در حال بارگذاری ...
    
  • مصاحبه با آقای سید حسن شریف زاده مخترع کشوری

    با یکی از مخترعین کشور به گفتگو می نشینیم . ایشان سید حسن شریف زاده متولد سال 1361 شهرستان گلپایگان می باشند و به گفته خودش اختراع را از 5 سالگی شروع کرده است.

     

    - از سابقه تحصیلی خود بگویید.

    دوران متوسطه را در دبیرستان امام خمینی شهرستان گلپایگان گذراندم و در سال 81-82 بود که موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ریاضی شدم . بعد از آن دیپلم دوم خودم را در رشته ی مکانیک کاردانش اخذ کردم و سپس به سربازی رفتم و در دوران سربازی به عنوان بسیجی نخبه سال و سرباز نمونه سال شناخته شدم که و به دیدار مقام معظم رهبری رفتم و از دست شهید سردار شوشتری تقدیرنامه  و جایزه ویژه گرفتم . در سال 86 از سربازی آمدم و در دانشگاه سراسری شرکت کردم و همزمان نیز در کنکور دانشگاه علمی کاربردی شرکت کردم و رشته ی مکانیک دانشگاه علمی کاربردی قبول شدم . دو سال اول دانشگاه به خاطر معدل  و کارهای پژوهشی که داشتم به عنوان دانشجوی نمونه انتخاب شدم . در حین تحصیل در دانشگاه زیردریایی ساختم که طرحم در مجله رویانویستی روسیه به چاپ رسید.

     

    - نقطه شروع اختراعات شما کجاست ؟

    من از دوران ابتدایی اختراع داشتم . پدرم خودش از مخترعین است و پنج ساله که بودم یک هواپیما ساخته و آن را بالای گاراژش گذاشته بود و من همیشه به عشق بازی با آن هواپیما به گاراژ پدرم می رفتم و با وسایل و عقربه های داخل هواپیما بازی می کردم . بعد از آن پدرم یک هواپیمای رادیوکنترل برایم خرید که من با آن بازی می کردم .من بارها این هواپیما را به زمین می زدم و هنگامی که به هم می ریخت دوباره خودم آن را سرهم می کردم و تغییرمی دادم . درواقع می شود گفت من از 5سالگی اختراع می کردم .(باخنده)

     

    - در دوران دبیرستان چه اختراعاتی داشتید؟

    اوایل دبیرستان که بودم توانستم رتبه ی سوم جشنواره خوارزمی را به خاطر اختراع یک موتور دیزل کسب کنم . یک روز که در مکانیکی پدرم یک ته میلنگ پیدا کردم و با خودم فکر کردم که این ته میلنگ به چه دردی می خورد و فهمیدم که از این ته میلنگ ماشین می توان یک میلنگ کوچکتر بتراشم . از آن یک موتور دیزل ساختم در ابعاد 10*10 سانتی متر با 8000 دور در دقیقه که بدون سوپاپ چهارزمانه بود و خود میلنگ به خاطر سوراخی که در آن تعبیه کرده بودم عمل سوپاپ را انجام می داد و سوختش الکل و روغن کرچک بود . این موتور در تمام دنیا بی نظیر است .

     

    - این اولین اختراعتان بود؟

    نه ، ولی اولین اختراعی که بتوانم با آن رتبه کسب کنم این بود.

     

    - چه اختراعات دیگری در این دوره داشتید؟

    سال دوم دبیرستان دستگاهی اختراع کردم به نام تنس و فارادیک برای آنهایی که سکته می کنند یا بدنشان دچار گرفتگی شده همچنین برای استفاده در باشگاه های بدنسازی کاربرد دارد . این دستگاه عضلات را از عرض می کشد. دستگاه هایی که در حال حاظر وجود دارند عضلات را از طول می کشند که موجب بروز پیری عضلات می شوند ولی این دستگاه موجب تقویت آن ها می شود.

     

    - چه چیز هایی باعث ایجاد انگیزه در شما برای اختراع می شود؟

    اختراع صرف این نیست که یک چیزی بسازی ، اختراع باید یک نیازی از جامعه را برطرف کند و اختراع باید متناسب بانیازهای جامعه باشد و اگر نباشد اون ارزش واقعی را ندارد. مثلاً ممکن است ما یک اختراعی بکنیم که هیچ گاه جامعه نیاز به آن نداشته باشد.

     

    - یعنی انگیزه شما برای اختراع نیازهای جامعه است ؟

    اصلاً باید اینطور باشد .

