معلمان فراتر از وظیفه سازمانی

زمانی که آموزش‌ها در کشور آنلاین شد. پرسشی که مدام مطرح می‌شد این بود که دانش‌آموزان مناطق محروم چه می‌شوند؟ اما در پاسخ به این مسأله مسئولان آموزشی معتقد بودند که نباید دانش‌آموزی از درس و آموزش محروم شود. با این اوصاف آموزش دانش‌آموزان به‌صورت آنلاین ادامه پیدا کرد اما این نگرانی هم وجود داشت تکلیف دانش‌آموزانی که گوشی هوشمند ندارند و یا در برخی از مناطق روستایی زندگی می‌کنند که در آنجا پوشش اینترنت نیست، چه می‌شود؟ در این شرایط فقط معلمان بودند که به کمک سیستم آموزشی آمدند تا هیچ یک از دانش‌آموزان مناطق عشایری و روستایی از آموزش محروم نباشند. معلمان عشایری در ایام شیوع کرونا جزو پیشگامان جهاد آموزشی بوده وهستند، آنها کلاس‌های درس را به‌صورت حضوری و غیرحضوری دایر کردند و با تهیه درسنامه‌های خودآموز و پیک‌های سلامت و حتی توزیع لوازم بهداشتی در چادرهای عشایری و یا در منازل ثابت عشایری و کانتینرها حضور یافتند واجاز ه ندادند آموزش متوقف شود، همه مسئولان آموزش و پرورش کشور به این نکته اذعان دارند که معلمان دلسوز و دغدغه‌مند عشایری آبروی آموزش و پرورش را در دوران کرونا حفظ کردند.

از طرفی آموزش و پرورش نیز تأکید دارد فراهم کردن فرصت برابر برای دانش‌آموزان عین عدالت آموزشی است و معلمان این موضوع را مهم‌ترین رسالت خود قرار داده‌اند تا شرایط برای همه دانش‌آموزانی که دسترسی به تلویزیون یا اینترنت ندارند، یکسان باشد و آموزش‌های لازم به این دانش‌آموزان داده شود. با این حال یکی از مهم‌ترین اهدافی که ما در این سال‌ها دنبال کردیم، گسترش پوشش تحصیلی دختران عشایری است. البته تحقق این موضوع مستلزم همکاری مسئولان دفاترعشایرهم است که برنامه‌ها و فعالیت را بر اساس شرایط فرهنگی قومی و جغرافیایی تنظیم کنند و مشخص شود برای استان‌هایشان چه گام‌هایی باید بردارند که بتوانیم روزی شاهد این قضیه باشیم که دانش‌آموزان دختر عشایری بعد از پایان پایه ششم بتوانند در مدارس متوسطه ثبت‌نام کنند. ما در این زمینه سعی کردیم تا خوابگاه مرکزی احداث کنیم، مدارس شبانه‌روزی را گسترش دادیم و وسیله رفت و‌آمد برای دختران در نظر گرفتیم. این کارها موجب شد تا ترک تحصیل دختران کاهش پیدا کند. البته ضرورت ندارد که در هر جایی مدرسه فیزیکی ایجاد کنیم چون بعضی مواقع با اختصاص وسیله رفت و آمد و ایجاد خوابگاه مرکزی می‌توانیم دانش‌آموزان را به مدرسه بیاوریم.

براساس راهکار سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، پوشش حداکثری دانش‌آموزان عشایری به‌عنوان یک مطالبه تأکید شده است، بر همین اساس طی چهار سال گذشته تعداد استان‌های میزبان دانش‌آموزان عشایری از 24 استان به 27 استان افزایش یافت که بدین صورت 20 هزار دانش‌آموز عشایری در استان‌های مختلف کشور زیر چتر حمایتی تعلیمات عشایری قرار گرفتند که در این بخش از نظر کمی 11 درصد رشد داشته‌ایم و با انتخاب هدف متعالی که بارها برآن تأکید کردیم. یعنی افزایش نرخ اشتغال به تحصیل دانش‌آموزان دختر عشایری با فعالیت‌ها و راهکار‌هایی که ارائه شد، طی چهارسال گذشته نرخ اشتغال به تحصیل دانش‌آموزان عشایری را 10درصد افزایش داده‌ایم. دانش‌آموزانی که در مدارس عشایری سیار و نیمه سیارحضور دارند نمی‌توانند از حداقل‌های بهداشتی و خدماتی که در روستاها هست استفاده کنند.اما دانش‌آموزی که مخصوصاً در مدارس نیمه‌سیار عشایری مشغول تحصیل است به‌دلیل اینکه همراه خانواده کوچ نکرده و در خوابگاه‌ها یا مدارس شبانه‌روزی اسکان پیدا کرده و یا در منازل اقوام خودشان مستقر شده‌اند، از این امکاناتی که دانش‌آموزانی که در مدارس ثابت برخوردار هستند، بهره‌مند نمی‌شوند. لذا اختصاص سرانه برابر برای همه دانش‌آموزان عشایری عدالت آموزشی نیست. در این زمینه یک راهکار جدیدی اندیشیده‌ایم که مخصوصاً دانش‌آموزان کوچ‌رو از سهمیه بیشتری در سرانه‌های دانش‌آموزی برخوردار شوند.

