در حال بارگذاری ...
    
  • عوامل مؤثر در انتخاب رشته دانشگاهی

    عوامل مؤثر در انتخاب رشته را به دو دسته عوامل فردی و درونی و عوامل اجتماعی و بیرونی می‌توان تفکیک کرد. با توجه به این تقسیم‌بندی، در این‌جا پیرامون هر یک از عوامل مشخص شده توضیح مختصری ارائه می‌گردد:

     الف- عوامل فردی و درونی

    1- انگیزه: انگیزه به عاملی تعبیر می‌شود که اساس رفتار آگاهانه افراد را تشکیل می‌دهد. معمولاً فراهم آمدن مجموعه‌های از شرایط و مقتضیات که موجب انگیزش فرد برای وصول به هدفی می‌شود، مبنای شکل‌گیری و ایجاد این عامل، یعنی انگیزه می‌گردد. بسته به نوع شرایط و مقتضیات انواع مختلفی از انگیزش و محرک‌ها را می‌توان برشمرد.
    انگیزه واقعی مبین نیروی درونی است که مشوق و محرک فرد برای حرکت به سوی مطلوب است. البته عامل این شوق و حرکت تنها نیروهای نهایی و درونی نیست، بلکه محیط بیرونی فرد بر ایجاد آن اثر می‌گذارد. این تأثیرات محیط بیرونی (خانواده، مدرسه، دوستان، جامعه) است که می‌توان موجب ایجاد انگیزه کاذب شود. لذا، داوطلبان ورود به دانشگاه به یک بررسی درونی همه جانبه، تأمل در خواسته‌ها و عواملی که موجب می‌شود آن‌ها به زمینه خاص علمی بگرایند، نیازمندند. انتخاب رشته‌ای که در راستای انگیزه واقعی فرد صورت بگیرد به عنوان انتخاب رشته اصلح مطرح است.

    2- علاقه: علاقه را می‌توان به ترجیح میان اشیاء مختلف هنگام انتخاب تعبیر نمود. گرچه انگیزه و علاقه ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و شاید بتوان علاقه را نوعی انگیزه بالفعل قلمداد نمود، ولی بهتر است در مسائل حساسی مانند انتخاب رشته که به آینده داوطلب مربوط می‌شود، هر کدام را در جایگاه ویژه خود قرار دهیم، بدون آن‌که ربط مستقیم آن‌ها را نادیده بگیریم. داوطلب نمی‌تواند در کنکور سراسری و در هدف ورود به دانشگاه بدون انگیزه باشد و احتمالاً پذیرش دشواری این رقابت سنگین باید به معنای وجود انگیزه قوی برای ادامه تحصیلات دانشگاهی باشد، اما ممکن است که هنوز علائق وی شکل واضحی نیافته باشند و داوطلب از میان رشته‌های متنوع دانشگاهی به علاقه واقعی خود دست نیافته باشد. به هر حال، احتمالاً هر داوطلبی باید به یک یا چند رشته تحصیلی علاقه داشته باشد. در این‌جا علاقه به معنای خواستن و دوست داشتن شفاف است بدون این‌که عوامل خارجی این خواستن را کدر نموده باشند. انگیزه کاذب می‌تواند ایجاد علاقه کاذب کند. بدین ترتیب که ممکن است داوطلب در فضایی قرار گیرد که دیگران همواره از رشته‌های خاص دانشگاهی برای وی بتی را ساخته باشند و با صدها دلیل (فهمیده و نفهمیده) رشته‌های مطلوب خود را برای داوطلب بیارایند، و به تدریج علاقه کاذبی را در وجود او بنشانند. در اینجاست که خانواده داوطلب و نیز دوستان واقعی او باید به وی کمک کنند تا او علائق واقعی و اصیل خود را از علائق کاذب باز شناسد. علاقه واقعی در راستای انگیزه واقعی است. چنانچه علاقه براساس انگیزه واقعی شکل بگیرد، از آن باید به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در انتخاب رشته یاد کرد.