     

    - چطور ایده ها به ذهنتان می رسد ؟ آیا می گردید دنبال نیازها؟

    نه ولی خاطرم هست که روزی در بیمارستان دیدم که یک جانباز قطع نخاعی روی تخت خوابیده و خانمش با وجود سن بالا سعی می کند اورا بلند کند و بگذارد روی ویلچر اما نمی توانست و بعد یک پرستار آمد و به او کمک کرد و آن را روی ویلچر گذاشت . بعد از آن توی ذهنم گفتم چطور یک دستگاهی بسازم که خودهمان فرد بدون نیاز به دیگری ، به راحتی از روی تخت بلند شود و  روی ویلچر بنشیند . از آن لحظه به فکر فرو رفتم و خلاصه دو _سه ماه بعد یک طرحی را با استفاده از نرم افزار کتیا پیاده کردم که یک روبات بود و شروع به ساختنش کردم و اسم آن را هم توان یار گذاشتم .

     

    این ربات یک کنترل سه ولتی دارد بطوری که هیچ خطری برای فرد ندارد و بازدن دکمه این ریموت ، روبات از زیر تخت بیرون می آید و استوار می شود و دوتا بازو زیر بغل و کتف فرد و دو تا هم زیر بدنش را می گیرد و فرد را بلند می کند . این بازوها متناسب با وزن فرد فشار وارد می کنند ، بطوری که فرد هیچ دردی را احساس نمی کند.این ربات با استفاده از مسیر ریل گذاری شده فرد را جابجاکند .مثلاً برای رفتن به دستشویی و حمام . همچنین قابلیت نصب بر روی دیواره های استخر برای آب درمانی فرد را نیز دارد.

     

    - در دوران سربازی چه اختراعی کردید که باعث شد سردار شوشتری از شما تقدیر کند؟

    در پادگان شهید هاشمی نژاد دستگاه تخمین مسافت را ساختم که از زمان دیده شدن نور تا شنیده شدن صدا ، زمان می گرفت و فاصله راتعیین می کرد و همچنین قادر به اندازه گیری زاویه نیز بود.

     

    - چه تعداد اختراع دارید؟

    کلاً خیلی ولی ثبتی ها حدود 40 عدد.

     

    - کدام اختراع را بیشتر دوست دارید؟

    همه شان را. ببینید گاهی اوقات آدم  با یک هزار تومان اختراعی می کند که جان آدمی را نجات می دهد و گاهی میلیون ها تومان خرج می کند که دل ملت رو شاد می کند و تنها جنبه تفریحی دارد ، به نظر من آن اختراع هزار تومانی ارزشش بیشتر است.

     

    - هزینه اختراعاتتان را از کجا می آوردید؟

    از جیب مبارک پدر و خودم(باخنده)

     

    - اداره های دولتی یا خصوصی نبوده اند که از شما حمایت کنند؟

    چرا ، مثلاً برای تلسکوپی که دارم می سازم شهرک صنعتی گلپایگان به من کمک کرد و مبلغ 30میلیون تومان هم وام گرفتم که البته برای 10 روز تأخیر 700 هزار تومان دیرکرد پرداختم. بنیاد ملی نخبگان هم مبلغی کمک کرد.

     

    - کدام یک از طرح هایتان تجاری شده ؟

    یکی از طرح هایم است که دارم با شرکت BMW آلمان مذاکره می کنم و همان طرح را هم به شرکت آمریکایی فورد دادم که طرحم برایشان جالب بود. هر دوی این شرکت ها بیشتر از شرکت های ایرانی علاقه نشان دادند . حداقل برایشان جالب بود و یک حالت مشوق هم برای من بودند. اما شرکت های ایرانی چندان علاقه ای نشان نداده اند.

     

    شرکت BMW  در مورد کلاه ایمنی که ساخته بودم سریعاً گفت چطور کارمی کند ، عکسش رابرایمان بفرست ، امکانات چه چیزی می خواهی و حتی مشخصات یک ماشین BMW مدل 2010 را برایم فرستادند ، گفتند چه می خواهی ؟ وقتی گفتم مشخصات صندلی مدل ماشین شما را می خواهم ، دقیقاً تمام مشخصات صندلی را  برایم فرستادند.

     

    - در مورد این کلاه ایمنی بگویید.