البته باید اشاره کنم که در این سال تحصیلی ما با چالش‌هایی در مدارس روستایی و عشایری رو‌به‌رو هستیم که متأسفانه در چهار سال گذشته چندان به آن توجهی نشده و آن این موضوع است که مدارس عشایری را از معلمان بی‌کیفیت پر کرده‌ایم. اگر اساسنامه مدارس عشایری اجرا می‌شد معلمان از لحاظ حقوقی انگیزه داشتند و تشویق می‌شدند که در مناطق سخت‌گذر مشغول تدریس شوند. بی‌کیفیت بودن نیروهای مورد استفاده و موقت بودن نیروها و همین‌طور توزیع نابرابر بدین معنا که در اکثر استان‌های کشور ابتدا کسری دبیران متوسطه اول و دوم بر طرف می‌شود، سپس هر آنچه نیرو با هر کیفیتی باقی ماند، روانه دبستان‌ها می‌شود و متأسفانه در بین این نیروهای موقت، کم‌امتیاز‌ترین معلمانی که به‌عنوان خرید خدمات، سرباز معلمان، آموزشیار نهضت سوادآموزی آموزش‌های لازم را ندیده‌اند برای مدارس عشایری در نظر گرفته می‌شود، ماده 11 اساسنامه تأمین و تربیت معلمان واجدالشرایط مورد نیاز این مدارس با توجه به پیش‌بینی سهمیه ویژه عشایر در دانشگاه فرهنگیان انجام می‌گیرد. زمانی که فوق‌العاده‌های ویژه مانند سختی کار برای معلمان مناطق فوق در نظر گرفته شود، انگیزه نیروهای توانمند برای حضور در مناطق کوهستانی و... بیشتر خواهد شد.

نکته بعدی این است که باید محتوای کتب درسی مدارس عشایری با توجه به چهارچوب برنامه درسی ملی به مفاد سند تحول بنیادین با توجه به شرایط و ویژگی‌های محلی و مقتضیات جغرافیایی و منطقه‌ای توسط سازمان پژوهش حداکثر دوسال بعد از تصویب اساسنامه متناسب‌سازی شود. یعنی در سال96 وظیفه‌ای را که قانون به آن موکول کرده اجرا می‌شد، این مایه تأسف است که ما مجبورشویم به خاطر محتوای کتب درسی نامناسب که اصلاً به ایل و قبیله و اقتضائات جغرافیایی و محلی و بومی عشایر تطابق ندارد، شاهد ترک تحصیل دانش‌آموز عشایری باشیم.

بر اساس آخرین آمار ثبت شده در آموزش و پرورش208هزار و448 دانش‌آموز در مناطق روستایی و عشایری تحصیل می کنند که 47 درصد آن را دختران تشکیل می‌دهند. اگر 566کلاس همین امروز مهیا بشود نیاز همین لحظه را برآورده می‌کند. لوازم آموزشی و کمک‌آموزشی متأسفانه خیلی کم است. ما سه هزار و 199 آبخوری و 925 سرویس بهداشتی برای مدارس عشایری نیاز داریم. سرانه‌های کتاب در مدارس عشایری بسیار پایین است و فقط شش درصد مدارس دارای کتابخانه هستند و چهل درصد فضاهای آموزشی عشایری مناسب نیستند، خواسته ما از خیرین مدرسه‌ساز این است که همان‌طور که امسال سال تجهیز، تأسیس و توسعه مدارس عشایری از طریق سازمان نوسازی اعلام شده، خواهش می‌کنیم اگر خیرین برایشان امکان دارد به‌جای ساخت سازه‌های ساختمانی با خرید کانتینرهای چرخدار و کاملاً مجهز در این امر یاری‌رسان باشند، چون این کلاس‌های پیش‌ساخته دارای پنل خورشیدی هستند و در جاهایی که اینترنت جوابگو نیست می‌توان فضای مجازی را برای دانش‌آموزان فراهم کرد و همین‌طور این اتاق‌ها اتاق استراحتی برای معلم کلاس است و همچنین به خاطر امکاناتی که دارد سرویس بهداشتی مناسبی برای دانش‌آموزان فراهم می‌کند.

 
برچسب ها :سیستم آموزشی وظیفه سازمانی معلمان
تاریخ انتشار :چهارشنبه 5 آبان 1400