    3- شناخت: عامل بعد، شناخت کافی داوطلب از رشته‌های دانشگاهی است. شناخت مبیین آگاهی معرفت کافی از موضوع مورد بررسی و انتخاب است. علاقه بدون شناخت نمی‌تواند واقعی باشد. ممکن است که داوطلب بدون شناخت رشته‌های دانشگاهی در خود انگیزه قوی برای تحصیلات عالیه بیابد. ولی نمی‌تواند نسبت به رشته‌ای که هیچ شناختی از آن ندارد، علاقه‌مند باشد. لذا، داوطلب باید تلاش کند که از هر طریق ممکن شناخت کافی از رشته‌های دانشگاهی را به دست آورد. بعضی از منابعی که هم اکنون در دسترسند عبارتند از: دفترچه معرفی رشته‌های تحصیلی گزینه دو که مطالب آن به معرفی و توضیح رشته‌های دانشگاهی می‌پردازد و همچنین، مطالبی که در این خصوص در نشریات پیک‌ سنجش و راه دانشگاه منتشر شده است، قابل استفاده می‌باشد. علاوه بر این «آشنایان و دوستانی که دانشجو یا فارغ‌التحصیل رشته‌های دانشگاهی هستند»، «مطالبی که مشاوران خبره در دبیرستان یا از طریق رسانه‌های گروهی مطرح می‌کنند»، «تماس با دانشگاه‌هایی که مجری رشته‌ها مورد نظر هستند»، «بروشورهای مختلفی که در زمینه رشته‌های تحصیلی یا مشاغل گوناگون وجود دارد»، می‌تواند اطلاعات لازم را برای کسب شناخت لازم در اختیار بگذارند.

    4- توان علمی: مسئله توان علمی متفاوت از انگیزه و علاقه است. می‌توان انتظار داشت که هر صاحب علاقه‌ای لزوماً برای ادامه تحصیل در شته مورد علاقه‌اش توانمند نیز باشد. قدرت علمی داوطلب در خلال تحصیلات دبیرستانی و نتایج علمی حاصل از شرکت در کنکور سراسری ارزیابی می‌شود. توان علمی گرچه به استعداد تحصیلی ربط می‌یابد، ولی سخت‌کوشی و پیگیری مستمر در فراگیری نقش اصلی را در بالا بردن بنیه علمی داوطلب ایفا می‌کند. به هر حال برای ورود به هر رشته تحصیلی در دانشگاه فرد باید از توان و بنیه علمی لازم برخوردار باشد. منتها در این جا منظور توان علمی داوطلب به صورت مطلق نیست، بلکه آمادگی علمی داوطلب در دروسی است که پایه‌های تخصصی رشته دانشگاهی را شکل می‌دهند. به عنوان مثال، در رشته داروسازی داوطلب باید در دروسی مانند شیمی و زیست‌شناسی قابلیت علمی خوبی داشته باشد. برای رشته مهندسی الکترونیک باید در زمینه‌های ریاضی فیزیک قوی بود. برای رشته معماری علاوه بر ریاضی خود باید هندسه و قدرت تجسمی مناسبی داشت. در مهندسی شیمی علاوه بر ریاضی و فیزیک به توانایی ویژه در شیمی نیز نیاز است. پیش نیاز رشته اقتصاد یا حسابداری فقط دروس علوم انسانی نیست بلکه دروسی مانند ریاضی و آمار نیز نقش مهمی را دارند.
    در رابطه با سطح توانمندی علمی لازم برای ورود به رشته دانشگاهی باید به دو نکته توجه کرد. یکی آن‌که قدرت علمی در دروس متناسب یا رشته مورد نظر مهمتر از توان علمی عمومی است. دیگر آن‌که شرط توفیق در دانشگاه (پس از قبولی) وابسته به میزان تسلط بر دروس فوق‌الاشاره است. به عبارت دیگر ممکن است که فردی در ورود به رشته خاصی توفیق یابد منتها این قوت علمی فرد در دروس اختصاصی رشته است که ضامن ادامه تحصیل موفقیت‌آمیز وی در آن رشته می‌باشد.
    به‌طور خلاصه باید گفت که برای ورود به یک رشته مشخص دانشگاهی باید از توان علمی لازم برخوردار بود. سوابق تحصیلی و نتیجه کنکور مناسب‌ترین ملاک‌های در دسترس برای ارزیابی این توانایی هستند. از این مطلب می‌توان به لزوم تناسب توان علمی با سطح دشواری رشته تحصیلی یاد کرد.

