دلتنگیهای روز معلم در سال کرونایی
روز معلم های زیادی رو در سالهای خدمتمان تجربه کردیم. روزهایی که با شورو شعف دانشآموزانمان همراه میشد.
مدیران از هفتهها قبل، در تدارک بزرگداشت این روز بودند و سعی میکردند آن را به بهترین صورت ممکن برگزار کنند.
صبح وقتی پا به مدرسه میگذاشتیم، بچه ها با شاخه گل رز و با نشاطی وصف ناپذیر، از معلمان مورد علاقه خود تقدیر میکردند و گویی در ابراز محبت به دبیر خود باهم رقابت داشتند.
طبق برنامه از پیش تعیین شده، معلمان از زیر دروازهای که با گلهای قرمز و برگهای سبز تزئیین شده بود عبور میکردند و دانشآموزان گروه فرزانگان به آنان سلام داده و با آرایش خیلی زیبا و هماهنگ با اهدا شاخه گلی از آنها به نمایندگی از همه دانشآموزان تقدیر میکردند.
چقدر این صحنهها زیبا و قابل احترام بود.
عدهای از دانشآموزان هم بودند که تحت تاثیر شیطنت کودکانه، زیر لب غرغر میکردند و چیزهایی علیه معلمها میگفتند و ما هم در دلمان به بچگی آنها میخندیدیم.
در این روزهای بحران کرونا، در دوره تعطیلی و دوری از مدرسه چقدر دلمان برای این صحنهها تنگ میشود،
برای بچهها و شور و نشاطشان؛ حتی برای غرغرهایشان.
چقدر دلتنگ حضور در کلاس و درس دادن پای تخته میشویم،
سالهای قبل روز معلم که میرسید از تبریکهای اولیا و دانشآموزان انرژی میگرفتیم و به خودمان میبالیدیم؛
امسال اما، روز معلم رسید و ما دلخوشیم به همین تدریس آنلاین، به همین شنیدن گاه به گاه صدای دانشآموزانمان در فایلهای صوتی، دلخوشیم به تمام شدن این بیماری دنیاگیر و امیدوار و منتظریم برای روز بازشدن مدرسه.
منتظریم تا روز معلم دیگری را در میان فریادهای شور و شوق بچهها در دفتر خاطرات کاری خود ثبت کنیم.
معلم روزت مبارک
* معلم و معاون آموزشی یکی از مدارس متوسطه شهر ورامین