل گزینه ها و نکشاندن مرکز ثقل جوابها روی یک گزینه خاص ، طراح سوال مجبور است ۲۵ درصد پاسخ ها را هم از بین گزینه های “د” انتخاب کند و چون تا این لحظه گزینه‏ های “د” انتخاب نشده اند پس به احتمال بالای ۹۰ درصد انتخاب گزینه های “د”‏می‏تواند امتیاز بسیار زیادی برای شخص به همراه داشته باشد. در حالت ایده آل این امتیاز ۲۵ است .

تعدادی از تکنیک هایی که در رساندن شما به گزینه درست ‏می‏تواند بسیار کمک کند در زیر آمده است:

شک بین دو گزینه: اگر در تستی بین دو گزینه شک کردید، حتما از خیر آن تست نگذرید. حنی اگر با روش مهندسی معکوس مبتنی بر توزیع نرمال هم نتوانستید از روی پاسخ های طرفین گزینه درست را حدس بزنید، بازهم از خیر تست های دو گزینه تردیدی به راحتی نگذرید. دلیل آن هم بسیار راحت است:”احتمال درست بودن یکی از گزینه ها بر اساس احتمالات ۵۰ درصد است.” فرض کنید در کل سوالات کنکور ، ۲۰ سوال دارای چنین حالتی باشد. دو داوطلب را در نظر بگیرید. داوطلب اول به هیچ کدام از این ۲۰ تست پاسخ نمی دهد، در نتیجه نمره او برای این ۲۰ سوال صفر درصد خواهد بود.

فرد دوم ، اما به همه این سوالات با شک و تردید جواب‏ می‏دهد. بر طبق قانون احتمالات از این ۲۰ تست ، ده تا درست و ده تا غلط خواهند بود. پس نمره داوطلب با فرض سه امتیاز منفی مساوی یک امتیاز مثبت برابر است با: درصد ۳۳=۳*۲۰: ۱۰-(۳*۱۰). یعنی نمره فرد برای این ۲۰ تست ، ۳۳ درصد خواهد بود و این در مقایسه با نمره فرد اول ، یعنی صفردرصد، نمره بالا و سرنوشت سازی است.

هماهنگی جواب سوال با خود سوال از لحاظ دستوری: پاسخ هایی که از نظر قواعد دستوری ، باسوال هماهنگی ندارند، غالبا(به احتمال ۹۰ درصد) غلط هستند. مثلا صورت مساله به صورت جای خالی است و از شما خواسته ‏می‏شود ، جاهای خالی را با جواب درست پرکنید و یکی از گزینه ها اصلا مناسب آن جای خالی نیست.چرا که از لحاظ گرامری جایش آنجا نیست.

وجود دو گزینه متناقض در یک تست: اگر در تستی دو گزینه کاملا متناقض وجود داشته باشند، به احتمال ۸۰ درصد جواب یکی از این دو گزینه است. و نیازی نیست که روی دو گزینه دیگر وقت بگذارید.

وجود دو گزینه مشابه در یک تست: اگر دو گزینه یک تست کاملا مشابه هم باشند، و یا هر دو یک معنا را برسانند، به احتمال ۱۰۰ درصد هیچ کدام جواب تست نخواهند بود.چرا که یک تست، یک جواب بیشتر ندارد.

حساس بودن به خطای چشمی هنگام مطالعه گزینه ها: ۲ و ۳ در فارسی خیلی به هم شبیه هستند. بسیاری از طراحان سعی‏می‏کنند با تزریق پاسخ های شبیه از لحاظ شکل ظاهر کاری کنند تا داوطلب عجول گول بخورد و جواب صحیح را نبیند. به جملات و فعل های منفی و مثبت و علائم و شکل اعداد خوب دقت کنید. به احتمال ۷۰ درصد گزینه درست معمولا در لابلای جوابهای از لحاظ شکلی شبیه هم ‏می‏باشند.

تست های جستجو کردنی: در این تست ها لازمه یافتن جواب این است که هر ۴ گزینه را جستجو کرده و جو اب صحیح را پیدا کنیم. در چنین تست هایی سعی کنید که برای جستجو همیشه از گزینه ج و د شروع کنید چرا که معمولا یکی از این دو گزینه صحیح‏می‏باشد. همچنین مواظب باشید که انتخاب گزینه الف به عنوان جواب درست باید با وسواس و احتیاط زیاد و بعد از اینکه مطمئن شدید گزینه های ب و ج و د درست نیستند صورت گیرد. همچنین سعی کنید که از گزینه های طولانی فرار نکنید. گزینه ای که بررسی آن به ظاهر مشکل تر است خیلی اوقات در تست های جستجو کردنی همان گزینه جواب است.