    5- استعداد تحصیلی: در این‌جا استعداد تحصیلی متفاوت از بنیه علمی لحاظ شده است. منظور از استعداد، توانایی ویژه در انجام دادن بعضی از فعالیت‌ها و اموری است که فرد را از افراد مشابه متمایز می‌سازد. ممکن است که فردی به لحاظ استعداد متوسط باشد، اما در سایه تلاش و سخت‌کوشی از بنیه علمی بسیار بالایی برخوردار گردد و بالعکس. ممکن است فردی با استعداد باشد اما به علت کاهلی و تنبلی نه تنها بهره‌ای از استعداد خود نبرد بلکه در مسابقه با افراد پر تلاش و با استعداد متوسط هیچ‌گونه توفیقی نیابد. به هر حال بهترین حالت آن است که استعداد تحصیلی با تلاش سخت و مستمر برای کسب علم توأم شود تا این استعداد‌ها در صحنه جامعه بدرخشند و بدیهی است که این‌گونه افراد در همه صحنه‌های رقابت علمی پیروز خواهند بود.

    در این‌جا به نکته‌ای باید اشاره کرد که مستقیماً به انتخاب رشته تحصیلی مربوط می‌شود. معمولاً استعداد در زمینه یا درس خاصی ظهور و بروز بیشتری دارد تا در همه زمینه‌ها. به‌عنوان مثال، دانش‌آموزانی هستند که در ریاضی از استعداد بالایی برخوردارند. اما در درس شیمی، در مقایسه با دیگران، متوسط ارزیابی می‌شوند. یا در زمینه نقاشی از استعداد سرشاری برخوردارند اما در دروس عمومی (و یا تخصصی) نظری با ضعف مواجه‌اند. شناخت این استعداد بسیار مهم است. داوطلب باید به استعداد علمی نسبی خود دقیقاً توجه کند. منظور از نسبی در اینجا آن است که تمام افراد از نوعی استعداد برخوردارند. منتها در زمینه‌های مختلف علمی و عملی این استعداد در افراد مختلف از شدت و ضعف برخوردار است. در انتخاب رشته تحصیلی به تناسب بین استعداد علمی و محتوای رشته دانشگاهی باید توجه داشت. بهترین رشته تحصیلی برای داوطلب آن است که وی استعداد خود را همسو با آن بیابد. بسیاری از ناسازگاری‌های درون دانشگاهی و فشارهای روانی ناخواسته که به برخی از دانشجویان وارد می‌شود، در انتخاب غلط رشته تحصیلی به علت غفلت از عوامل فوق‌الذکر ریشه دارد. هجوم دانشجویان برای تغییر رشته فعلی آنان از عدم انگیزه و علاقه به رشته تحصیلی حکایت دارد. بسا با استعدادترین داوطلبان کنکور که در رشته خاصی پذیرفته شدند ولی نه تنها در دانشگاه از برجستگی‌های علمی مطرح در دبیرستان و در سطح کنکور خبری نبود بلکه واهمه عدم توفیق در اتمام دوره دانشگاهی نیز وجود داشت.
    در انتهای این قسمت باید متذکر این نکته مهم شد که محور کردن فقط یک عامل (مثلاً علاقه) و لحاظ کردن بعضی عوامل به صورت کم اثر و اقماری منجر به انتخاب رشته خوب و مفیدی نخواهد شد.

     

     ب- عوامل بیرونی و اجتماعی

    1- محیط بیرونی: منظور از محیط بیرونی، کلیه عوامل و افرادی است که با داوطلب در تماس و مراوده بوده و به نوعی در تصمیم‌گیری‌های وی در ارتباط با انتخاب رشته تأثیر می‌گذارند. در این خصوص از خانواده، مدرسه، دوستان و جامعه‌ای که داوطلب را مستقیماً احاطه کرده و با او برخورد دارند، می‌توان نام برد. محیط بیرونی می‌تواند در دو جهت مختلف عمل کند. جهتی مثبت که عبارت از کمک به داوطلب برای کاوش درونی، کشف علاقه واقعی و میزان استعداد تحصیلی و دور ساختن داوطلب از تصمیم‌گیری‌ براساس احساس بدون شناخت می‌باشد و جهت منفی که القاء علایق و برداشت‌های شخصی خود به داوطلب است بدون آن‌که انگیزه، علاقه، توان علمی و استعداد داوطلب چندان مورد توجه قرار گیرد.
    داوطلبان کنکور سراسری که مبادرت به انتخاب رشته می‌کنند باید دقت کامل مبذول دارند تا از محیط بیرونی فقط در جهت اثرگذاری مثبت آن بهره ببرند و خود را تا حد امکان از تأثیرات نامطلوبی که منجر به انحراف آن‌ها از مسیر صحیح می‌گردد، دور نگه دارند.

