اشعاری با اسامی دانش آموزان در کلاس
اولین جلسه،برای حضور و غیاب در کلاس به بچه ها گفتم اسم هر کس را خواندم بگوید:
« من هستم! من هستم! خانم این جا نشستم.»
شعری بود که فی البداهه به ذهنم رسید چون به نظرم آمد باید قدری هیجان به کار بدهم!
خوب است برای هر کدام از بچه ها یک شعر کوتاه برانگیزاننده انتخاب کنی که بار مثبت داشته باشد و بچه ها در حالتی از رودربایستی قرار بگیرند برای خوب بودن و مثبت بودن!
فاطمه محیا←فاطمه محیا دوسش داریم ما
عرفان← نون و پنیر و پسته عرفان کارش درسته
حسین←قطار قطار هندونه حسین شده نمونه
فاطمه←فاطمه فاطمه تو بهترین گل منی، همیشه لبخند می زنی
نرگس←نرگس چه خوش زبونه هر چیزی رو می دونه
طهورا←طهورا طهورا تو خیلی مهربونی، اینو خودت می دونی؟
مهزیار←مهزیار مهزیار زبر و زرنگ و هوشیار
مریم←مریمی مریمی تو مثل بادبادکی تو بهترین کودکی
یاسین←یاسین تو هستی باهوش به حرف من می دی گوش
مونس←مونس گل بهاره کلاسشو دوست داره
نسترن←نسترن نسترن دسته گل ناز من
دینا←دینا کارش عالیه باعث خوشحالیه
امیر←امیری امیری با اینکه مثل شیری حرفمو گوش می گیری
تارخ←اتل متل نارنگی تارخ چه قدر زرنگی
ملیکا← ملیکا ملیکا تو مثل گل عزیزی وای که چه قدر تمیزی
رضا←روی ابرا نوشته رضا جاش تو بهشته
محمد حسام←محمد حســام پسته و بادام
سعی کردم اشعار را با توجه به شخصیت بچه ها و با توجه به انتظاری که از آن ها دارم انتخاب کنم. مثلا مونس بچه ای ست که نسبت به کلاس قرآن کمی بدبین بوده و حالا کلاس را بسیار دوست دارد. یا نرگس کمی کم حرف است و بعضی حروف را خوب ادا نمی کند. یاسین مدام زیر گوش من خانم خانم می کند و می خواهد با من صحبت کند. امیر هیکل درشتی دارد و کمی از زیر حرف گوش کردن در می رود? البته خیلی کم. ملیکا دختر منظم و دقیق و مرتبی ست. فاطمه همیشه لبخند به لب دارد. و ...