عدم نیاز به دانستن همه مطالب یک تست: برای پاسخ دادن به بعضی از تست ها ، نیاز به دانستن همه مطالب مورد نظر طراح نیست. و فقط با دانستن بخشی از تست‏ می‏توانید گزینه های نادرست را از درست جدا و خود را به جواب صحیح برسانید.

عدم نیاز به حل طولانی: معمولا سوالات کنکور در دروس فیزیک و شیمی و ریاضی که به صورت مساله‏ می‏باشند، راه حل های طولانی ندارندو عمدتا یک یا دو نکته خاص مورد نظر طراح‏ می‏باشند. بنابراین هنگام حل این تست ها اگر دیدید که به محاسبات طولانی و استفاده از فرمولهای زیاد نیاز است، بلافاصله بفهمید که ازنکته مورد نظر طراح دور افتاده اید و یا در جایی اشتباه کرده اید. در بسیاری موارد نیز شکل کشیدن و یا عدد گذاری در سوالات ریاضی در رسیدن به جواب صحیح کمک زیادی می کند.

عدم احاله جواب به بعد: وقتی روی یک تست انرژی گذاشتید و برای یافتن جواب فکر کردید و نهایتا به دو گزینه تردیدی رسیدید . با خود نگوئید که بعدا اگر به سراغ آن بیائید شاید راه بهتری به ذهنتان برسد. بلافاصله جواب را همان موقع انتخاب کرده و به احساس اولیه خود در مورد جواب عمل کنید. رد شدن از تست و بازگشت دوباره مستلزم صرف وقت اضافی و بررسی دوباره تست است،بدون اینکه اطلاعات اضافه تری به شما بدهد و یا شک شما را برطرف سازد.

قیدهای تاکید و نفی بیانگر جواب غلط اند: گزینه هایی که دارای لغاتی مانند همیشه ، هرگز ، حتما و از این قبیل هستند، اصولا صحیح نمی باشند. در حالی که گزینه هایی دارای کلماتی مانند ممکن است ، احتمالا و مانند اینها ، معمولا صحیح ‏می‏باشند.

تست جواب های محاسباتی : بعضی اوقات از شما خواسته‏ می‏شود درستی یک جواب را در چهار فرمول داده شده چک کنید. به جای حل کامل محاسبه جواب کافی است ، جواب داده شده را در فرمول قرار داده و ببینید آیا تساوی داده شده برقرار‏می‏شود یا خیر.

 

چند توصیه:

تغییر فضای فکری هنگام قفل کردن روی چند تست پیاپی: اگر هنگام حل چند تست پیاپی چیزی به ذهنتان نرسید. سریعا متوقف شوید و با تنفس عمیق و تمرینات تن آرامی و در صورت امکان خوردن کیک و بیسکویت و کشمش و تنقلات دقیقه ای استراحت سعی کنید. به مغز خود اکسیژن و به بدن خود قند کافی برسانید.

اولویت بندی دروس اختصاصی: بعد از اینکه تمام سوالات ساده همه درس ها را جواب دادید و مطمئن شدید که دیگر سوال ساده ای برای جواب دادن وجود ندارد و قبل از اینکه به سراغ روش مهندسی معکوس بروید. مدت مشخصی را بسته به زمان باقیمانده (مثلا نیم ساعت) را برای درسهای با ضریب بالاتر (درس های ضریب ۴ کنار بگذارید ) و سعی کنید سوالات بیشتری از آن درس ها را تا حد امکان جواب دهید.

درس های با انحراف معیار منفی بالا: درس هایی که خیلی ها از آنها بیزارند و اصلا در کنکور به آنها اعتنایی نمی کنند.‏می‏توانند برای شما الهه شانس باشند. مثلا در رشته انسانی داوطلبان از تست های ریاضی بیزارند. در رشته تجربی درس های ریاضی و فیزیک کمتر طرفدار دارد. در رشته ریاضی نیز درس شیمی دچار نفرت شده است. حال آنکه ارزش واقعی یک تست از یک درس مشخص بعد از کنکور مشخص‏ می‏شود. یعنی زمانی که معلوم شود چند نفر به این درس پاسخگو بوده اند. به عبارتی امتیاز سوالات درسی که عده کمی به آن پاسخ صحیح داده اند، مانند ریاضی در رشته تجربی و یا شیمی در رشته ریاضی و فیزیک به مراتب ارزش بالاتری از سوالات درسی دارد که عده زیادی به آن پاسخ‏ می‏گویند و اینکه بگوییم در رشته تجربی فیزیک ضریب ۲ دارد و ریاضیات هم ضریب ۲، پس ارزش تستی این دو درس با هم برابر است کاملا غلط ‏می‏باشد.

 
برچسب ها :تست مهندسی معکوس گزینه صحیح احتمالات
تاریخ انتشار :سه‌شنبه 21 شهریور 1391