    2- اشتغال: عامل اشتغال در انتخاب رشته دانشگاهی، نقش دوگانه‌ای را ایفا می‌کند. برای برخی هدف ورود به دانشگاه اصولاً تصدی شغل‌های خاص است که بدون قبولی در آن رشته دانشگاهی، وصول به آن امکان‌پذیر نیست. برای برخی دیگر قبولی چنان مهم است که اصولاً در زمان انتخاب رشته به مسأله اشتغال مرتبط با آن رشته توجه نمی‌کنند. در ارتباط با مسأله اشتغال نکات زیر به اختصار مطرح می‌شود:
    کلیه داوطلبان به شغلی که آن رشته دانشگاهی منتهی به آن می‌شود (یا می‌تواند بشود) حتماً توجه کنند هر چند که هدف ورود به دانشگاه به هیچ‌وجه نباید فقط به مسأله اشتغال محدود شود.
    داوطلب از نظر روحی و روانی باید آمادگی لازم برای پذیرش کار مرتبط با رشته مورد نظر را داشته باشد. به عنوان مثال کسی که مشاهده خود برای او غیر قابل تحمل بوده و حتی از آن می‌هراسد، نباید رشته‌ای را انتخاب کند (مانند پزشکی و دامپزشکی) که در زمان اشتغال همواره امکان این برخورد وجود دارد. اشتغال در برخی از رشته‌ها، عمدتاً به معنای کار در آزمایشگاه است، مانند رشته‌های علوم آزمایشگاهی، شیمی کاربردی و نظایر این‌ها. برخی از رشته‌ها در نهایت منجر به شغلی می‌شوند که غالباً باید خارج از شهرها صورت پذیرد مانند رشته استخراج معدن، تعدادی از رشته‌های کشاورزی و غیره. رشته دامپزشکی همواره برخوردهای خاصی را با دام و طیور دارد. رشته حقوق نوع ویژه‌ای از آمادگی روانی را می‌طلبد. رشته مشاوره و شاید روان‌شناسی نیاز به آمادگی خاص درونی دارند، همچنین است رشته‌های معلمی و دبیری که باید توأم با عشق و علاقه ویژه به امر آموزاندن باشد. به‌هر حال فرد باید آمادگی روحی و روانی لازم را برای تصدی شغلی که رشته دانشگاهی منتهی به آن می‌شود، حتماً داشته باشد.
    علاوه بر آمادگی روحی و درونی، باید داوطلب آمادگی بدنی برای اشتغال در شغل ذیربط را داشته باشد. مثلاً، استخراج معدن، نقشه‌برداری، تکنسین اتاق عمل، حتی رشته‌های دبیری نیاز به نوعی آمادگی بدنی دارند. در این ارتباط داوطلبان دختر باید توجه بیشتری داشته باشند. اگر شغل مرتبط با رشته‌ای، آمادگی خاص بدنی و کار در محیط ویژه‌ای را می‌طلبد که آمادگی لازم برای این مهم در آن‌ها وجود ندارد، لذا نباید چنین رشته‌ای را انتخاب کنند.
    توجه به زمینه اشتغال نیز مهم است. برای تعدادی از رشته‌ها زمینه اشتغال به مراتب بیشتر فراهم است تا رشته‌های دیگر. لذا اگر برای داوطلبی تضمین اشتغال مهم است باید عمدتاً در پی رشته‌هایی باشد که زمینه کار مناسبی دارند. در این ارتباط داوطلب باید از افراد و مراجع آگاه، اطلاعات لازم را به دست آورد.

