کودکان، تابستانشان اوقات کار است یا فراغت
با نگاه به گوشه گوشه شهرمان کودکان را شاهدیم که با پایان تحصیل و شروع تابستان به دست فروشی در شهر مشغولند.
باز هم تابستان آمد معنی که کودکان به دور از دفتر و کتاب خود به نوعی اوقات فراغت
را آغاز می کنند و هر کدام به گونه ای دوران تعطیلات خود را سپری می کنند.
جمعی در کلاس هایی که والدین برای آنها تدارک دیدند و جمعی نیز در خانه و
محل خود به خاطر هزینه های گزاف که باید برای کلاس پرداخت گذر اوقات می کنند
اما....
اما پایان یافتن امتحانات شاید برای همه کودکان اوقات فراغت محسوب
نشود بلکه با نگاهی گذرا به شهرمان کودکان را شاهدیم که گویی تابستان تازه نقطه
آغاز کار و تلاش آن هاست کودکانی که بعضا فعالیت برخی از آن ها را در مشاغل سخت نیز
شاهدیم.
کودکانی که به جای رفتن به سفر و کلاس های مختلف و بازی های رایانه
است به دلیل نداشتن توان مالی و به بهانه کمک به والدینی که توانایی تامین را ندارد
در کوچه و خیابان های شهرمان در اتوبوس و گوشه میدان ها و مراکز خرید دست فروشی می
کنند و فال می فروشند و با چشمانشان گویی التماس خرید دارند تا شاید خرید کوچک ما
راه گشایی مشکلی بزرگ از آن ها باشد کودکانی که اغلب با فقر فرهنگی دست و پنجه نرم
می کنند و هیچ گاه لذت دوران کودکی و اوقات فراغت تابستان را مانند هم سن و سال
هایشان نمی چشند.
با نگاهی گذرا به شهرمان در ایام تعطیلات تابستان به
راحتی شاهد حضورشان در جای جای مختلفی هستیم که قدم می گذاریم و با خود می اندیشیم
چه کسی به فکر آن هاست!!