    سیستم ایمنی خودروهای فعلی که شامل کمربند ایمنی و کیسه هوا ست ، اینطور کار می کند که پس از برخود ، فرد به سمت شیشه به جلو پرت می شود و کمربند ایمنی سعی در جلوگیری کردن از این پرت شد می کند، و سنسور ضربه موجب فعال شدن کیسه هوا شده و کیسه هوا باز می شود و جلوی برخورد سر به شیشه و فرمان را می گیرد. این سیستم چند ایراد دارد ، یکی اینکه پس از برخورد فعال می شود، دوم اینکه چون کمربند تنها جلو و گردن به پایین را می گیرد و سر با شتاب به جلو خم می شود ممکن است مهره ها گردن آسیب ببیند ، سوم اینکه کیسه هوا خود یک ضربه به سر و صورت راننده وارد می کند که البته اگر عمل کند.و چهارم اینکه برای باز گرداندن این کیسه هوا به حالت اولیه وقت و هزینه زیادی صرف می شود. اما در طرح من یک مسافت سنج جلوی ماشین است که اگر سرعت ماشین بیش از 60 کیلومتر و مسافت کمتر از 30متر با مانع باشد ، سیستم فعال شده و یک کلاه از پشت سرنشین و از داخل صندلی در می آید و باسرعت زیاد بازمی شود و سر راننده را می پوشان و مانع حرکت راننده به جلو می شود . البته این فاصله قابل تنظیم است و سپس به راحتی جمع می شود و به  داخل صندلی می رود.

     

    - آخرین اختراعتان چیست؟

    آخرین آن ها که چهار سال است درگیرش هستم و همه جوره برای آن سرمایه گذاری کرده ام یک تلسکوپ است.  ساخت تلسکوپ ها پرهزینه و زمان بر است و ساخت آینه ها به صورت سهموی کار بسیار دشواری است و میزان فکوس آینه ثابت اما در تلسکوپی که من ساختم میزان فکوس را می توان تنظیم کرد یعنی یک دکمه می زنی و شیشه خم می شود و فاصله را تنظیم می کند آن هم در مدت سه ثانیه. من از الاستیک کم شیشه استفاده کردم و با ایجاد خلاء شیشه را تا 1سانتی متربا اعمال فشار یکسان به تمام قسمت آینه خم کردم.

     

    نمونه اولی که ساختم دارای قطر لوله ی 74 سانت و طول لوله 4 متر بود و نمونه جدید آن قطر 5/1 متر و طول لوله 7 متر، با یک پایه و وزن 2تن  دارد .

     

    - برای مخترع شدن ازکجاباید شروع کرد ؟

    زمان و مکان ندارد ، از همین الآن و همین جا . دنبال حل مشکلات بگردند ، به هرچیزی که انسان نگاه می کند عمیق نگاه کند و به نظر من برای آموزش بهتر است که از کودکی و در مهد کودک ها آغاز شود.

     

    - چه انتظاری از دیگران در قبال خودتان دارید؟

    هیچی و دوست دارم تا جایی که از دستم بر بیاید هرکاری می توانم ابتدا برای مردم و بعد در سطح شهرستان انجام دهم ، خیلی دوست دارم نام گلپایگان همه جا باشد . دوست دارم نام حالا نه شریف زاده  ، نام گلپایگان باشد ، چون خیلی دوستش دارم.

     

    - حرف پایانی؟

    من خیلی دوست دارم مردم ایران در زمینه نجوم کارکنند . وقتی برای اولین بار در ماه نگاه کردم فهمیدم 25 سال در غفلت به سر می بردم. وقتی در حالت عادی به ماه نگاه می کردم فقط یک کره نورانی در آسمان می دیدم ولی وقتی با تلسکوپ تماشا کردم ، دیدم بطورکلی عوض شد و همان لحظه احساس کردم یک قدم به خداوند نزدیکتر شده ام.




    مطالب مرتبط

    ساخت کلاه ایمنی هوشمند توسط دانش آموزبیرجندی

    ساخت کلاه ایمنی هوشمند توسط دانش آموزبیرجندی

    صادف پدر سخت اورا آشفته کرده بود هر لحظه با خود می اندیشید اگر اتفاقی برای پدرم می افتاد چه می کردم دائم صحنه را برای خودش مرور می کردیازده سالش بود ولی این اتفاق چنان تاثیری در روحیه اش گذاشته بود که نمیتوانست آن را لحظه ای از ذهنش دور کند باخود می اندیشید اگر دایی من نبودکه ...

    |

    تربیت وابسته به عمل کردن است؛ نه حرف زدن

    تربیت وابسته به عمل کردن است؛ نه حرف زدن

    یادگار گرامی امام با بیان این که فرآیند تربیت به عمل کردن است نه حرف زدن ، گفت: کسی که وجودش آمیخته از کینه، حقد، حسد، غیبت، تهمت و مشکلات باشد اگر بگوید خوب باش نه تنها اثر نمی کند بلکه افراد را به مسیر غیر خوب و ناسالم می اندازد.

    |

    نظرات کاربران (4)