    3- عنوان اجتماعی، برداشت اجتماعی: عنوان پاره‌ای از رشته‌ها و همین طور عناوین اجتماعی که تعدادی از شغل‌های مرتبط با رشته‌های دانشگاهی به دنبال خود دارند، برای برخی از داوطلبان مهم است. حال این اهمیت به معنای علاقه و توجه است یا به معنای عدم علاقه و دوری جستن از آن. به نظر می‌رسد که تعدادی از رشته‌ها دارای عناوین جذاب اجتماعی هستند و همین عناوین است که می‌تواند یک کشش کاذب در داوطلب ایجاد کند و او را از مسیر صحیح تصمیم‌گیری منحرف سازد. به هر حال، داوطلب باید میزان اهمیت عنوان اجتماعی را که فارغ‌التحصیلان رشته مورد نظر به دوش می‌کشند، برای خود تجزیه و تحلیل کند.

    4- محیط ویژه دانشگاهی: بر تعدادی از دانشگاه‌ها شرایط خاص آموزشی حاکم است. حتی در برخی از آن‌ها، دانشجو باید تحت انضباط و رفتار ویژه‌ای قرار گیرد. به‌عنوان مثال کسی که یک رشته دانشگاهی مربوط به نیروهای نظامی، انتظامی یا صنایع دفاع را انتخاب می‌کند باید توجه داشته باشد که در داخل دانشگاه باید از مقررات خصوصی تبعیت کند. بعضاً باید لباس فرم بپوشد. گاه علاوه بر دروس علمی دوره، باید دروس مورد نیاز شغل آینده را بگذارند. تمرینات بدنی و آمادگی‌های رزمی و آشنایی و کار با سلاح‌های جنگی نیز در برنامه دانشجو قرار می‌گیرد. لذا فردی که این قبیل رشته‌ها را انتخاب می‌کند، حتماً باید تناسب روحیه خود را با شرایط و مقتضیات محیط آموزش در نظر بگیرد. البته این سخن به این معنا نیست که این رشته‌ها را نباید انتخاب کرد، بلکه بیشتر عکس آن مدنظر است و آن به این که علاوه بر رشته‌های بسیار خوبی که در این دانشگاه‌ها عرضه می‌شود، نوعی زمینه اشتغال آتی نیز برای داوطلبان فراهم می‌شود و نباید بیم مبهمی که داوطلب از این گونه محیط‌ها دارد وی را از انتخاب این‌گونه رشته‌ها باز دارد.
    هدف اصلی از مطالب طرح شده در این بخش ابلاغ این پیام است که داوطلب نباید به هیچ وجه موضوع انتخاب رشته را به دست تصادف تحت عنوان بخت و تقدیر و سرنوشت بسپارد و یا خود را دست و پا بسته تسلیم نظرات دیگران کند و افسار انتخاب رشته را به دست دیگران بسپارد. بلکه داوطلب باید به صورت فعال و تعیین کننده در فرآیند انتخاب رشته حضور و بروز داشته باشد. فعال شدن داوطلب در فرآیند انتخاب رشته یکی از تمرین‌های مهم زندگی وی در زمینه بروز قدرت ارزشیابی مسایل، ظهور مؤلفه تصمیم‌گیری در زندگی، قبول مسئولیت تصمیم‌های اتخاذ شده، اعلام داشتن رأی و نظر در کنار آراء و نظرات دیگران و در نهایت تحریک و تقویت حس اعتماد به نفس، می‌باشد. چنین فردی هرگز بی‌هدف وارد دانشگاه نمی‌شود و در نتیجه دچار سردرگمی و سلب انگیزه در ادامه تحصیل نمی‌گردد.




    مطالب مرتبط

    سهم ۴۰ تا ۶۰ درصدی سوابق تحصیلی در کنکور ۳ سال آینده

    سهم ۴۰ تا ۶۰ درصدی سوابق تحصیلی در کنکور ۳ سال آینده

    تهران (پانا) - معاون آموزش متوسطه گفت در کنکور سال آینده صرفا ۴۰ درصد سابقه تحصیلی فقط در پایه دوازدهم لحاظ می شود، در سال ۱۴۰۳ سهم سوابق تحصیلی ۵۰ درصد از پایه دوازدهم و یازدهم خواهد بود و از کنکور ۱۴۰۴ میزان ۶۰ درصد سابقه تحصیلی پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم لحاظ و سهم کنکور ...

    |

    نظرات کاربران